طبیب دوار

جمع دانشجویان علوم پزشکی مدرسه قرآن و عترت دانشگاه تهران

جمع دانشجویان علوم پزشکی مدرسه قرآن و عترت دانشگاه تهران


اردوی علمی - زیارتی مشهد (بیستم تا بیست و سوم بهمن ماه)
طبیب دوار
طبقه بندی سوره ها

تکلیف یکشنبه ای ها

سه شنبه, ۶ آبان ۱۳۹۳، ۱۰:۵۱ ق.ظ

تکالیف یازده آبان دوستان یکشنبه:

۱) رنگی کردن آیات سوره مبارکه زمر طبق دسته بندی موضوعی زیر(با توجه به مفاهیم سوره مبارکه عصر):
خسر(قرمز)
فلاح و رستگاری(آبی)
ایمان و عمل صالح(سبز)
حق و صبر(بنفش)
۲) واژه های مرتبط برای هر دسته را از آیات رنگی سوره زمر بنویسید(مثلا واژه های مرتبط با خسر، فلاح و ....)
۳)مهم ترین ویژگی ها و عوامل موثر در خسران و فلاح انسان را از دیدگاه سوره مبارکه زمر با یکی از دیگر سوره های قرآن بصورت مقایسه ای بنویسید؟
۴) نمودار درختی یک دسته واژه ی مرتبط را بکشید(۵تا ۱۰واژه انتخابی به دلخواه) 
سه نکته:
تکلیف دوم و چهارم ،طبق نظر شخصی هر فرد،در وبلاگ شخصی و یا از طریق ایمیل و یا کاغذ به استاد تحویل داده شود.
تکلیف سوم در قسمت نظرات همین مطلب گذاشته شود. 
تکلیف چهارم به صورت گروهی می باشد.
موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۳/۰۸/۰۶
طبیب دوار

نظرات  (۲۱)

هوالغافر
در زیر به نکاتی در رابطه ی با خسر که حاصل مقایسه ی دو سوره ی زمر و مطففین است اشاره شده است:
از جمله عوامل و مقدمات اصلی خسر در هر دو سوره تکذیب(کذب) معرفی شده است که البته در سوره ی زمر این تکذیب نسبت آیات خدا و کذب علی الله و کذب صدق صورت گرفته در حالی که در سوره ی مطففین تاکید اصلی تکذیب بر مبعوث شدن انسان در روز قیامت و یوم دین بوده است.از دیگر تشابهات دیگر دو سوره معرفی اعمالی نظیر استهزاء و ضحک به مومنان،غمزه و ساخر بودن به عنوان مصادیق فعلی و عملی خسر می باشد که امثال این اعمال در هر دو سوره منجر به قساوت قلب نسبت به ذکر الهی و ران علی قلوبهم و حجب از پروردگار که خسران واقعی اند شده است.
اما از زاویه ی دیگر،جنبه های متفاوتی از خسر در دو سوره معرفی شده است.برای مثال معرفی تطفیف(مطفف بودن) به عنوان یکی از مصادیق خسر که چنان از دیدگاه خداوند مذموم بوده که با واژه ی "ویل" انسان را از عدم انجام این عمل هشدار داده است.و در سوره ی زمر مصادیق دیگری از خسر است که ابتدا جنبه ی فکری و تئوری دارند و سپس در اعمال انسان رسوخ می کنند معرفی شده است من جمله کفر،شرک،اسراف بر نفس،ظلم و...که البته به نظر می آید با تاکید زیادی که در سوره ی زمر بر تکبر و جایگاه بد متکبرین در قیامت شده است در این سوره کبر به عنوان بن مایه ی تمام این افکار و اعمال خسر آمیز معرفی شده است.
بسم الله الرحمن الرحیم
مقایسه عوامل خسردر سوره مبارکه زمر و بروج
خاسر سوره بروج به دلیل کفر وکذبی که در دل داشته یعنی حقیقت را دانسته می پوشانده پس در عمل هم میخواهد این حقیقت را بپوشاند وتکذیب کند ولو این حقیقت از جانب مومنان خطور کرده باشد و اینگونه می شود که بروز کفر و کذب او در عمل به فتنه انداختن مومنان می شود و اصرار او بر کفرش هم از عدم توبه وی بعد از این عمل قبیح که خداوند نسبت به آن به شدت واکنش داده، مشخص میشود؛ویژگی ای که در سوره زمر هم به آن اشاره شده و خداوند هم در برابر این روحیه از تمام کسانی که بر نفس خود اصراف کرده اند می خواهد که از رحمت خداوند ناامید نشوند و توبه کنند و شاید بتوان گفت که خداوند بعد این فتنه انگیزی اصحاب الاخدود که یقینا نوعی اسراف بر نفس است بازهم در توبه را باز گذاشتهبود ولی...و بالاخره بروز این درونیات خاسرین دو سوره در سوره زمر به شکل گمراه کردن خلق از راه خدا که البته نوعی فتنه انگیزی است و در سوره بروج به شکل شدیدتر آن می باشد ...
پس به طور کلی میتوان گفت ریشه خسر در سوره بروج کفرو کذب می باشد که همین عوامل در سوره زمر به تفصیل بیشتری بحث شده اند مثلا سایر عوامل خسر در سوره زمر عبارتند از : کبر ، کوچک دانستن خدا و بزرگ دانستن غیر خدا،قساوت قلب ،اسراف بر نفس ، گمراه کردم مردم ، تمسخر وعده های الهی ،نا امیدی از رحمت خداو... واین طور به نظر می آید که ریشه تمام اعتقادات و اعمال خاسر سوره زمر در نشناختن خداست ( و ما قدرو الله حق قدره ) پس شاید بتوان گفت همین عامل ریشه نهایی کفر و کذب اصحاب الاخدود هم بوده...
یا علی
بسم الله الرحمن الرحیم
در سوره فجر براساس همین تقسیم بندی توجه ویژه ای به عوامل خرس دارد. به طوری که نام اقوامی که دچار خسران شده اند را گفته و بعد به چندمورد از اینها به طور خاص اشاره کرده است. مثلا:افرادی که نعمت را نشانه ی بزرگی خود و ابتلا را اهانت به خو می دانند. یتیمان را تکریم نمی کنند. حضی نسبت به طعام مسکنی ندارند و حب مال دارند. و به طور کلی این اعمال را از جانب کسانی می دانند ه اهل فساد و طغیان هستند.
در سوره ی زمر بیشتر به عوامل خرس تکیه داشته ولی عوامل فلاح را هم ذکر کرده است. در این سوره به نظر میرسد بیشتر به ریشه ی فعالیتهایی که منجر به خرس میشود پرداخته است. یعنی کذب واحد بودن خداوند و شریک قایل شدن برای او و به طور واضح تر غیر خدایا به جای خدا قبول داشتن و بارها این موضوع مورد اشاره قرار گرفته است:_ عبودیت به جز برای خدا (ایه ی ۳) _ جعل لله اندادا(8)
_ عبادت به جای خدا(15) _ چند خدایی بودن(29) _ داشتن ترس ا غیر خدا(36) _ شفیع گرفتن غیر خدا(43) _ اشمزاز از ذکر خدا و بشیر بودن در ذکر غیر او(45) _ امر به پرستش غیر خدا(64)
و در مقابل انسانهای نیکوکار اولوالباب نامیده شده اند. و ویژگی خالص کردن دین برای خدا در این سوره مورد توجه خاص بوده است. یعنی درست ویژگی عکس مکذبین و در واقع درمان بیماری کذب.
اولوالباب کسانی اند که ساجد و قایم و یرجو رحمه ربه ،از روز قیامت خوف دارند، از طاغوت دوری کرده اند، و به خدا ارابه دارند، اهل صدق اند، ناامید نمی شوند، اسلام می اورند، تابع و شاکر هستند.
پس به طور کلی این دو سوره را می توان بیشتر از نظر عوامل خسران مورد بررسی قرار داد. به گونه ای که سوره فجر بیشتر روی این عوامل مانور داده است. اینها را به جزء بیان کرده است و ریشه ی ان را طاغی بودن و اهل فساد بودن اورده است. و در سوره زمر به طور کلی تر به ان پرداخته است و ریشه مشکلات را بیان کرده است که ان کذب و غیر خدا را عبادت کردن است.
۱۸ آبان ۹۳ ، ۰۰:۲۳ صفیه بلالی
یا منفس الکرب
سوره ی مبارکه ی زمر حول محور دینداری و توحید است، توحید و اخلاصی که آیات و ادله ی وحی و عقل همه بر آن تواتر دارند. در این سوره در توصیف افراد خسران زده از کلماتی چون، کاذب، کفّار، جاهل، مستکبر، لا یعقل و لایعمل استفاده شده است. با توجه به غرض سوره کاذب به فردی گفته می شود که بسیار حق را می پوشاند و کفار نیز به همین معناست و به نظر می رسد این دو ویژگی عاملیست تا سایر ویژگی ها در فرد بروز کند یعنی آنکس که حق را می پوشاند لاجرم جاهل است چرا که با این کار راه ورود علم را بسته و جاهل باقی می ماند و از سوی دیگر این فرد از عقل خود استفاده نمی کند و لایعقل و لایعمل نام می گیرد. همچنین استکبار نشأت گرفته از حق پوشی و جهل فرد نسبت به بزرگتر از خود است و اصولا فرد مستکبر تاب دیدن کسی بالاتر از خویش را ندارد و یا آن را نکار می کند و یا آن را می پوشاند. به طور کلی می توان گفت که در این سوره عامل اصلی خسران در فرد کفر و کذب می باشد که در نتیجه ی آن فرد به استکبار رسیده از عقل خود استفاده نمی کند.
سوره ی مبار که ی محمد، این سوره کفار را به اوصاف خبیثه و اعمال زشتى که از خصائص ایشان است توصیف مى‏کند، و مؤمنین را با صفات طیب و اعمال نیکى که دارند مى‏ستاید، آن گاه آثار صفات مؤمنین را که نعمت و کرامت است، و آثار صفات کفار را که نقمت و خوارى است، بر مى‏شمارد. و خلاصه در این سوره بین دو طائفه مقایسه شده، هم بین صفات و اعمالى که در دنیا دارند و هم بین آثارى که در آخرت مترتب بر اعمال آنان مى‏شود. در این سوره پس از کفر که به نظر می رسد مهم ترین عامل خسر است به برشمردن صفات این افراد می پردازد و از عباراتی چون: صَدُّوا عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ أَضَلَّ أَعْمالَهُم، اتَّبَعُوا الْباطِل، فَتَعْساً لَهُم ( تعس" به معناى سقوط انسان و افتادن با صورت و به همین حال ماندن است) ، کَرِهُوا ما أَنْزَلَ الله، حبط اعمالهم، دَمَّرَ اللَّهُ عَلَیْهِم (کلمه" دمر" ماضى از مصدر" تدمیر" است که به معناى هلاک کردن است)، َلا ناصِرَ لَهُم،ْ زُیِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ وَ اتَّبَعُوا أَهْواءَهُم، الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَض، عَسَیْتُمْ إِنْ تَوَلَّیْتُمْ أَنْ تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ وَ تُقَطِّعُوا أَرْحامَکُم، خدا لعنتشان کرده و کرشان ساخته دیگر سخن حق را نمى‏شنوند و چشمشان را کور کرده دیگر حق را نمى‏بینند، عَلى‏ قُلُوبٍ أَقْفالُها، ارتداد على الادبار" به معناى برگشتن به عقب بعد از رو آوردن است، الشَّیْطانُ سَوَّلَ لَهُمْ وَ أَمْلى‏ لَهُم (سول به معناى جلوه دادن چیزى است که نفس آدمى حریص بر آن است، به طورى که زشتى‏هایش هم در نظر زیبا شود. و مراد از" املاء" امداد و یا طولانى کردن آرزو است)، تسلط شیطان بر مرتدین، فِی قُلُوبِهِمْ مَرَض و بخل در این افراد یاد می کند. . از سوی دیگر از آسیب های کفر پیروی از هواهای نفسانی است و این فرد چون به دنبال سود خود است قطع ارحام می کند و بخل از ویژگی هایش است. در نهایت این افراد که از هدایت دور شده اند اعمالشان حبط می شوند.
با نگاه کلی به این صفات در می یابیم که افرادی که کفر باعث بسته شدن راه هدایتشان شده چشمانشان کور و گوشهایشان در برابر شنیدن حق کر شده است؛ در این جا شیطان وارد عمل شده زشتی های اعمالشان را برایشان زیبا جلوه می دهد در نهایت نیز خداوند برقلب این افراد که با انتخاب خود از دستیابی به حق سرباز زده اند، قفل می زند و در نهایت آنچه نصیب این افراد می شود چیزی جز جهنم و نار مثوایی نخواهند داشت.
در مقایسه ی فلاح و راه های دستیابی آن:
در سوره ی مبارکه ی زمر اگر بخواهیم از صفات و ویژگی های این افراد نام ببریم باید ویژگی ها ی مؤمنین را دنبال کنیم؛ مؤمن سوره ی زمر عبدی است که دین خویش را برای خدا خالص کرده و این مهم ترین ویژگی این فرد است و این خالص کردن در نتیجه ی توجه به آفریده ها و نعمات خداوند و ذکر است. این فرد از آخرت حذر داردو در عین حال به رحمت خدا امید داشته و به غفرانش ایمان دارد و در نهایت این فرد از طاغوت اجتناب کرده و انابوا الی الله است و خداوند نیز او را وارث زمین نامبرده و جنت را نهایت این فرد می داند. " لکِنِ الَّذِینَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ لَهُمْ غُرَفٌ مِنْ فَوْقِها غُرَفٌ مَبْنِیَّةٌ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ". تقوا ، صبر، توکل و حمد و تسبیح خداوند از ویژگی های این افراد است که اولوالباب نامیده شده اند.
در سوره ی مبار که ی محمد، ایمان به آنچه بر پیامبر "ص" نازل شده و عمل صالح از ویژگی افراد رستگار است. و در تفسیر المیزان نیز یاد شده که: وقتى مؤمنین اهل حق باشند، و خدا آن انعامها را به ایشان بکند، و کفار، اهل باطل باشند، و خدا اعمالشان را خنثى و گمراه کند، پس مؤمنین باید در هنگام برخورد با صف کفار با ایشان قتال کنند و اسیر بگیرند تا حق که هدف مؤمنین است زنده شود و زمین از لوث باطلى که مسیر کفار است پاک گردد.
خداوند در این سوره تبعیت از پیامبر را در ارستای تبعیت از خود دانسته است و برای این پیر.ی پاداشی عظیم در نظر گرفته است.آنچه بیش تر در این سوره به چشم می خورد و از عوامل اصلی فلاح است همین پیروی از دستورات رهبر است چراکه حکومتی پیروز است که از رهبرش حمایت کند و از طرفی دین اسلام یک دین جمعی است و برای برپایی بسیاری از احکام آن نیاز به حکومت اسلامی می باشد. در نهایت در آیه ی پایانی سوره از انفاق در راه خدا و عدم بخل ورزی یاد می کند و به نظر می رسد که از عوامل مهم در فلاح همین انفاق باشد، خواه جانی و خواه مالی.
مقایسه عوامل خسر و فلاح در دو سوره مبارکه زمر و ص :
عوامل خسر در سوره مبارکه ص :
پافشاری کافران بر کفر (۲) ، تکذیب (۳) ، عدم پذیرش پیامبری از جنس خودشان و از میان جمعشان (۴) ، استهزای پیامبران و به سخره گرفتن قوانین زندگی(۱۶)، شتاب در قضاوت (۲۴)، فراموشی روز حساب (۲۶)، استقرار باور های نادرست (۲۸)....... 
عوامل فلاح در سوره مبارکه ص: 
اخلاص در عبودیت (۸۳ /۴۶)، توجه به تذکره بودن قرآن (۸۷/۲۹)، انابه به سمت خدا(۲۴)، عطا و بخشش داشتن (۳۹)، دعا به درگاه پروردگار(۴۱)، تقوا پیشگی(۴۶)، عدم سستی در برابر ناهنجاری ها(۱۷)......
عوامل خسر در سوره مبارکه زمر  :  
تکذیب ، کفران ، نسیان ، انداد ، عدم استفاده از عقل ، غیر خدا را هدف قرار دادن ، استهزا ، شرک ، استکبار، جهل ، ظلم.....
عوامل فلاح در سوره مبارکه زمر :
استفاده از عقل و اولوالالباب شدن ، داشتن شرح صدر ، خشیت داشتن ، طیب ذات داشتن ، توجه به رحمت الهی ، تسبیح و حمد پروردگار ، تقوا پیشه کردن ، مقام تسلیم ،انطباق شائ با شائ پروردگار ، هدایت الهی 
در سوره تغابن عوامل ایجاد خسر تکذیب ایات الهی ست. به خصوص تکذیب پیامبر و اینکه او را یک فرد مثل خود میدیدند و از هدایت شدن بوسیله فردی عادی تعجب میکنند. و همینطور تکذیب معاد. عوامل رسیدن به فلاح نیز اطاعت از خدا و رسولش و رعایت تقوی ست.
در سوره زمر:
عوامل ایجاد کننده خسر:
دروغ بستن به خدا و تکذیب حقیقت
شفیعانی غیر خدا برای خود گرفته اند که مالک چیزی نیستند
ذکرخدا: نفرت – ذکر غیر خدا:شادی
زشتی هایی که کسب کرده اند برای آنها پدیدار میشود و چیزی که مسخره اش میکردند آنها را احاطه میکند.
اسیب برسد: خدا را میخواند-نعمت برسد: از علم خودم بوده( نعمت فتنه است)
تکذیب ایات
استکبار
کفر
مشرک شدن: حبط شدن اعمال
ترس از غیر خدا

عوامل فلاح:
عبادت خالصانه شبانه- ترس از اخرت و امید به رحمت خدا
امر به رسول برای عبادت خالصانه و ترس از نافرمانی به دلیل یوم عظیم -
اجتناب از طاغوت توبه به سمت خدا-
سمع و پیروی از بهترین آن: ویژگی اولوالاباب و افرادی که خدا هدایتشان کرده
۱۷ آبان ۹۳ ، ۲۳:۱۲ زهرا احمدی
سوره ی زمر:
 عوامل خسران:
• کفر ورزیدن
• اختلاف افکنی
• شرک
• نافرمانی خداوند
• سختی قلوب برای یاد خدا
• ظلم
• تکذیب آیات الهی
• دروغ بستن به خداوند
• خوشحالی از یاد کردن غیر خدا
• شفیع گرفتن غیر خدا
• متنفر شدن از یاد خدا
• اسراف و ستم بر خود
• مسخره کردن ایات الهی
• تکبر
• پرستش غیر خدا


 عوامل فلاح و رستگاری:

• عبادت خداوند
• اخلاص در دین
• شکرگذاری
• ساجدا و قائما
• امید به رحمت خداوند
• تذکرپذیری
• تقوای الهی
• عمل شایسته
• صبر
• تسلیم در برابر دین
• اجتناب از عبادت طاغوت
• پیروی از احسن اعمال
• عبرت پذیری و ذکر پذیری
• شرح صدر
• تصدیق سخن راست
• توکل
• تسلیم در برابر حق

سوره ی منافقون:
عوامل خسران :
• شهادت دروغ
• کفر
• عدم درک حقیقت
• اعراض از حق
• تکبر
• عدم انفاق
• غفلت از یاد خدا به واسطه ی اموا و اولاد

عوامل فلاح :
• صدقه دادن
• انفاق در راه خدا

در سوره مبارکه ی جاثیه لفظ ویل به کار برده شده است که به افاک اثیم تعلق پیدا کرده است و در ادامه سوره به معرفی و بیان خصوصیات این فرد پرداخته شده است. و از ویژگی بارز این فرد تکبر است که او را به اصرار و اعراض از آیات الهی کشانده است این فرد با توجه به علم خود به استهزا آیات می پردازد.و از طرفی بیان میکند ریشه ایجاد اختلاف در دین بغی بوده است. و مشکل اصلی این فرد را عدم وجود یقین به ایام الله و نسیان لقاالله میداند که این باعث شده است فرد پیروی نفس و هوی شده و حس استقلال و استکبار کند و در آخر این سوره کبریایی را فقط منحصر در ذات خداوند میداند. و نتیجه این را ختم بر سمع و قلب و قرار داده شدن غشاوة بر بصر میداند که به طور طبیعی دیگر توان دریافت حقرا ندارد و در قیامت به خاطر این باطل گرایی دچار خسران میشود.
در این سوره فلاح را هدایت و رحمت و فضل و بصائر و ولایت الهی میداند و شکرو تقوا و یقین و فعال سازی تعقل و تفکر را شرط رسیدن به آن میداند.
در سوره مبارکه زمر دستور به عبودیت خالصانه و تسلیم داده شده است و راهکار های رسیدن به این عبودیت را نشان میدهد.و از طرفی جبهه مقابل که همان استکبار است را نیز به تصویر کشبده است.
تجلی مالکیت و الهیت خداوند را یادآور شده و تعجب خود را از انحراف از حق بیان میکند.
در این سوره خاسرین کسانی هستند که در یکی از لایه های ساختار وجودی خود دچار اشکال هستند برخی کاذب و کافر برخی متکبر برخی ساخر و استهزا کننده و....
و در نتیجه این فرد قاسیه قلب است که مقابل شرح صدر قرارگرفته و توان دریافت حق و ذکر پذیری را ندارد و دچار هلاکت است.
فلاح را هم هدایت و غفران و سلام و .....میداند که شرط رسیدن به آن را عبادت،شکر وخشیت میداند.
بسم الله الرحمن الرحیم...
سور مبارکه زمر و قلم
سوره مبارکه زمر یکی از سوره هایی است که در آن بسیار از اخلاص در قالب عباراتی همچون "فاعبد الله مخلصا له الدین" و همچنین مفاهیم توحیدی در قالب عباراتی چون "لا اله الا هو" سخن گفته است که به تبع آن نقطه مقابل اخلاص یعنی شرک و اتخاذ اولیا غیر خدا چیزی است که مذموم است و از آن نهی شده.در واقع شرک عامل اصلی خسران در سوره بیان می شود وصفاتی که که برای مشرکین بیان می شود در ذیل این ویژگی آنهاست.
1.مشرکین کسانی اند که غیر خدا را پرستش می کنند(ما نعبد هم الا لیقربونا) که البته این مفهوم را به صورت اتخاذ اولیا غیر خدا(اتخذوا من دونه اولیا) هم بیان شده که جای بسی تامل دارد و شرک در دنیای مدرن که ظاهرا بت و بت پرستی وجود ندارد را توجیه می کند.
2.در جای دیگر کفران در مقابل شکر گذاری ،از جمله صفات و ویژگی های این افراد ذکر شده که در آن مذموم بودن نادیده گرفتن صفت غنی بودن خدا تایید شده است.
3شرک این افراد در جای دیگر این گونه بیان شده که در هنگام سختی خدا را با انابه می خوانند ولی پس از رفع آن و رسیدن به نعمت ،گذشته را فراموش می کنند و برای خدا انداد قرار می دهند.نکته مهم اینجا فراموش کردن است یعنی خاموش شدن سیستم ذکر انسان .
4.یکسان پنداشتن کسانی که می دانند و کسانی که نمی دانند می تواند حسرا ن بزرگی برای انسان به جای بگذارد چه بسا این گونه است که دیگر تمایلی برای قیام و سجده شب نخواهند داشت.
5.در آیه 15 صراحتا بندگی غیر خدا کردن را خسران می بیند که هم گریبان خود فرد را می گیرد و هم اهل بیتش را.
6.همان طور که در پیش اشاره شد سیستم ذکر این افراد مختل است ودر آیه 22 "فویل للقاسیة قلوبهم من ذکر الله..."علت این فراموشی و اختلال را قساوت قلب بیان می کند پس صبر میکنیم ببینیم سوره در مورد قساوت قلب جه خواهد گفت.
7.با توجه به آیه "ثم تلین جلودهم و قلوبهم من ذکر الله ..."یکی از ویژگی های افراد نامبرده را خشیت (یخشون)بیان می کند .بنابراین یکی از علل قساوت قلب نداشتن خشیت است.
8.مشرکان همگی قایل به خالقیت الله هستند ولی غیر خدا را اولیا ،انداد و شفیع می گیرند واین سبب می شود هنگامی که خدا یاد می شود ،ذکر خدا آنها را ملول کند.اینها زمانی که با آیات خدا مواجه می شوند آن را تکذیب می کنند و استکبار ورزیده ،راه کفر پیش می گیرند.
9.طبق آیه 64 صفت بارز اینها جهالت ونادانی است چرا که طبق آیه "و لقد اوجی الیک و الی الذین من قبلک لین اشرکت لیحبطن عملک و لتکونن من الخاسرین"هم برآنها و هم بر کسانی که قبل آنها بودند وحی شده که شرک باعث حبط عمل و خسران می شود ولی باز هم راه خود را ادامه می دهند که یکی از علل آن جهل ونادانی است.
10.سوره مبارکه زمر چندین آیه آفاقی برای تذکر و نشان دادن صفات خداوند از جمله لطف و رحمتش بر بندگان را آورده که بی توجهی به آنها سبب خاموش شدن سیستم ذکر خداوند در قلب انسان و به تبع آن شرک و خسران در دنیا و آخرت می شود.
سوره مبارکه قلم:
ویژگی خاسران سوره کذب،حلاف مهین ،هماز مشا بنمیم،مناع للخیر ،معتد اثیم ،عتل بودن و نسبت دادن اسطیر الاولین به آیات قرآن است که منشا همگی تکبر ناشی از صاحب مال و فرزند زیاد بودن و نادیده گرفتن خداوند است.
از جمله عوامل خسران "اصحاب الجنة" هم طغیان آنها و عدم تسبیح ،شکر گذاری و ذکر خدا به عنوان صاحب نعمت ذکر شده است.


فرصت نشد در مورد عوامل فلاح بنویسم:))به صورت خلاصه عوامل فلاح انسان شامل:صبر کردن، تقوا،خالص کردن دین برای خدا ،توکل،نا امید نشدن از رحمت خدا، پیروی از احسن قول ،ذکر خدا است.
هوالحق
طبق سوره ی زمر شناخت رب(از راهکارها: توجه به خلقت شب و روز و لیل و نهار)وشناخت دین منجر به عبادت خالصانه می شود.از جمله نشانه های دین خالص شکر نسبت به نعمت های الهی وشب زنده داری خوف از آخرت امید به رحمت الهی ذکر رعایت تقوی توکل به رب صبر اجتناب از طاغوت است...طبق سوره ی طلاق شناخت حدود الهی اصلی مهم در رسیدن به فلاح است.رعایت حدود الهی تقوی نام دارد .توجه به اینکه خداوند بعد هر امر سختی آسانی قرار داده و اینکه رزق در دست خداست به رعایت تقوی منجر میشود...
طبق سوره ی زمر مهم ترین عامل خسر کفر و تکذیب ایات الهی است طوری که کافران هنگام شنیدن ایات دچار نفرت میشوند و قلوبشان سخت شده است.پذیرفتن ولایت طاغوت و عدم شناخت درست رب و معاد منجر به شرک و کفر و تکذیب ایات الهی میشود که در مرحله ی بعد حتی ایات الهی را به سخره میگیرند و نتیجه ی ان خواری در دنیا و عذاب مقیم در اخرت است. .طبق سوره ی طلاق عدم شناخت حدود الهی و تعدی از ان منجر به ظلم به دیگران و ظلم به نفس می شود.چنین شخصی توجهی به انذارهای الهی ندارد .تقوی را رعایت نمیکند در برخورد با افراد معروف را رعایت نمیکند.مضطرب است و به رب اعتمادی ندارد.....
۱۷ آبان ۹۳ ، ۲۱:۲۸ المیرا سالاری
یا کاشف الغم
سوره زمر و تغابن
در سوره مبارکه زمر از جمله مصداق های خسر میتوان به کذب، کفر، طاغوت، ضل، ظالمین، جهل و تکبر اشاره کرد که با مصداق های خسر در سوره مبارکه تغابن اشتراکاتی دارد از جمله کفر، کذب... در هر دو سوره کفر به عنوان مصداق اصلی خسر مورد تاکید است و در آیات زیادی به آن اشاره شده است.
در سوره زمر از جمله مصداق های فلاح و رستگاری میتوان به شرح الله صدره الاسلام، لهم ما یشاءون عند ربهم، یجزیهم اجرهم باحسن، ینجی الله، لا یمسهم، لا هم یحزنون، سیق الی الجنة اشاره کرد که در سوره تغابن می توان به یدخله جنات، فوز العظیم، یهد قلبه، اجر عظیم، مفلحون، یغفر لکم اشاره کرد.
به طور کلی نتیجه خسر در قابل فلاح و رستگاری است که این امر (فلاح و رستگاری) با ایمان و عمل صالح بدست می آید : کاذب کفار نتیجه آن لایهدی، للذین احسنوا و صابرون نتیجه آن اجرهم بغیر حساب، عصیت ربی نتیجه آن عذاب یوم عظیم، یخشون نتیجه آن هدی الله یهدی به من یشاء، کذب نتیجه آن فی جهنم مثوی للکافرین و مثال هایی از این دست است.


۱۷ آبان ۹۳ ، ۲۰:۱۹ زهره سعیدی
بسم الله الرحمن الرحیم
عوامل مرتبط با خسران و فلاح از دیدگاه سوره زمر و نازعات:
عوامل خسران:
طبق سوره مبارکه زمر کذب و کفر مانعی است برای هدایت توسط پروردگار. هر کس را خداوند گمراه کند هیچ راهنمایی برای او نخواهد بود. آنها دلهایی سخت در برابر ذکر خداوند دارند و گمراه می شوند. کذب، کفر و تکبرمانع بهره مندی از آیات الهی می باشد.
طبق این سوره زیان کار واقعی کسی است که غیر خدا را می پرستد به آیات خداوند کافر است و آن ها را به سخره می گیرد، شفیعانی غیر از خداوند می گیرد و سرمایه وجودی خود و خانواده خود را از دست می دهد.
عدم ایمان به آخرت انسان ها را به جایی می رساند که دلهای آن هااز یاد خدا مشمئز و از یاد غیر او خوشحال می شود.
شرک تمام اعمال را تباه می کند.
طبق سوره مبارکه نازعات طغیان ، کذب وعصیان مقدم دانستن دنیا عوامل خسرانند.
عوامل فلاح :
طبق سوره مبارکه زمرمتقین و اولوالالباب در زمره مفلحین قرار دارند و خصوصیت مشترک آنها انجام احسن اعمال می باشد.
اولوالالباب در شب در حال سجده و قیام به عبادت مشغولند، سخنان را می شنوند از بهترین آنها تبعیت میکنند و از نشانه های موجود در دنیا عبرت می گیرند. تمام این ها هدایتی از سوی پروردگار است که کاذب و کافر از آن بی بهره اند.
کسی که تقوا دارد با خود صدق و راستی می آورد.هر چه بخواهد نزد پروردگارشان محفوظ است، خداوند او را رهایی میبخشد ،هیچ بدی به او نمیرسد و اندوهگین نمیشود.
در جای دیگر سوره شکر و عبادت خداوند راه رسیدن به رستگاری است.
طبق سوره مبارکه نازعات خشیت و خوف از مقام پروردگار عامل اصلی فلاح است.
مقایسه ی مفاهیم خسر و فلاح در دو سوره ی زمر و فجر
خسران در دو سوره:
در سوره ی مبارکه ی زمر: کسانی که بندگی غیر از خدا را دارند و درین عملشان نیز به وحدت نرسیده اند و دچار اختلافند یکی با ساختن خانه هایی در دل کوه(ثمود و عاد)، دیگری با فراهم آوری لشگرو سپاه(فرعون) که همگی می خواهند به زعم خود به خدا نزدیک شوند، ولی در این ادعایشان کاذب اند و حقیقت وجودی بندگی شان را پوشانده اند.
انسان خسران زده در سوره ی زمر با هر سختی به یاد خدا افتاده و بعد از گشایش آنچه می خوانده را فراموش می کند که در سوره ی فجر انسان بدون حدود نیز با ابتلائات خود را خوار می خواند و در نعمت ها برای خود کرامت قائل است.
درسوره ی مبارکه ی زمر گفته می شود که فرد قاسیه قلوب است و ذکر در او اثر ندارد و براساس سوره ی فجر او در قیامت است که متذکر می شود و این تذکر برایش سودی نخواهد داشت
ترسیدن و ترساندن از غیر خداوند که مثلا در سوره ی فجر با مصداق عدم اکرام یتیم و عدم تشویق به طعام مسکین است که همگی ریشه در ترس از فقر است، ترس از غیر خدا....گرفتن شریک ها و موثرانی غیر از خداوند
بعد از فرارسیدن عذاب و قیامت است که میگوید ای کاش از مسخره کنندگان نبودم و استکبار و تکبرش و کفران نعمتش را آنجا می بیندو حسرت بازگشت می خورد ک درسوره ی فجر نیز یالیتنی و ای کاش برای کسی که حدود را رعایت نکرده امری مسلم است.
در سوره ی زمر خسران جنبه های مختلفی دارد از کفر و شرک گرفته تا کاذب و متکبر و ساخر ولی در سوره ی مبارکه ی فجر انسان خسران زده طاغی و مفسد ارض است و عدول کننده از حدود است.
سوره ی زمر چون سوره ی عبودیت است جنبه های مختلفی از عبودیت و عدم آن ذکر شده و نگاه ها و زوایای متعدد دارد ولی در سوره فجر به طور اختصاصی تنها واژگان مرتبط با حدود و رعایت آن به کار برده شده است
فلاح و رستگاری
در سوره ی زمر انسان رستگار و شکوفا کسی است که عبودیتش را خالص کرده و تمام توجهش از توکل و انابه و تبعیت به سمت خداوند است.از تشتت به دور است و هر گاه قرار است از خارج سیستم چیزی بر او وارد گردد او را با حدود خود سنجیده و از بهترینش تبعیت می کند.
تقوای ذکر شده در این سوره بسیار شبیه به لذی حجر سوره ی فجر است.
انسان مخلص شده تمام دین و سکناتش را در راه خدا خالص کرده است با اینکه در اطرافش طاغوت هایی هست ولی از آن ها اجتناب کرده و به سمت پرودگارش باز می گردد و این بشارت است بر این عبودیت و عبد که با نفس آرام گرفته و بدون اختلاف (ان الله یحکم بینهم فیما هم فیه یختلفون) وارد بهشتی می شود که جایگاه و عرصه ی بندگان خالص است
یارب الحسین

سوره انفطاروزمر
درسوره انفطار پس ازبیان وتوصیف روزقیامت به انسان اشاره کرده .واین که انسان میداند چه چیزی پیش فرستاده است.
این سوال مطرح شده است که چه چیزی موجب غرور انسان می شود .آن هم غرور دربرابرخالق
درادامه ازتکذیب یوم الدین سخن به میان آمده واین که هرکسی نگهبان(فرشتگان) دارد،که به آنچه انجام میدهدعلم دارد.
انسان هارابه دودسته ابراروفجارتقسیم کرده وسرانجام هریک رابیان می کند .ودرآخرازروزی سخن می گوید که یوم الدین است.
روزی که ملکیت های دنیوی رنگ می بازد وامردرآن روزبرای خداست.
ویژگی منفی ای که انسان این سوره به آن دچاراست غروراست.وعلت مغرورشدن انسان این است که گمان میکند ملکیت حقیقی دارد درحالیکه هیچ کس مالک هیچ چیز نیست تابه آن دلخوش باشدومغرور.بلکه این خداست که مالک است و امربه دست اوست.
همین گمان اشتباه انسان است که باعث می شود که حتی دین راتکذیب کند.وراه نجات ازاین نوع فکراشتباه توجه به خالقی است که خلقتش رامنظم وتعدیل کردودرصورت های مختلف ترکیب بخشید.
ویژگی منفی انسان سوره زمرتکذیب وکفراست وفراموشی خدابه هنگام نعمت وآسایش ودراثراین غفلت ازذکر خدادچارقساوت قلب شده ،گمراه می شود.درمقابل ازعبدی یاد کرده که دین خالص آورده ،کسی که ازترس آخرت شب رابه سجودوقیام گذرانده ودردنیا احسن اعمال راانجام داده وقول احسن راپیروی کرده،خشیت دربرابررب داشته وازذکرخداآرامش میگیرد،راستی وصدق آورده وبازگشت کننده وتسلیم است.
تمامی مولفه ها وویژگی های منفی درسوره انفطار وزمربه غرور و تکبر انسان برمیگردد. درسوره انفطارباواژه غرور ودرسوره زمرباواژه تکبرآمده است .
وتمامی مولفه های مربوط به ویژگی های مثبت هم ناشی ازعبد بودن وخشیت دربرابررب وفهم ملکیت حقیقی خداوند برهمه عالم است.
تکبروغرور=خسر خشیت وفهم عبودیت=فلاح
۱۶ آبان ۹۳ ، ۲۲:۵۴ زینب فهیمی
مقایسه ویژگی های فلاح و خسران در سوره زمر با سوره فجر:
در جمع بندی واژه های مرتبط با خسران آنچه در اکثر آیات سوره زمر تکرار شده "کذب و کفر"است
،تکذیب دین و عدم عبادت خالصانه یکی از ویژگی های خاسرین در دنیا و آخرت است.
کفر پیشگی خسارتی آشکار و جبران ناپذیر است که وزر و وبالش دامنگیر خود شخص کافر می شود.
سخت شدن دل و در نتیجه نپذیرفتن نور الهی یکی دیگر از مصادیق خسران است.
همانطور که در بسیاری از روایات ما آمده و از مجموع آیات بر می آید:شخص کذاب و درروغگو را در مقام دشمنی با خدا قرار داده اند و این موجب عدم پذیرش حق و گمراهی و خسران دنیا و آخرت می شود،
و هدایت خداوند به مکذب نمی رسد.
پیروی از هوای نفس ،فریب دنیا را خوردن ،عدم تفکر در امتحانات الهی ،تسلیم امر معبود نبودن و طغیان و گردنکشی در برابر او،سرانجامش دوزخ است که بد جایگاهی است!!!!!!!!!!!!!!!!

در سوره فجر یکی از ویژگی های آشکار خسران "طغیانگری "معرفی شده که خداوند با چند مثال از سرگذشت قوم عاد و ثمود و فرعونیان این موضوع را برای ما بیان کردن که هر گونه مخالفت با آنچه او برای ما مقرر کرده هر چند توسط نیرومند ترین و ثروتمند ترین افراد باشد عاقبتی جز خسران و گرفتاری در عذاب الهی نخواهد داشت.
تمامی نعمت های الهی در این سوره به عنوان وسیله آزمایش ما معرفی شده اند و هر تکبر و گردنکشی در برابر این نعمت ها خسران را در پی خواهد داشت.

در مورد فلاح و رستگاری آنچه در سوره مبارکه زمر تکرار شده"تقوا ،اخلاص،تفکر ،ذکر و علم "است.
هجرت در راه ایمان موجب فلاح "نکته جالبی که چند روز پیش در مورد هجرت شنیدم :حضرت ابراهیم علیه السلام فرمودند:من مهاجرم به سمت خدا،مهاجر یعنی کسی که از خانه بدون قصد برگشت خارج می شود اما مسافر قصد برگشت دارد ،این یکی از دلایل خلیل الله شدن حضرت ابراهیم بود"
شکیبایی در راه ایمان،اخلاص در عبادت ،ترس از یاد خداوند و نرم شدن دل با یاد او ،در مقابل کذب که موجب خسران میشد در اینجا صدق قرار دارد که موجب خشنودی خداوند است،توکل برخالق و واگذاری همه امور به او،اندیشیدن در تدبیر امور الهی ،امید به رحمت خداونداز مصادیق رستگاری انسانها در دنیا و آخرت است.
در سوره مبارکه فجر از ویژگی های سعادتمندان در دنیا و آخرت به آرام گرفتن دل با یاد خدا اشاره کرده و بالاترین درجه فلاح و رستگاری را که"خشنودی بنده از خدا و خدا از بنده"است را ذکر کرده که بهترین نمونه آن امام حسین علیه السلام است (نکته در این باره:شیطان هنگام رانده شدن از درگاه الهی سه حاجت از خدا خواست ،یکی از آنها در عصر عاشورا هنگام شهادت امام حسین بود که از خدا خواست تا آفتاب مستقیم بر صورت مبارک امام علیه السلام بتابدتا شرایط برای ایشان سخت تر شود خداوند این حاجت او را بر آورده کرد در اینجا جبرئیل تاب نیاوردو آمد و بالهایش را بین خورشید و صورت مبارک امام قرار داد ،امام حسین علیه السلام در آن شرایط سخت فرمودن :چه کسی بین من و پروردگارم قرار گرفته"این معنای واقعی و زیبایرابطه عبد و معبود است !جان همه ی عالم به فدای تو حسین)
۱۶ آبان ۹۳ ، ۲۲:۴۱ میرتاج الدینی
یا حکیم....
سوره زمر
عوامل خسر در این سوره : اتخاذ اولیایی به جز خداوند، تکذیب و کفران ، فراموش کردن خدا بعد از خروج از سختی ها، شریک قرار دادن برای خدا ضلالت و گمراهی از مسیر حق، اتخاذ شفیعانی جز خدا، عدم تعقل، استکبار، جهل و به سخره گرفتن حق میباشد که در نتیجه ی این اوامر از هدایت الهی و رضایت خداوند بی نصیب و بهره اند، ضلالت از تمامی جهات برآنها فرود می آید و و عذاب سوء و مقیم گریبانگیرشان خواهد بود نزد خداوند به اختصام پرداخته و بدیهایشان به آنها رسیده و ملاقاتش می کنند اعمالشان حبط و چهره هایشان سیاه میشود و حسرت برایشان باقی می ماند....

عوامل فلاح در این سوره :هدایت الهی، جزء اولوالالباب بودن و نهایت استفاده از عقل را داشتن، تقوی پیشه کردن و غرفه هایی بالای غرفه های دیگر برایشان مهیا بودن، شرح صدر برای اسلام و نوری ازجانب رب داشتن، صادق بودن و حاضر یافتن هر آنچه که شاء داشته باشند در نزد پروردگارشان و جزء محسنین بودن، نجات یافتن، خالد در جنة بودن،مشمول سلام الهی شدن و حمد خداراگفتن

سوره شوری
عوامل خسر در این سوره:اتخاذ اولیایی جز خدا، نداشتن یاور و نصیر، ظالم بودن، مشرک بودن، بغی داشتن، تفرقه، شک مریب، محاجه در حکم خدا و مشمول غضب و عذاب شدید خدا شدن، عجله داشتن، تردید کردن در حق، خواهان حرث دنیا بودن و از حرث آخرت بی نصیب بودن، افتری برخدا بستن، ختم بر قلوبشان، جدال در آیات خدا، بغی در زمین و اعراض و دچار عذاب الیم و عذاب مقیم شدن، و خسران در نفس و اهلشان

عوامل فلاح در این سوره: برگزیده شدن از جانب خدا و هدایت شدن به واسطه او...
۱۶ آبان ۹۳ ، ۲۲:۲۴ کیاندخت کیانی
به نام خدا
مقایسه عوامل خسران و فلاح از دیدگاه سوره مبارکه زمر و سوره مبارکه ملک
عوامل خسر از دیدگاه سوره مبارکه زمر:
- کفر
- نافرمانی از خدا و پذیرش غیر خدا
- انکار و تکذیب آیات الهی، رسولان و کتاب خدا
- دروغ بستن به خدا و رسولان الهی
- شرک
- تکبر
- دروغگویی
- عدم ایمان به آخرت
- آنها خدا را آن گونه که شایسته است نشناختند» (وَ ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ)67)
- ظلم
- تسلیم غیر خدا بودن و تسلیم نبودن در برابر خدا و حق (آیه 3)
- ناسپاسی در برابر خداوند (آیه 7)
- لازمـه ضلالت، قساوت قلب از یاد خداست
عوامل خسر از دیدگاه سوره مبارکه ملک:
- کفر به رب
- تکذیب نذیر
- نسبت ضلال کبیر دادن به نذیر
- عدم استفاده از سمع یا عقل
- غرور
- لجاجت و عناد
- شاکر نبودن
- عدم باور وعده قیامت
- سوء استفاده از آرامش و امنیت
- عدم دست یابی به احسن عمل
- دل بستن به جنود غیر الهی
- عدم خشیت
- عدم عمل به وظیفه
عوامل فلاح از دیدگاه سوره مبارکه زمر:
- خالص کردن دین خود برای خدا
- باور الوهیت، ربوبیت و مالکیت خداوند
- توجه به رضا و خشنودی خداوند در همه امور
- خضوع و خشوع در برابر رب
- ترس از عذاب آخرت
- تحصیل علم الهی
- ایمان و تقوی
- نیکوکاری
- صبر
- اجتناب از اطاعت طاغوت
- پیروی از بهترین قول
- توجه به ایات الهی
- داشتن شرح صدر برای اسلام
- پذیرش انذار رسولان الهی و قرآن
- توکل بر خداوند
- امید به بخشش الهی و توبه
- شکر نعمتهای الهی
- عمل برای خدا
عوامل فلاح از دیدگاه سوره مبارکه ملک:
- داشتن نظام موت و حیات در زندگی
- عدم تفاوت اجزائ زندگی
- توجه به ولایت نذیر
- استفاده از سمع یا عقل
- اتصال به خالق
- خشیت از پروردگار
- توجه به ایات الهی
- توجه به رزاقیت خداوند
- توجه به احاطه علم الهی بر همه مخلوقات و به سر و علن وجود انسان
- ایمان به خدای رحمان
- توکل
- عدم تناقض اجزاء زندگی
- داشتن نظام موت و حیات در زندگی
- عمل به آنچه علم دارد
- شاکر بودن
- توجه به اضطرار خود در عالم
- توجه به اضطرار انبیاء در مواجهه با حقایق هستی

۱۶ آبان ۹۳ ، ۲۱:۲۹ فاطمه سعیدی
برطبق سوره مبارکه زمر
کسانی در خسر هستند که کافرند یعنی برای خود اولیایی غیر خدا بر می گزینند وبرای خدا ولد در نظر می گیرند. کسانی هستند که خدا را فقط درحالت درماندگی   می خوانند ، بایاد غیر خدا شاد می شوند، ظلم می کنند ، مسخره می کنند ، این افراد هم در دنیاوهم در اخرت در ذلت اند ودچار عذاب الهی می شوند.
کسانی اهل فلاح و رستگاری هستند که به رحمت خدا امید دارند ، افرادی هستند که خدا برایشان کافی است وتنها به او توکل می کنند ، کسانی رستگار می شودندکه خدا منجی انها است و خدا هدایتشان می کنند و انها را به خود واگذار نمی کنند . این افراد بدی به انها نمی رسد و هیچگاه ناراحت نمی شوند.
در سوره مبارکه جاثیه نیز درباره دو کلمه خسر وفلاح این چنین گفته شده است :
درباره کلمه خسر: کسانی در خسر اند که اصرار بر کفرخود دارند، تکبر می ورزند ،ایات خدا را به سخره می گیرند ،قیامت را انکار می کنند و دریک کلام افاک اثیم اند...
انسان فلاح کسی است که خدا ولی او باشد و فلاح اشکار وقتی است که در رحمت خدا قرار بگیرد...
۱۶ آبان ۹۳ ، ۲۱:۰۹ ف. سبکتکین
بسم الله
در سوره مبارکه زمر در رابطه با عوامل فلاح و خسر، به نظر میرسد که خوف از مقام رب و خوف از عصیان رب سبب رفع غفلت و ایجاد شرح صدر میشود. و پذیرش حق با این شرح صدر سبب خالص شدن دین برای پروردگار میشود که عامل فلاح است. و از سوی دیگر استهزا و جدی نگرفتن عذابهای اخروی بیان شده و قساوت قلب و نپذیرفتن حق سبب خسران مبین میشود.
در سوره مبارکه یس، سعی و خشیت داشتن برای تبعیت از ذکر سبب رسیدن به حیات و طی صراط مستقیم میشود که عامل فلاح انسان است و عدم تبعیت از ذکر و بجای آن تبعیت از شیطان و تکذیب مرسلین و مسرف بودن از عوامل خسران است.
یا نور النور
شرح عوامل مرتبط با خسران و فلاح با توجه به سوره ی "عصر" و دو سوره ی "زمر" و "نازعات"
مفاهیم اصلی در سوره ی عصر: ایمان و عمل صالح، حق و صبر، فلاح و خسر
اول باید دانست که اعتقاد به حق همان ایمان است که در دل مومن می جوشد و صبر کردن در راه این اعتقاد همان عمل صالح و حسنه ای است که در هر شرایطی مومن اصرار به انجام آن دارد. پس تفاوت در اعتقاد و عمل است که موجب خسر و فلاح می شود.
خسر
داستان فرد خاسر از بی اعتقاد بودنش شروع می شود. وقتی به حق ایمان نداشته نباشد با کوچکترین اختلافی عدم خلوص و بی صبری در بندگی خود را نشان می دهد...
یعنی مرگ را حق نمی داند و قیامت را در حساب و کتابش به شمار نمی آورد پس ترسی هم از عذاب ندارد
یعنی رزق را از خدا نمی داند پس بی صبری خود را با شرک و گرایش به طاغوت و ترجیح دنیا نشان می دهد. در پی این گرایش هم استکبار است و طغیان و در آخر ادعای ربوبیت .
یعنی مالکیتی برای خدا قائل نیست پس حقایق را نمی بیند و از آیات متذکر نمی شود و در نهایت این قساوت قلبش کارش را به استهزاء حق و مشمئز شدن از ذکر حق می کشاند.
فلاح
فلاح مفلح همه از اعتقاد و اعتماد راسخ او به حق و صبر در راه این اعتقاد شروع می شود...
مفلح علوّ خدا را در هر حال می بیند پس تقوا پیشه می کند و "خاف مقام ربّه و نهی النفس عن الهوی"
مفلح خدا را وکیل و کافی می داند پس مخلصانه عبادتش می کند آنگونه که احسن قول و لبّ مطلب را در می یابد و تبعیت می کند
مفلح می داند خدا به عملش آکاه است در عین این که عزیز ذو انتقام است پس با اعتماد به وعده ی الهی هر شرایطی را چه آسان و چه سخت فتنه می شمرد و با صبر در انجام حسنات از هیچ فرصتی در انجام حسنات دریغ نمی ورزد و چون عمرش اجل دار و کوتاه است همیشه حساب و شمار سعی خود را دارد.
مفلح حاکمیت خدا را مطلق می داند پس هر لحظه را به بندگی و شکر سپری می کند، با تعقل در مثل ها از آیات خدا متذکر می شود و "صدق الله" بر روانش جاری می شود و این راز شرح صدر مفلحین است
مفلح غفور و رحیم بودن ربّ خود را می داند پس رجاء و انابه را در راه فلاح واجب می داند.
و به قول سوره زمر...
...همه ی فلاح در "قیل الحمد لله ربّ العالمین" خلاصه می شود
۰۸ آبان ۹۳ ، ۰۹:۴۲ صفیه بلالی
سلام
فکر کنم قرار شد که متنی که در ارتباط با مقایسه ی دو سوره مینویسیم رو در قسمت نظرات وبلاگ بگذاریم؟
پاسخ:
سلام 
بله، تکلیف اول در قرآن شخصی هر فرد انجام شود. 
تکلیف دوم و چهارم در وبلاگ شخصی هر فرد و یا از طریق کاغذ و یا ایمیل به استاد تحویل داده شود. 
تکلیف سوم ،در قسمت نظرات همین مطلب گذاشته شود. 
با تشکر.... 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی