با توجه به تکالیف و تمرین های جزوه چهارم، مناسب است مروری داشته باشیم بر روش های تدبر سوره ای آن.
ان شاءالله تکلیف این هفته نیز مربوط به سوره مبارکه ق می باشد که تقسیم بندی آیات آن براساس توضیحات آخر این مطلب(مرتبه بندی حقایق) می باشد.
در ادامه ی توضیحات استاد پیرامون واژه " صبر "در سوره مبارکه معارج و ارتباط آن با سایر آیات سوره ، به مطلبی برخوردم از زبان آیت الله جوادی آملی ،که خلاصه ای از آن را در دو صفحه به اشتراک می گذارم که ترکیبی است از صحبت های ایشان و مباحث مطرح شده در کلاس ....
صبر یک مروءة و مردانگی است، یک آزادگی است. صبر یعنی «حریت» ....یعنی اگر کسی در برابر مشکلات ایستاد و به غیر خدا پناه نبرد و آزاده بود، انسان صابر است.....
صبر یعنی همان نبودن در دامنه ی ٭ اذا مسّه الشر جزوعا ٭ و اذا مسّه الخیر منوعا....
" إِنَّ الْإِنْسانَ خُلِقَ هَلُوعاً إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً وَ إِذا مَسَّهُ الْخَیْرُ مَنُوعاً"
توضیح راجع به صفت" حرص" و" هلع" و تقسیم آن به حرص خدادادى که مفید و مطلوب است و حرص بشرى که انحرافى و مذموم مىباشد.
هلوع کسى است که هنگام برخورد با ناملایمات بسیار جزع مىکند، و چون به خیرى مىرسد از انفاق به دیگران خوددارى مىکند.
از نظر اعتبار عقلى هم هلوع چنین کسى است، چون آن حرصى که جبلى انسان است حرص بر هر چیزى نیست، که چه خیر باشد و چه شر، چه نافع باشد و چه ضار نسبت به آن حرص بورزد، بلکه تنها حریص بر خیر و نافع است، آن هم نه هر خیر و نافعى، بلکه خیر و نافعى که براى خودش و در رابطه با او خیر باشد، و لازمه این حرص این است که در هنگام برخورد با شر مضطرب و متزلزل گردد، چون شر خلاف خیر است، و اضطراب هم خلاف حرص. و نیز لازمه این حرص آن است که وقتى به خیرى رسید خود را بر دیگران مقدم داشته، از دادن آن به دیگران امتناع بورزد، مگر در جایى که اگر کاسهاى مىدهد قدح بگیرد، پس جزع در هنگام برخورد با شر و منع از خیر در هنگام رسیدن به آن از لوازم هلع و شدت حرص است.