طبیب دوار

جمع دانشجویان علوم پزشکی مدرسه قرآن و عترت دانشگاه تهران

جمع دانشجویان علوم پزشکی مدرسه قرآن و عترت دانشگاه تهران


اردوی علمی - زیارتی مشهد (بیستم تا بیست و سوم بهمن ماه)
طبیب دوار
طبقه بندی سوره ها

سوالات سوره مبارکه مدثر

سه شنبه, ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۸:۰۸ ب.ظ

دوستان شنبه ای،لطفا سوالات سوره مبارکه مدثر را در قسمت نظرات این مطلب پاسخ دهید:

  1. با توجه به آیه 46 سوره مبارکه سبا که  به قیام در راه خدا به صورت مثنی و فردی اشاره دارد و از آنجایی  که انسان با آغاز قیام از خود می تواند آن را در دیگران و جامعه گسترش دهد. با توجه به سوره مدثر چه شرایطی را باید برای تحقق قیام فردی فراهم کرد؟
  2. از آنجایی که،  نیرویی که در وهله ی اول می تواند به صورت اختیاری توسط انسان در تصمیم گیری هایش مورد استفاده قرار بگیرد "قوه ی تفکر" است، چگونه فکر کردنی انسان را از اتخاذ تصمیم در ست  بازداشته و مشمول نفرین الهی می کند؟
  3.  چگونه می توان درد بی قیامی و بی تفاوتی را درمان کرد؟
  4. عسر و یسر در زندگی چگونه تعریف می شود؟
  5. بر اساس آیات 38 تا 47 سوره مدثر، راهکارهای اجرایی برای قیام الهی  چیست؟
موافقین ۳ مخالفین ۰ ۹۳/۰۲/۳۰
طبیب دوار

نظرات  (۴۲)

۲۸ خرداد ۹۳ ، ۱۹:۴۷ لیلا اسکندری
سلام
درباره سووال اول شرایط قیام فردی و مقدمات ان
که پاک کردن جامعه از همه الودگی هاست قیام کردن مثل نماز خواندن است که مقدمه اون پاکی و تطهیر لباس است و در قیام پاکیه جامعه،تطهیر ظاهر وباطن از ریا نفاق ظلم و بی قانونی در جامعه و دوری از رجس وپلیدی و معصیت یکی از معانی رجز عذاب است یعنی از عذاب الهی دوری کن از همه گناهان برحذر باش و در راه خدا صبوری کن و مشکلات را تحمل کن
آخرین مطلب وبلاگ مربوط به 15 روز پیش می‌باشد!!!
مطفف نباشیم لطفا...
یا من لا مقصد الا الیه...
سؤال اول
شناخت عظمت و قدرت خداوند،ایمان داشتن به او در باور و عمل،منزه دانستن او از هر شرکی ودر هر مرتبه و سطحی
تعیین هدف،خالص سازی هدف،پاک کردن ذهن از هر گونه عامل بازدارنده،گمراه کننده و سست کننده در مسیر رسیدن به هدف و در نهایت سپردن خود،مسیر،هدف ونتیجه نهایی به ید قدرت خداوند
حفظ آرامش در حین عمل،توکل به خداوند،دوری از عوامل مخل آرامش ومشوش فکر و روح
توجه به عنایات خداوند در لحظه به لحظه پیمودن مسیر و از خدا دانستن توفیق کسب موفقیت ها
استمرار در انجام وظایف،پایداری در مسیر هدف،توکل به خداوند متعال،صبر صبر صبر...تا رسیدن به نتیجه و توفیق نهایی.
سلام
مرسی از همه بچه ها واقعا خیلی فعال بودن منم تشویق شدم بیام
خدا قوت
۱۰ خرداد ۹۳ ، ۱۲:۵۸ سوده مرزبان
سوال 1:تکبیر رب ،تطهیر ثیاب ،هجرت از سختی ها، عدم منت گذاشتن ،زیاده خواه نباشد وصبر و شکیبایی داشتن از مئاردی است که لزوما باید مورد توجه خاصه قرار گیرد
سوال 2:این گونه فکر کردن دو حالت دارد یا براساس عناد و طمع است که در نهایت دشمنی می آورد یا براساس درست نبودن مبانی فکری فرد
سوال3:به نظر من به صورت فردی تلاش و کوشش خود فرد برای رسیدن به قرب خودش زمینه قیام را در همه موارد فراهم میکند و در گستره ی اجتماعی فکر میکنم تنها کاری که میتوانیم انجام دهیم هدایت به سوی دغدغه هاست یا دغدغه بسازیم یا به صورتی افراد را به ان سمت سوق دهیم
سوال 4:به نظر من یسر زمانی است که ادمی حقیقتا در مسیر ا.. و حرکت به سوی قرب باشد که در این حالت مورد شفاعت شافیان هم هست و عسر زمانیست که از مسیر فاصله گرفته و حتی اگر بخواهد به او اجازه داده نشود
سوال 5: مصلین بودن، اطعام مسکین کردن،به بطالت نگذراندن وقت وزندگی ویاداوری روز قیامت در این حالت انسان میتواند از خطر رهین ماندن رهایی یابد
یا خیر الفاتحین
1- بزرگ داشتن رب، طیب بودن لباس جسم و روح، بی ادعا برای خدا کار کردن، صبر
2-عناد داشتن
3-؟؟
4-؟؟
5- برپا داشتن نماز- اطعام مسکین- عدم کذب روز جزا- تولی و تبری
یا رئوف...
1.یادپروردگار، ثطهیرثیاب ازآلودگی ها ،ترک گناهان ،دوری ازعجب ،منت نگذاشتن ، صبر دربرابرمصیبت ها وسختی ها
2. کسی که به خاطرداشتن مال و فرزندان زیاد، غره می شود وطمع دارد وسر دشمنی با خدا دارد نمی تواند تفکری درست بر اساس حق داشته باشد.
3. ؟
4. ؟
5. نماز ،اطعام بینوایان ، دوری از رفتار و گفتار باطل و عدم هم نشینی با باطل گرایان ، اعتقاد به روز جزا ، عمل به قرآن
۰۹ خرداد ۹۳ ، ۱۵:۳۵ طیبه قاسم آبادی
جواب سوال یک:
تکبیر:برداشتن موانع روحی
تطهیر:آماده شدن برای حرکت و فراهم کردن لوازم قیام
هجرت :دوری از اضطراب و توکل به خداوند
عدم منت:از خود ندانستن موفقیت ها
صبر:استمرار قیام تا رسیدن به نتیجه

جواب سوال دو:
قوه تفکر نیرویی است که عامل تحرک ،پویایی و رسیدن به علم و معرفت است و انسان را برای رسیدن به قوه تشخیص اماده می کند و هدایت انسان وابسته به تفکر است.و فکر منجر به عمل و رفتار و و صفات در انسان می شود.زمانی که تفکر انسان به جای دیدن نعمت های خداوند در خود و عالم باشد همه ی نعمت ها را از ان خود بداندو خود را مالک مال و بنین تصور کند به گمراهی کشیده می شود.
انسان دراین سوره خودرا بی نیاز می بیند و بی نیازی او سر چشمه عناد در این فرد است .
۰۳ خرداد ۹۳ ، ۱۵:۳۷ رضوانه نجفی
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم و رحمة الله
سوال 1 :
1. اصل برخاستن-اگر واقعا نگران چیزی هستی اول بلند شو ، با نشستن و غصه خوردن هیچی درست نمیشه-
2. توجه به کبریایی رب=فهم الله اکبر (؟!)
3. تطهیر ثیاب=لباس میتواند شخصیت اجتماعی فرد باشد.
4. دوری از هر عمل یا رخدادی ک انسان رو به تنگی بیندازد.(سرعت گیر درونی)
5. فهم کوچک بودن عمل خودم که مانع منت گذاشتن میشه. امام علی ع :از کسانی مباش ک کم زحمت میکشند و زیاد طلب میکنند.
6. صبر ........تحمل در برابر موانع و مشکلات بخاطر "ربک"
........حتی در صورت کند شدن سرعت با سرعت گیرها-درونی یا بیرونی- ؛ حفظ استمرار
7. توجه به رسیدن روزی که دیگه هیچ فرصتی برای برخاستن نیست، شاید خیلی زود!

سوال 2
تفکری که اساس و زمینه اش قضاوت نادرست و ناحق باشد=براساس منفعت خودم=براساس عدم پذیرش خق چون یه جاهایی من باید هزینه کنم! = براساس عدم رضایت از انچه داذم=براساس طمع

سوال3
1. ترس از آخرت(53)
2. افزایش شاء -شاء=مقداری از طیف آرمان انسان ک به اندازه همتن مقدار زحمت میکشه
3. بی قیامی حاصل نوعی رخوت است که با فخم این نکته به نشاط تبدیل میشود، این که از لحظه برخاستن برای قیام درست(!) ظلمت جامعه/فرد به سمت "و اللیل اذا ادبر و الصبح اذا اسفر" یه حرکت در میاد، تا قبل ازبرخاستن ظلمت میل به سکون و عمیق شدن دارد درحالی که از لحظه شکل گیری نیت-به معنای اصلی- سیر جایگزینی صبح شروع میشود و با استمرار قیام و نیت قیام شتاب میگیرد.

سوال5
1. هرکس بداند گروگان اعمال خویش است؛ هرچه از حق دورتر زنجیرهایش بلندتر و هرچه به حق=میزان=معصوم نزدیکتر زنجیرهایش کوتاهتر و در پناه حق*
2. توجه متصدیان قیام به نماز - علاوه بر این که سهو در نماز از مولفه های تکذیب دین است، خود نماز جماعت شکل شماتیکی از قیام است= همه گوش به فرمان یک نفر و هماهنگ با هم در راستای اجرای حکم حق؛ همتنطور ک میفرماید"لم نک من المصلین"
3. شناخت جامعه و توجه به نیاز دیگرانک مخالف منفعت طلبی و خودخواهی است؛چرا که کمک کردن همیشه هزینه دارد-وقتی مسکینی رو بلند میکنی،باید کمی انرژی صرفش کنی. اما وقتی فقط خودت رو ببینی به فکر اصلاح خودت هیتی فقط.
4. عدم همراهی اهل ناحق- یکی از عوامل همنشینی با اهالی ناحق در این حدیث امده: امام علی ع : از کسانی مباش ک از مردم میترسند نه در راه اطاعت خداوند و از خدا نمیترسند در راه اطاعت بنده ها.- ترس از کاهش محبوبیت اجتماعی و یا ...
5. ترک مولفه های تکذیب دین ک در سوره های قبل و بعد بحث شد.(به علت ضیق وقت!)
بسمه تعالی

1.مولفه های قیام(التزام انذار-تکبیر رب-تطهیر ثیاب-هجرت از رجز-عدم منت گذاشتن-صبر واستمرار)
2.انسان بدلیل پیش زمینه منفی(عناد) دعوت خدا(حق) را قبول نکرده و در همان جهت برنامه ریزی میکند..این فرد از برخی از مولفه های تفکر وقیام مثل تکبیر رب بی نصیب است
4.کافران با سرگرم کردن خود با مطامع دنیوی از سختی های راه قیام فرار میکنند ولی بخاطر ویژگی فانی بودن دنیا ، در آخرت که خبری از مطامع دنیوی نیست،سختی نافرمانی از خدا را احساس میکنند
5.نماز-اطعام مسکین-عدم تکذیب- ایمان به قیامت-دوری از باطل
۰۳ خرداد ۹۳ ، ۱۴:۵۷ فاطمه معصومه منوچهر
ج ۱
مولفه های قیام افراد:
اینکه باید مراقب موانع بیرونی بود و حد الامکان سعی کرد که از انها رها شویم
بقیه ی افراد را انذار بدهیم
هدف ما از قیام تکبیر و بزرگداشت رب باشد
ثیاب خود را تطهیر کنیم(عمل خود را اصلاح کنیم)
از مسایل تحمیلی دوری گزینیم
منت نگذاریم و آنچه انجام میدهیم را زیاد نبینیم
استمرار داشته باشیم و صبر پیشه کنیم
جواب 1: با توجه به سوره مبارکه مدثر قیام فردی با تکبیر رب و دوری از منیت و گناه و مراقبت مداوم در مصیر حرکت به سوی خدا و صبر در تمامی مراحل
۰۳ خرداد ۹۳ ، ۱۴:۴۵ سارا رستمی
یا غافرالخطیئات
۱_تکبیر:یعنی از شرک درهرسطحی پاک شویم=» توحید
۲_تطهیر:دوری از آلودگی های اجتماعی و اصلاح عمل
۳_ هجرت: دوری از گناهان،دوری از اخلاق زشت و دوری از هر عامل اضطراب آوری که فکر انسان را از رسیدن به هدف قیام پراکنده کند
۴_ عدم منت: انجام هرکاری برای خدا و اینکه خودمان رافقط درنقش وسیله ای ببینیم که خداوند منت نهاده و امر خود را از طریق ما درزمین جاری کرده است
۵_ صبر: صبر بر طاعت،صبر بر معصیت ،صبر بر مصیبت
۰۳ خرداد ۹۳ ، ۱۴:۳۱ معصومه حمنی
یا فاطر بحق فاطمه (س)
1
در قرآن دوبار فرمان «قم» داریم:
1- در سوره ی مزمل: قم اللیل الا قلیلا
2- در سوره ی مدثر: قم فانذر
در سوره ی سبا می فرماید: انی اعظکم بوحدع ان تقوموا مثنی و فردی
این دو نوع فرمان قم، دو فرمان در دو سطح فردی و اجتماعی است. مبنای آماده شدن برای قیام اجتماعی، داشتن قیام فردی است. دستورالعمل های آماده شدن برای این دو نوع قیام (مثنی و فردی) از سوره های مزمل و مدثر قابل حصول است. شاید!
ج سوال5
باتوجه به ایات اولیه سوره تجلی اسم رب در جامعه به معنی سوق دادن جامعه به سوی کمال و دور شدن ان از نقص مهم ترین عامل قیام بوده که فاکتور های ان در ایات 38تا48 بیان میشود
1-به پا داشتن نماز 2-اطعام مسکین به معنی اطعام هر فرد بسته به مقتضیات خاص خودش به شکلی که از حالت سکون خارج شده و به حرکت واداشته شود
3-تعادل :رواج عدالت در جامعه و دوری از افراط و تفریط 4-یاد اخرت 5-یاد مرگ و قردادن اجل برای هر امری6-رواج فرهنگ توسل وشفاعت در جامعه
۰۳ خرداد ۹۳ ، ۱۳:۳۳ ملیحه صادقی
یسم الله..
1.شرایط قیام فردی: تکبیر برای رب(اول بفهمه رب کیه و بعد او را بزرگ و گرامی بداره)..پاکیزگی لباس..هجرت از رجز...منت نگذاشتن
2.اون تفکری موجب نفرین الهی می شود که در آن انسان خود را در همه جوانب این تصمیم گیری دخیل بداند و خدا را در نظر نگیرد.61
یاهو
1- نزاهت از هر شرکی(تکبیر)
پاک بودن از هر منیتی(تطهیر)
دوری از هر اضطراب(هجرت)
از خود ندانستنِ کامیابی ها(عدم منت)
استمرار در عمل(صبر)
2-فکر کردنی که بر پایه ی پس زمینه های باطل باشد و سر عناد و دشمنی با افرادی که در صراط مستقیم هستند داشته باشد.
3-درک حضور خدا- فراموش نکردنِ آخرت- وابسته نبودن به مادیات از جمله مال و فرزند (عدم حس استغناء )
5-ستایشِ خدا ،توجه به مسکین ، دوری از باطل ، باورِ قیامت.
۰۳ خرداد ۹۳ ، ۱۰:۳۸ فاطمه علی زاده
هو....
از نظر من در سوره مدثر چند تا نکته اصلی وجود داره که با درست کردن و اجرا این نکات در وجود خودمون به تمامی این سوالات و مائل میشود جواب داد و حل کرد
اول: نماز را به طور واقعی و با حضور قلب و انگونه که خدا خواسته بخوایم
دوم: اطعام سکین کنیم چون قدری از سرمایه ای که در اختیارماست به معنایی امانتیاست که خدا به ما داده و ما باید به صاحب آن یعنی مسکینان برگردانیم
سوم:قرآن را به عنوان تذکره در زندگی استفاده کنیم
چهارم: به روز جزاء ایمان داشته و از قیامت بترسیم

حال پاسخ سوالات:
1) قیام فردی از طریق پناه بردن هرکس به قرآن و کمک گرفتن از آن و ایجاد خصوصیاتی در خود من جمله: صبر، منت نگذاشتن در قبال بخشش و کارهایی که میکنم، ایجاد طهارت در خود، ترس داشته باشیم برای رسیدن به خدا ، خدا را بزرگ بدانیم و در کارهایمان نقطه اصلی

2) نترسیدن از روز قیامت، قرار گرفتن در بین افرادی که حق را بر تو میپوشانند، و خدا را در تصمیم گیری هایمان در نظر نگرفتن.

3) درد بی قیامی با قرار ادن قرآن به عنوان تذکره و نمازدرست و انذار قرار دادن افراد، آگاه کردن افراد از سقر قیامت، و مطلع کردن آنان از اینکه مال و فرزند و رفاه زندگی آنان و طمع آنان در جمع آوری هر چه زیاده خواهی به آنان کمکی نخواهد کرد.

4)

5) نماز درست، اطعام مسکین، قدر وقت خود را دانستن، اعتقاد ب روز جزاء
۰۳ خرداد ۹۳ ، ۰۷:۳۶ حورا نوربخش
به نام خدا
پاسخ سوال دوم:
طبق تفسیر المیزان تفکیر به معنای اندیشیدن و تقدیر به معنای اندازه گیری و سنجیدن است، و "تقدیر از روی تفکیر" به معنای آن است که چند معنا را در ذهن بچینی یعنی آنها را در ذهن جابجا کنی، یکی را بگذاری و دیگری را برداری، تا از ردیف شدن آنها غرض مطلوب خود را نتیجه بگیری.
برداشت من این است که: تفکر همان قدرتی است که انسان با آن از مقدمه هایی که می چیند نتیجه می گیرد. اما اگر این مقدمه ها درست نباشند یا ترتیب آنها درست نباشد، نتیجه برداشت شده هم غلط خواهد بود، یعنی در اینجا قوه تفکر تقصیری ندارد! بلکه چگونگی چینش مقدمه ها (تقدیر) اشتباه بوده است.
یا ملجآ کل مطرود
با توجه به سوره مدثر، قیام الی الله قوانین ،اهداف و ملزوماتی دارد که با رعایت قوانین و اجرای درست ملزومات میتوان به هدف که همانا "تکبیر رب و قراءت الله اکبر" است رسید.
برای شروع قیام فردی انذار درونی(هشدار به نفس برای ایجاد نگرانی مثبت در جهت آغاز حرکت) و پاک کردن خود و اعمالمان از آلودگیهای ظاهری و روی اوردن به عمل صالح (تطهیر ثیاب) و دوری از خلق پلید (هجرت از رجز) لازم است و برای ادامه ی راه و قیام سوره اشاره میکند به منت نگداشتن و صبر
که منت گذاشتن آفت تکبیر خود در عوض تکبیر رب است،یعنی آنچه که کردی به چشمت بزرگ بیاید و زشت ترین منت گذاری، منت گذاشتن بر ربیست که خودش مالک توست و قادر به انجام کاری که تو را بر آن قدرت بخشیده
و کلید آخر برای نتیجه بخشی و رسیدن به هدف قیام "صبر " است که به معنای حفظ نفس از اضطراب برای استمرار در قیام است...
یا من لا مفرّ الّا الیه
2-
بر طبق آیات 18-19-20 می توان گفت با دیده عناد نگاه کردن و فکر کردن، آدمی را از اتخاذ تصمیم درست بازمی دارد و مشمول نفرین الهی می شود.
"انّه فکّر و قدّر"... تقدیر از روی تفکیر به معنای آن است که چند معنا و چند وصف را در ذهن بچینی یعنی آن را در ذهن جا به جا کنی، یکی را بگذاری و دیگری را برداری تا از ردیف شدن آن ها غرض مطلوب خود را نتیجه بگیری. و این را می توان همان با پیش زمینه رو یرو شدن با آیات و مفاهیم حقّ در نظر گرفت.

توجه و تذکر نسبت به آیات و نشانه های خدا آدمی را عقلا به اجابت تذکره های قرآن و رسول وادار می کند مگر به علل زیر که فرد به معارضه روی می آورد:
1- اعراض از روی نفرت
2- عدم ایمان به رسالت و توقع کتابی از جانب خدا مشتمل برآنچه قرآن بر آن مشتمل است، برای خود داشتن (استکبار)
3- البته پیشنهاد"ان یوتی صحف منشره - آیه52" یک پیشنهاد جدی نیست! بلکه میخواهد به وسیله آن از گیر دعوت دین رها شوند و علت حقیقی آن تکذیب دین و عدم ترس از آخرت است.

یاعلی
۰۲ خرداد ۹۳ ، ۲۳:۴۷ فاطمه عباسی
/1یا غافر
-شرایط تحقق قیام فردی:بزرگ شمردن خدا-اصلاح عمل و تزکیه نفس-شکیبایی در راه خداوند- طمع نورزیدن-حق پذیری و ایمان به معاد
2-درصورتیکه افکارمان نسبت به مواردی که حق و بهتر هستند غافل باشد و با تکبر و عجولانه تفکر کنیم و تصمیم بگیریم حتما به تصمیم درستی که مطابق حق باشد نخواهیم رسید.
3-درصورتیکه به این باور برسیم که توصیه و امری که خداوند به پیامبر کرده است شامل حال ما نیز میشود و ما نیز باید از خواب غفلت برخیزیم و برای خدا قیام کنیم و این قیام ابتدا باید در درون ما و سپس بین مردم باشد.قبل از هرقیام هم ابتدا باید لوازمش را فراهم کرد و ان را در خود پرورش دهیم.
4-عسر و یسر در زندگی هرکس بسته به نگاه و میزان تقوای هرفرد معنا پیدا میکند.گروهی خوشیهای دنیا را یسر و سختیهایش را عسر میدانند و گروهی برعکس.هرچه تقوا و ایمان انسان افزایش یابد عسر و یسرش هم خدایی تر میشود یعنی انچه را که خدا عسر میداند عسر و انچه را که خدا یسر میداند یسر میداند.
5-درصورتیکه در انجام وظایف و تکالیف الهی سستی نکنیم و اعمال صالح انجام دهیم و نمازگزار باشیم.اطعام به مسکین واهل حق بودن و ایمان به روز جزا ما را برای اجرای قیام الهی اماده میکند و سرانجام مورد شفاعت اهل بیت قرلر میگیریم و کار ما تکمیل میشود
سلام و احترام.
پاسخ سوال دوم:
به نظر بنده روشمند بودن و ممارست در تفکر منجر به فهم عمیق میشود و اگر ما در هر موضوعی بدون رهیافت صحیح و بدون ادراک و اتصال به حق دائم فکر کنیم به جایی نمیرسد و گاهی شاید ما را به ناکجا آباد وهم و خیال و یا حتی ضدیت با حق هم ببرد . قوه تفکر زمانی ثمر میدهد که در پی اصولی باشد و در آن غفلتی نباشد و پس زمینه ی این امر اگر توجه به خود و منافع خود و علم خود باشد سرانجامی جز سقوط ندارد پس باید برای رسیدن به فهم و ادارک صحیح از قوه تفکر، انتزاع و پرش اساسی از حوزه خود به مسیر خدا داشته باشیم تا فهم که هبه ی الهی است حاصلمان شود و در غیر این راه ما منتهی به بن بست هاست .
یاحق
۰۲ خرداد ۹۳ ، ۲۳:۱۹ فرزانه سروجهانی
۱. ـ تعظیم در برابر پروردگار و تکبیر او
ـ طهارت لباس باطن از ریا و نفاق و ظلم و بی قانونی که لباس باطن همان عمل و نیت و رفتار است.
ـ صبر کردن در راه خدا و استمرار در این راه
ـ منت نگذاشتن برای کاری که انجام می دهیم.

۲. فکر کردنی که بر پایه ی پس زمینه های باطل باشد و سر عناد و دشمنی با افرادی که در صراط مستقیم هستند را داشته باشد، راهکارهای نادرست ارائه می دهد و از هدایت دور می شود و مورد نفرین الهی قرار می گیرد.

۵. این ویژگی ها را در خود تقویت کنیم:
. تثبیت صفت نماز در خود
.اطعام بینوا و گرسنه
.همراه نشدن با اهل باطل
باور قلبی داشتن به روز جزا
1- صبر برای رب ، منت نگذاشتن و زیاد نشمردن، دوری کردن از گناهان و نافرمانی ها،اصلاح عمل ، نزاهت از هر شرک در هر سطح،انذار
2- تفکر با پس زمینه نادرست: کسی که با وجود تمام امکانات ( مال - بنین - شهود... ) طمع می ورزد و با آیات خداوند عناد دارد ( با این مه میداند جق است ،دشمنی می ورزد) در راه ابراز دشمنی خود به گئنه ای می اندیشد که مرد نفرین خداوند قرار می گیرد.
5- هر نفسی نزد خدا رهن است و با اعمال صالح آزاد می شود -نماز یا هر عملی که بتوان با آن ستایش پروردگار کرد.-انفاق در راه خدا ، خمس و زکات .
یا هادی من استهداه...
سلام علیکم. این قوه ی تفکر فی نفسه خوب و مفید است اما اگر با پیش زمینه ی بد و نادرست استفاده شود مورد نفرین واقع میشود به عنوان مثال در سوره فکر کردن ولید از ان جهت مورد نفرین واقع شد که او علم به حقانیت پیامبر داشت اما باز هم بنا را بر عناد و مخالفت گذاشته بودو و با زمینه ی اشتباه که اگر من از پیامبر پیروی کنم کوچک میشوم من که دارای این همه مال و فرزند هستم اگر او را بر حق بدانم دچار خسران میشوم به طرح نقشه پرداخت برای سحر خطاب قرار دادن قران."ولید نمیتوانست ولی خدا را تحمل کند و این برایش سخت بود چون اگر تحت امر ولی قرار میگرفت اگر پای بند دستورات قران میشد و وظیفه اش قرائت قران در زندگی اش میشد دیگر این راحتی را نداشت برایش سخت بود به جان خریدن سختی های دین ...وقتی استکبار و عناد و خودبینی باشد تحمل مقام بالاتر سخت میشود."
در مورد عسر و یسر... آخرت برای کافران یوم عسیر است و برای مومنان یوم یسیر...
وقتی در دنیا هدف اخرت واقع شود هر عسری به جان خریده میشود برای رسیدن به یسر اخروی...این عسر های دنیایی در واقع همان ایجاد مولفه های قیام است برای انذار که عبارتند از تکبیر رب و تطهیر ثیاب و هجرت از رجز و عدم منت گذاشتن و بزرگ دیدن کارها و استمرار در شکر( ممکن است بارها زمین بخوریم اما باید باز بلند شویم نشستن و قعود مانع قیام است باید قیام کرد)...باید سختی های انجام قیام به جان خریده شود تا جز اصحاب یمین شد...طبق ایات انتهایی هم اگر فرد یکسری از امور را انجام دهد از اصحاب سقر خواهد بود پس اگر اینگونه نباشد و سختی ان اعمال را به جان بخرد از اصحاب یمین خواهد بود... همان از مصلین بودن اطعام مسکین کردن حال چه از نظر مادی چه معنوی و با اهل باطل همنشین نبودن و عدم اشاعه باطل و عدم تکذیب یوم جزا که اگر محقق شود فرد میتواند مشمول شفاعت شافعین واقع شود...باید سنخیتی با شافع وجود داشته باشد تا مورد شفاعت وی قرار گرفت ان شاءالله...
معیار باید اخرت باشد باید برای انجام امور اول جنبه اخروی آن را در نظر بگیریم بعد عمل کنیم .
برای قیام باید موانع را برداریم باید مولفه های ذکر شده را در خود محقق کنیم تا موانع کنار رود و همه ی این ها سختی هایی است که یسر اخروی در پی دارد.
یا علی
۰۲ خرداد ۹۳ ، ۲۲:۰۲ نرگس مستجابی
بسم الله الرحمن الرحیم
سوال 5:کل نفس بما کسبت رهینه یعنی هر نفسی در گرو اعمال خویش است.یعنی تا کار خیری انجام نداده در گرو دوزخ و عذاب است.
یکی از مشوقین انسان بر انجام اعمال نیک ایمان به آخرت و است و همین امر باعث قیام الهی فرد و در پی آن جامعه می شود.
همان گونه که در آیه بعد آمده اصحاب یمین کسانی هستند که از گرو بیرون آمده و در بهشت جای دارند.
از دوزخیان دلیل دوزخی بودنشان را می پرسند و اینگونه جواب می گیرند که ما از نماز گذاران نبودیم.
صلاة در اینجا با صلاه در سوره مبارکه ماعون فرق می کند.در اینجا صلاه توجه خاص و ویژه عبد به پروردگار و عبادت در بالاترین حد آن است که اهل دوزخ انجام نمی دادند.اطعام مسکین هم اینجا در حکم حق الناس آمده که اینان از آن غافل بودند.همچنین به گونه ای در باطل غرق بودند که چبز دیگری را نمی دیدند و دیگر قادر به بیرون آمدن از آن نبودند.تکذیب روز قیامت هم از اعمال آنان است.و همین اعمال باعث می شود که شفاعتی که در روز قیامت وجود دارد شامل حال اینان نشود.
عواملی که کمک کننده به قیام الهی است یکی ایمان به روز جزا و تقوای الهی است .دیگری رعایت حق الناس و توجه به حال محرومان و افراد مسکین است.و دوری از انش=سانهای باطل و همنشینی با آنها که باعث غفلت از یاد خداست.و در نهایت صلاه که خود نماد قیام الهی است.
سلام علیکم...
خدا قوت دوستان....
نطراتتون خیلی خوب بود....
بنظرم لازمه یه نکته ای رو یادآور شیم .......
اونم این که:بادر نظر گرفتن مؤلفه های قیام ، قیام اگر درست وصحیح ودر مسیر الهی باشدمنجر به قرائت الله اکبر می شود....واز اونجایی که طبق سوره علق انشاالله قرار است که ماهم به تبعیت از رسول ،قاری باشیم و تلاش کنیم یک به یک حقایق قرآن رو قرائت کنیم منطورمون ازاینکه گفتیم هدف قیام ،تکبیر رب است همان قرائت الله اکبر بوده که درجریان قرائت صیجح انشالله ایجاد خواهد شد.....
۰۲ خرداد ۹۳ ، ۱۹:۱۳ مریم شرفلو
یا من یملک حوائج السائلین
ج سؤال 1:
طبق آیات اول سوره مدثر، قیام کردن دارای مراحل و شرایطی است؛ از جمله:
تکبیر: با توجه به معنای واقعی تکبیر؛ منسوب کردن خدا به عظمت و کبریایی، هم در باطن و اعتقاد و هم در عمل و زبان؛ انسان باید بداند که چیزی نیست که شریک خدا یا غالب بر او یا مانع سر راه او باشد، پس با توکل بر چنین خدایی ودر نظر داشتن او( شاید بتوان گفت به عنوان اصلی ترین مرحله و شرط) میتواند کار خود را انجام داده وقیام خود را به سرانجام برساند.
تطهیر: چون هدف از قیام برای خداست، پس باید راه و روش رسیدن به این قیام نیز الهی بوده و مورد رضایت او باشد( نه اینکه از هر راهی بتوان به هدف رسید بلکه برای خدا نوع راه هم مهم است.) و برای رسیدن به این مقصود، بدست آوردن اخلاق حمیده و ملکات فاضله لازم می باشد.
هجرت: این مرحله به نوعی همان مرحله تطهیر است؛ بیان میکند که انسان باید در مسیر از گناهان و زشتی ها دوری کند.
منن: یعنی منت گذاشتن. انسان نباید قیامی را که انجام می دهد در نظرش بزرگ باشد تا به خاطر این کار بر افرادی که به آنها نیکی می کند منت نهاده و این نیکی را از سر آنها زیاده قلمداد کند.
صبر: مطمئنا انسان در مسیر قیام با مشکلات زیادی روبرو می شود؛ چون صاحب اصلی این قیام خداست پس در این راه به خاطر خدا صبر و استقامت کرده تا به سرانجام مطلوب بتوان دست یافت.
در صورتی که فرد قیام کننده مراحل و شرایط فوق را رعایت کند ودر مسیر پیش رود، دیگران نیز از وی پیروی کرده و همگام او خواهند شد.
ج سؤال 2:
با توجه به معنای دقیق فکر کردن، طبق تعریف تفسیر المیزان، اینکه فکر کردن یعنی چیدن چند معنا و چند وصف در ذهن و جابجا کردن آنها برای ردیف شدن کنار هم بطوری که به غرض و مطلوبی که ما می خواهم، برسیم؛ در صورتی که فرد پیش زمینه اشتباه، علم کم در رابطه با خدا و خود و...(دیگر مسائل کلی و اصلی)، پرورش و تربیت نادرست در کودکی و شاید بتوان خیلی از مسائل روانشناسی دیگر را هم نام برد، داشته باشد، چون این عوامل سبب خطا در تعیین غرض و مطلوب می شود، درنتیجه به دلیل اشتباه بودن مطلوب این نوع فکر کردن به ضرر فرد خواهد بود.
ج سؤال 3:
شاید یکی از درمان های درد بی قیامی و بی تفافتی، توجه و ایمان به آخرت باشد.اینکه هدایت شده با گمراه، عالم با جاهل و... طبق گفته ی قرآن یکسان نیستند و در آخرت افراد گمراه و جاهل و...دچار عذاب می شوند، این مطلب سبب تحرک و پویایی و قیام افراد برای کمک به همدیگر در جهت هدایت شدن وسعادت همدیگر می شود. اگر افراد به این نکته توجه کنند که حتی در صورت
سعادت مند بودن خودشان، گمراهی دیگران در آینده آنها تأثیر گذار است دیگر حس بی تفاوتی نداشته و در جهت سعادت کل جامعه، نه فقط خود، قیام خواهند کرد.
ج سؤال 4:
با توجه به این سوره که در رابطه با قیام هست؛ عسر یا سختی قیام، به این است که وقتی انسان می خواهد علیه شرایط نابسامان قیام کرده و برای بهتر شدن شرایط کاری انجام دهد، چون دارد خلاف جریان ایجاد شده قام بر می دارد، ای عمل سخت خواهد بود. در رابطه با یسر هم باید گفت هنگامی که قیام به سرانجام خود رسید فرد احساس راحتی و آسایش می کند که توانسته در راه خدا کاری را به انجام برساند.
ج سؤال 5:
با توجه به این آیات برای اجرایی شدن قیام الهی باید ویژگی های اهل یمین را داشت، که با دقت در ویژگی های بیان شده درباره دوزخیان گنهکار می توان به آنها دست پیدا کرد.از جمله این ویژگی ها: صلاة نه به معنای مطلق نماز خواندن، بلکه یعنی توجه عبادتی خاص به درگاه خدا در هر لحظه(به بیانی دیگر توجه به حق الله).
طعام مسکین و توجه و در نظر داشتن معیشت آنها تا جایی که حوائجشان رفع شود( یا همان توجه به حق الناس).
از خائضین نبودن یعنی دوری از اهل باطل و عدم هم نشینی با آنها
عدم تکذیب روز جزا

(اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و جعلنا من خیر اعوانه و انصاره و المستشهدین بین یدیه)

1.ایجاد ترس ونگرانی برای نرسیدن به مقصد,بزرگ داشتن خدا،حفظ کردن خود از الودگی محیطی،هجرت از رجز،منت نگذاشتن وزیاد نشمردن خیر،صبر برای رب
2.وقتی فرد فکرکند در این عالم منحصر به فرد است وانگارهمه عالم برای او خلق شده وبر اساس این تفکر تصمیم بگیرد
3.
4.
5.نماز خواندن، اطعام مسکین، دوری از باطل ، باور روزقیامت
۰۲ خرداد ۹۳ ، ۱۶:۵۸ شهرباف مطلق
با توجه به آیه 46 سوره مبارکه سبا این برداشت می شود که انچه مهم است قیام خالصانه برای خداست ، تعداد و نفرات مهم نیست هم چنین قیام سه عنصر لازم دارد: خلوص (الله)، رهبر(صاحبکم)، فکر و برنامه (تتفکروا)
و از سوره مدثر این چنین برداشت می شود :
داشتن پاکی ظاهری (ثیابک فطهر)،پاکی معنوی (و الرجز فاهجر)،اخلاص در عمل(و لا تمنن تستکثر)،صبرو پشتکار(و لربک فاصبر)
5-اطعام مسکین ،یا زکات واجب است که ترک آن مستوجب دوزخ است .
عدم تکذیب روز قیامت : هم تکذیب قیامت مقدمه گناه است و هم گناه انسان رو به سوی کفر و تکذیب می کشاند.
نمازبه صورت مستمر خواندن : نمازی که گاه و بی گاه خوانده شود ،انسان را در زمره نمازگزاران قرار نمی دهد (لم نک من المصلین) یعنی نماز ما استمرار نداشت
۰۲ خرداد ۹۳ ، ۱۶:۴۹ حانیه دشتی
یا نورالقلوب...

1-در آیه 46 سوره سباگفته شده که :(یه شما موعظتی وصیت می کنم که بی سرو صدا و جدا جدا و برای خدا قیام کنید )یعنی این قیام ابتدا باید به صورت شخصی و در دل هر فرد ایجاد شود .کلا شرط اصلی در هر کاری از جمله قیام این است که خود را به خداوند کبریا منسوب کنیم و او را منزه بداریم ،اعمال نیکو انجام دهیم،از کارهای زشت و گناهان دوری کنیم ،به کاری که می کنیم منت نگذاریم و زیاده طلب نباشیم .از اینکه کار خود را به رخ دیگران بکشیم بپرهیزیم .در مقابل مشکلات صبر داشته باشیم و از نعمت ها درست استفاده کنیم و در راه مؤثر آنها را به کار بریم.

2-کسی که فکر می کند هر کاری را می تواند به واسطه قدرت و مقامی که دارد مستقل از خدا انجام دهد و طمع کار و زیاده خواه است و خود را برتر از دیگران به دلیل داشتن مال و جاه و مقام می پندارد . فکری که در مقابل خدا باشد و بخواهد با خدا بجنگد .

3- وقتی انسان ها از درون نیاز به این قیام پیدا کنند که این حس نیاز با رجوع انسان به فطرت پاکش و تفکر درباره آن ایجاد می شود .

4-در زندگی اگر انسان ها را از چیزهایی که به آن تعلق خاطر دارند باز داریم آنها دچار عسر کی شوند و اگر به آنها همه چیز بدهیم و آنها در آرامش و رفاه مادی باشند فکر می کنند در یسر هستند .
این سوره به این نکته اشاره دارد که وقتی در قیامت همه حقایق روشن می شود چون کافران را از چیزهایی که در دنیا به آن تعلق خاطر دارند باز می دارند آنها دجار سختی زیادی می شوند . گاهی اوقات ممکنه برای ما سختی پیش آید که احساس کنیم عسر است ولی در قیامت ممکنه اینگونه نباشد و بر عکس.

5- عبادت خداوند-رعایت حق الناس و حق الله - توجه نکردن به باطل - اعتقاد به روز جزا
۰۲ خرداد ۹۳ ، ۱۶:۰۰ مریم السادات فخری بافقی
به نام خدا
سلام به همه دوستان
سوال 1:در نظر گرفتن و نگرش همه جانبه به شرایط و ایجاد فرصت مناسب برای قیام باو جود مشکلات موجود-آگاهی سازی اقشار مردم و افراد جامعه-خود و قیام خود را به وجودی برتر که مدبر و صاحب قدرت حقیقی است دانست و ظفر را از او خواست بدون فکر کردن به نتیجه -علاوه مقدس بودن هدف مقدس بودن راه دست یابی به آن نیز از ضروریات است(هدف وسیله رو توجیه نمی کنه)-تلاش همه افراد را گرامی داشته و خود را نیز یرای خدا خالص کنیم(بی منت) و به خاطر همان خدایی که خود اگر بخواهد پس می شود صبری کنیم.
سوال 2:به نظر من هر رفتاری که از انسان سر می زند خود نوعی قیام است و در ورای هر رفتاری فکری وجود دارد که انجام شده بنابراین اگر انسان بر اساس و باتوجه به مراتب قیام و هدف آن نیک بنگرد و عمل کند بدون شک بهترین تفکر و رفتار را خواهد داشت.در یک کلام خدا را در نظر بگیرد!
سوال3:از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود به کجا می روم آخر ننمایی وطنم
فکر کنیم چرا...!!!؟
سوال 4: سختی های مبارزه و قیام علیه باطل و یسر شیرینی به ثمر رسیدن نتیجه است.
سوال 5: یکی از شروط قیام که در ابتدای آیه ذکر شد پاک شدن و طهارت بود که شرط ورود به طهارت نماز است.اوج بندگی مخلوق نسبت به خالق.بی تفوت نبودن نسبت به فقرا و مسکین ها.بطالت وقت و انرژی و... و فراموش کردن روز حساب که باید از پیش برای آن آماده شد نیز از آفات قیام است.
باتشکر :)
با توجه با ایات 38 تا 47 نماز که میتوان آن را با اطاعت و پرستش خدا مرتبط دانست و اطعام مسکین که میتوان ان را با انفاق و زکات و ببخشش مرتبط دانست (و این دو یعنی نماز و اطعام مسکین میتوانند نشانه ی همان ایمان و عمل صالح باشند)دوری از سرگرمی های باطل و لهو و عدم تکذیب روز قیامت از راهکارهای اجرایی برای قیام میباشند.
نماز باعث ارتباط و نزدیکی بنده به خدا میشود و سپس توجه و رحمت خدا را به دنبال دارد اطعام مسکین باعث توجه به نیازمندان میشود و همدلی میان افراد جامعه فقیر وغنی را زیاد میکند.و نمونه تسبیح عملی است.در عین حال که این کار باعث از بین رفتن فقر میشود نشان دهنده اطاعت ما از خدا هم هست .
یکی از مسائل مهمی که باید در مورد یک قیام الهی رعایت شوند اینکه هدف نهایی رضایت خداوند است پس با اقامه نماز و توجه به وضعیت محرومان و نیاز های آن ها میتوان موجب جلب خشنودی خداوند شد. به علاوه با این اعمال در راه قیام وحدت را که از لازمه های هر حرکت و جنبشی است بیشتر میشود وقتی افراد محروم میبینند که سایرین نسبت به آن ها بی توجه نیستند اعتمادشان بیشتر میشود.وقتی با پرداخت زکات و انفاق در راه خدا بحران فقر را در جامعه کمرنگ تر میکنیم میتوانیم انرژِی را صرف کارهای بنیادی تر کنیم.
در راه قیام باید مواظب باشیم تا گرفتار افت ها نشویم که یکی از آن ها فرو رفتن در لهو و لعب است.پرداختن به برخی سرگرمی های بی فایده علاوه بر این باعث هدر رفتن زمان میشود فرد را سست و اهل خوشگذرانی میکند و جدیتی را که باید دراین راه وجود داشته باشدرا به مرور از بین میبرد ضمن اینکه ممکن است در پرداختن به چنین امور لهوی رفته رفته دست به کارهایی زده شود که نه تنها در راستای اطاعت از خدا بلکه در راستای اطاعت از شیطان باشد.یکی دیگر از آفت ها تکذیب است یعنی با این که به حق بودن موضوعی پی برده ایم اما آن را انکار کنیم در راه قیام برای خدا باید توجه شود که حق را پذیرفت و نباید از سر خودخواهی یا منفعت طلبی در برخورد با مسائل خلاف حق عمل شود زیرا این باعث میشود تا در نهایت همان طور که در سوره درباره ی مجرمین بیان شده به جایی برسیم که مسائله مهمی چون یوم الدین را تکذیب کنیم و در رفتارها هم مانند مجرمین بشویم.
۰۲ خرداد ۹۳ ، ۱۲:۳۲ مهسا سیفی الان
یا توجه به گزاره های سوره مبارکه مدثر ،موانعی در برابر هر قیامی وجود دارد که اهم انها به شرح زیر است:
1.نداشتن خلوص که راه چاره آن داشتن تکبیر رب و دوری از هرگونه شرک است

2.تداخل منافع قیام با منافع شخصی که راه پیشگیری از آن تطهیر از هر گونه منیت و تشخص است

3.عدم اطمینان به قیام و داشتن اضطرار از نرسیدن به نتیجه که هجرت از عامل بر هم زننده ارامش راه درمان ان است

4.منت گذاشت بدلیل دانستن نعمت ها از خود که قیام کننده نباید منشا کامیابی را از خود بداند

5.نا امید شدن و کاهلی در مسیر که باعث میشود قیام به نتیجه نرسد که استمرار در مسیر مانع از ان می شود


پاسخ سوال دوم:

اینکه خود را وحید احساس کند و فکر کند در عالم منحصر به فرد است و هه ی عالم خادم او هستند

تامین بودن از لحاظ مادی و نداشتن دغدغه مالی

طماع بودن بر این که روز به روز تمکن بیشتری داشته باشد و مهیا بودن تمام امکانات رفاهی و وجود فرزندان زیاد باعث محدود شدن تفکر فرد میشود و بجای اینکه تمام این امکانات موجبات مطیع شدن او در برابر خدا را فراهم کند،ولی او تمام مسائل را با منافع خودش میسنجد و انذار را نمیپذیرد.و عناد میورزد

1. تکبیر گفتن خدا ، پاکیزگی شان فرد ، دوری از رجز ، منت نگذاشتن و صبر
2. از آنجایی که ما هر چه داریم عطیه خداست ، پس باید در راه او صرف شود. هر گونه عملی ( که تفکر را هم شامل می شود ) که در راه خدا و برای او نباشد و به سمت عناد و دشمنی با خدا سوق پیدا کند ، مشمول نفرین الهی خواهد بود.
3. در آیات 12 تا 16 سوره مبارکه مدثر موانع قیام مطرح شده. یعنی مالا ممدودا ، بنین شهودا ، مهدت له تمهیدا ، یطمع ان ازید و لآیاتنا عنیدا
با از بین بردن این موانع ، درد بی تفاوتی درمان خواهد شد.

5. نماز خواندن ، اطعام مسکین ، عدم غفلت و عدم پرداختن به باطل ، مکذب نبودن !!
سلام
نظرات خیلی خوبی بیان شده واز دوستان تشکر میکنم.
من هم سعی میکنم سوال 3و5 رو باهم باتوجه به انچه از تفسیر المیزان برداشت کردم بنویسم امیدوارم درست باشد.
ایات 38تا47باتوجه به جواب مجرمین به مجموعه اهل بهشت :
ازجمله راهکارها وملزومات قیام میتواند توجه ویژه و خاص به عبادت به درگاه خداوند (یغنی عبادت در شرایع معتبر اسمانی نه فقط نماز معمولی)و رعایت حق الله و به خصوص اطعام مسکین که به حق الناس برمیگرددو همچنین عدم اشاعه فحشا در جامعه ویاداوری لحظه به لحظه یوم الدین باشد.و بنظر من برای درمان بی قیامی باید از خودمان شروع کنیم وباگفتن تکبیر و تطهیر لباس و دوری از پلیدی وتمرین منت نگذاشتن و زیاده نخواستن
لوازم ان را فراهم نموده وبابهره گیری از نحوه قیام پیامبر و قران و صبر واستمرار در ان بتوانیم ان را در جامعه هم انجام دهیم وباتوکل برخداوند و توسل به امامان انرا پیش ببریم.
ان شاالله.
۰۱ خرداد ۹۳ ، ۲۳:۳۱ جنت علیپور
1. با توجه به آیه قم فانذر و آیه های بعد ، نماز خواندن، طهارت ثیاب ( که در واقع دوری کردن از گناهان می باشد) ، دوری از منت گذاری و زیاده خواهی و در نهایت صبر از عوامل زمینه ساز قیام می باشند.
2. انسانی که خود را بی نیاز می بیند و توانایی پذیرش قدرتی بالاتر از خود را ندارد، دچار عناد میشود و اینگونه تفکری باطل است.
3. به سختی!! :) با توجه به اینکه قرار گرفتن انسان ها در موضع مجرمین به گفته خود آنها در قیامت نخواندن نماز ، عدم اطعام مسکین، باطل گرایی و اشاعه فحشا و تکذیب روز دین می باشد، به نظر می رسد اگر بتوانیم سیستم انسان ها را تغییر داده و در رهن بودن نفسشان را به آنها گوشزد کنیم، می توانیم درد بی تفاوتی را درمان کرده و مردم را به قیام دعوت کنیم.
4. عسر و یسر با توجه به قرآن بستگی به رفتار انسان در دنیا دارد. شاید سختی کشیدن و تحمل مصائب، در دنیا مقدمه ای باشد برای یسر در آخرت...
5. نماز خواندن، اطعام مسکین، دوری از باطل گرایی ، باور قیامت
سلام استاد
من الان درکافی نت به سرمی برم ومتاسفانه نت خونه ی مادرتحریم به سرمیبردوبه علت اینکه پدرم بیرون منتظرمن اینجانب متعهدشده که جواب سوالات شماراکتبی تحویل دهم به خانوم موسی زاده ان شاالله که مرابه کلاس راه دهید ومن الله توفیق
با سلام و عرض ادب
کاش سوالات زودتر اعلام میشد
من یک هفته لازم دارم تا پاسخ بدم
پس زودتر برم دست به کاربشم......
۳۱ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۰:۴۶ مریم بخشی فرد
با توجه به آیات گفته شده
جریان های تاثیر گذار و سطر و ثبت کننده همواره بصورت کوچک و بزرگ،کمرنگ و پررنگ در اطراف ما وجود دارند حتی در جایی که شاید گمان به آن نمیرسد .مهم ترین اقدام توجه به این ورودی ها ، توجه به چگونگی و ماهیت آنها و اینکه چه تاثیراتی میتوانند داشته باشند و چه چیزی را در ما به ثبت میرسانند.با جهت دادن و کنترل کردن ورودی ها میتوان با خود صادق و رو راست بود.اینکه یک تفکر و عقیده درونی ما بر اساس حق است یا براثر تعصبات وتاثیرات نابجا در ما ایجاد شده است. در آیه ی سوره ی سبا پیامبر میخواهد که با خود صادق باشیم و تفکر کنیم نه اینکه دنباله رو افکار بی پایه اطراف خود باشیم. در زمان پیامبر ولید فکرمی کرد و حقیقت را میدانست و بر اساس عنادورزی خود پذایرای حقیقت نبود و جریان سحر بودن قرآن را در میان مردم به راه انداخت.در حالی که افراد جامعه در آن زمان فقط حرف او را شنیدند و پذیرفتند بدون هیچ تفکر و تامل.پیامبر از انها خواست که در تنهایی خود تفکر و تامل کنند(بدون هیچ پیش زمینه ناقص و تعصب گونه)
و اکنون خواسته پیامبر هم در مورد ما صادق است. تفکر کنیم.. در تنهایی و بدون هر گونه تعصب و اطلاعات نادرست و بی پایه و در هر صورت با خود صادق باشیم. به ورودی های خود توجه کنیم و خود را سطر شدن حقیقت با قلمی حق آماده کنیم.لازمه این آمادگی صداقت با خود و اطراف و پاکی و دوری از پلیدی ها و در نهایت صبر در برابر هرگونه ناملایمات با انگیزه متوکل بودن به خداست1
در جریان ماجرای ولید در سوره مدثر افراد دارای تفکر بودند ولی فضا و زمینه تفکر آنها متفاوت بود.فردی همچون ولید زمینه یتفکری آکنده از عناد و کفر داشت با اینکه حقیقت را میدانست ،افرادی که پذیرای تفکر ولید بودند در تفکر خود صادق نبودند و بی توجه به جریان به راه افتاده بودند و افرادی که پذیرای پیامبر بودند حتی با اینکه جریان بر علیه پیامبر بود ولی باز این تضاد باعث شد تا در حقانیت پیامبر بیشتر استوارتر باشند.بنابراین زمینه ی تفکر بسیار تاثیر گذار بر پذیرش جریان تفکری جدید استاگر مبنا و زمینه تفکر بر اساس حق نباشد تفکر یجاد شده جدید نیز حقانیت نخواهد داشت و یقینا جریانی ناحق را ایجاد خواهد کرد2
و در نهایت وقتی میتوان زمینه های تفکری بر اساس حقیقت را در خود ایجاد کرد که پیش زمینه های بی پایه و بی منشاوناقص را از خود زدود
خویش را صافی کن از اوصاف خویش
تا ببینی ذات پاک و صاف خویش

.

یاقائم ودائم.....
در قسمت اول سوره خداوند دستوراتی را خطاب به پیامبر اکرم(ص)مطرح می کند،دستور وامر به قیام.....
قبل از اینکه این امر صورت پذیرد،پیامبر(ص)با عنوان ایهاالمدثر مورد خطاب قرار گرفته است .تدثر به معنای لباس بلندی است که مانع عمل وحرکت شده به گونه ای که شخص رامرهون خود قرار داده وآزادی عمل وتوان حرکت را سلب می کند....
در آیات بعدی مؤلفه هایی برای قیام پیامبرو بالتبع هر قیام دیگری مطرح شده است،مؤلفه هایی همچون انذار،تکبیر رب،تطهیر ثیاب،هجرت از رجز ،عدم منت گذاری و همچنین نسبت ندادن عظیم بودن حرکت به خود و صبرواستمرار در مسیر حرکت (تحت ربوبیت خداوند)....
انذارهمان ترسیدن وترساندن از نرسیدن به مقصد است،پس برای هر قیامی در نظر گرفتن مقصدی ودر نظرگرفتن احتمال گم کردن مسیروجود دارد پس لزوم مراقبت مداوم بر هر حرکتی حتی اگر شروع آن مثبت باشد،روشن میشود.
صبر علاوه بر اینکه بر استمراردر مسیر تأکید می کندبه معنی صبرهنگام مصیبت وصبربرطاعت وصبربر ترک معصیت می باشد.
ثیاب در واقع به منزله چیزی است که تعلقاقات رانشان میدهدواز آنجایی که طبق حدیث: انا و علی ابوا هذه الامه،سایرانسانها به عنوان متعلقین به پیامبر محسوب می شوند پس شروع قیام در ساحت فردی وتلاش برای ایجاد سایر مؤلفه ها ی قیام ، به منظور ایجاد طهارت در متعلقین ووابستگان به پیامبر(شیعیان) امری ضروری است .
واز این دو نتیجه میگیریم طاهر شدن سیری است که دارای سختی بوده ونیازمند استمراروصبر بر طاعت است.
روشن است که خطاب قرار دادن پیامبر در امر به وجود این مؤلفه ها در حقیقت حکم به بقای آنها در وجود ایشان است ودر حقیقت به منزله شرایط جدیدی نیست که لازم باشد درپیامبر ایجاد شود...
اما همانگونه که مطرح شد مؤلفه های نام برده برای سایر انسانها هم مورد تأکید هستند بااین تفاوت که برای سایرین حکم به حدوث وایجاد چنین شرایطی در هر شخص می باشد،ایجاد شرایطی جدید که قبلاًدر فرد وجود نداشته است......
از جمع بندی مطالب می توان چنین نتیجه گرفت که حکم قیامی که به سایر انسانها-غیر از پیامبراکرم-ابلاغ می شود در واقع چیزی جدا ومجزا از قیا م پیامبر اکرم نیست وبه این معنی است که سایرین لازم است قیام های خود رادر شعاع قیام پیامبر اکرم(ص) قرار دهندواین خود تأکید کننده لزوم انتساب واتصال سایرین به پیامبر اکرم است....
باتوجه به آیه 19که قتل را به قدّر نسبت داده است نه فکّر،میتوان گفت تفکر امری مثبت تلقی شده است آنچه مهم است تلاش برای تصحیح پس زمینه های مؤثربر آن - همان مؤلفه های نام برده برای قیام- است .....لذا تقدیروتفکری که به جای تکبیر رب-به عنوان یکی از مؤلفه ها- استکبار وخود بزرگ بینی بر آن اثر گذاشته باشد مورد نفرین است.
در آیات بعدی خداوند می فرماید قرآن- که معجزه پیامبرِ قائم- است، برای کسی مایه ذکر ویاد آوری محسوب می شود که شاء داشته وبخواهد....
آنچه واضح ومسلم است این است که شاءهر انسانی باید در مسیر شاء خداوندباشد تابرای اوذکر حاصل شود....
"ومایذکرون الّا أن یشاءالله هو أهل التقوی وأهل المغفرة"معرفی خداوند با صفت اهل تقوی واهل مغفرت در این آیه به این معنی است که خداوندشایستگی این را دارد که شاء وخواست متقین ومغفرت طلبان در مسیرشاء خداوندِ صاحب تقوی ومغفرت قرار داشته باشد...
با توجه به آیات ابتدایی که نشان دهنده لزوم قرار گیری قیام انسانها در شعاع قیام پیامبر است وهم چنین آیه "فماتنفعهم شفاعةالشافعین"که تأکید کننده لزوم سنخیت داشتن وانتساب واتصال دائمی با پیامبر اکرم در زندگی است وبادر نظر گرفتن آیه آخر می توان چنین نتیجه گرفت که:
به میزانی که انسانها خود اهل این باشند که در مسیر شاء پیامبر ودر واقع خداوندِ اهل تقوی ومغفرت قرار گیرند واین سنخیت داشتن با خدا ورسول را ابراز کنند به همان میزان از ذکر(قرآن)که انذاردهنده عمومی است بهره مند می شود.
هر چه فرد خود را بیشتر در معرض تابش انوار قیام پیامبر قرار دهد به همان میزان می تواند از قرآن که حاصل قیام پیامبر است ذکر بپذیرد ....
آنچه اهمیت دارد أهل بودن خود انسانهاست...
أهل: هو تحقّق الانس مع الاختصاص و التعلّق
طبق آیات این سوره آنچه که در زندگی دنیوی یسر تلقی شود لزوما در فرهنگ قرآنی هم یسر نیست بلکه ممکن است به منزله عسروبالا رفتن از گردنه های صعب العبور عذاب باشد وبرعکس آنچه در زندگی دنیوی ظاهری سخت داشته باشد عسر محسوب نمی شود. در حقیقت باهرگونه قیام صحیحی امکان ایجاد سختی ورجز وجود دارد که حتما ویقینا باطنی میسر شده دارد در حقیقت اهلیت پیدا کردن انسانها همان شرایط یسر وآسان آنهاست،چرا که قیامی که پیامبر مقدم بر سایرانسانها انجام داده اند شرایط را برای دیگران آسان کرده است.
پس لازم است: اولاًدر مسیر قیام ها وحرکت های خود استغنی وابراز بی نیازی به خدا ورسول نداشته و
ثانیاًدر لحظه لحظه های حرکت ها وقیام های خویش با توکل بر خدا دائماً به پیامبر وأهل بیت مطهر ایشان تمسک جوید....
وبه این ترتیب است که میتوان درمانی برای عدم قیام وبی تفاوتی پیدا کرد.
ناگفته نماند در آیات 43تا45 مواردی ذکر شده که تلاش برای برطرف کردن آنها خود به عنوان درمانی برای عدم قیام است به عنوان مثال :مسکین یعنی کسی که دچار سکون وبی تحرکی شده(مادی یا معنوی)واطعام مسکین- در ساحت اجتماعی- همان تلاش برای به حرکت در آوردن شخصی است که دچار عدم قیام وبی تفاوتی است واین تلاش می تواند شامل دادن ویا ایجاد طعام(ورودی) باشد....
.....

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی