طبیب دوار

جمع دانشجویان علوم پزشکی مدرسه قرآن و عترت دانشگاه تهران

جمع دانشجویان علوم پزشکی مدرسه قرآن و عترت دانشگاه تهران


اردوی علمی - زیارتی مشهد (بیستم تا بیست و سوم بهمن ماه)
طبیب دوار
طبقه بندی سوره ها

مباحثه هشتم

چهارشنبه, ۱۳ فروردين ۱۳۹۳، ۰۲:۲۹ ب.ظ

الحمدلله رسیدیم به مباحثه پایانی این ایام

ان شاءالله که فواید این مباحثات بیش از نقایص آن، روح شما را درگیر کرده باشد و ما را بابت نقایص آن ببخشید.

 کمال تشکر را داریم از حضور خوب و پر ثمر طبیب دواری های عزیز به خصوص مهمانانمان از وبلاگ های دیگر و دوستانی که ما را در اجرای مباحثات و تهیه گزارشات کمک کردند.

سوال مباحثه امروز پیرامون سوره مبارکه عبس می باشد:

با توجه به آیات سوره مبارکه "عبس" معیارها و ملاک های "فرهنگ اسلامی" و همچنین ویژگی های لازم برای "فرهنگ سازی" در اجتماع و افراد را استنباط کنید.... 

ساعت شروع مباحثه: 3عصر

منتظرتان هستیم در بخش نظرات.

موافقین ۴ مخالفین ۰ ۹۳/۰۱/۱۳
طبیب دوار

نظرات  (۸۱)

سلام خانم احمدیان
بابت حضورتون در جمع طبیب داری ها کمال تشکر را داریم
خوشحال میشویم در بقیه برنامه های ما از حضور و نظرتون استفاده کنیم
به عنوان یک طبیب دواری ممنونم از حضورتون خانم احمدیان
ما خوشحال میشیم از نظرات شما هم استفاده بکنیم حتی اگر به قول خودتان تکراری باشد که البته بعید میدونم.....
میشه با خانم احمدیان و ساعت سه ! یه خاطره جالب نوشت ؛)
سلام
خدا رو شکر چون بحث ها تموم شد یادم موند که ساعت سه خدمت برسم!
تمام نظرات رو خوندم. عالی بود. خیلی ممنون.
خواستم درباره تنوع طعام و آمادگی بستر هر فرد در رشد ثمره ای خاص که مربوط به وجودش هست بگم که به نظر میاد نکات به طور کافی ذکر شده اند.
شروع سالتون به این پر خیری ست. انشاالله هر روزش منشا خیرات باشه.
همواره به خیر باشید.
یا علی
۱۴ فروردين ۹۳ ، ۲۳:۱۱ احمدیان از گردان محمد رسول الله
سلاااااااااااااااااام به همه عزیزان گردان طبیب دوار و مهمانان عزیزشون
خانم ها باور کنید بنده برای این که این ساعت سه رو یادم نره و بیام تو بحث های جذابتون شرکت کنم حتی ساعت هم گذاشتم. اما نشد و اصلا متوجه زنگ ساعت نشدم یا دقیقا در همین ساعت یه کاری پیش اومد. فکر نکنید این برنامه فقط یه روزم بودا. نه خواهر جان. چند روز تلاش شد و اما نشد.
خلاصه که انگار مباحثات تمام شد. ای بابا.
انشاالله که شادی بخش دل بقیه الله اعظم باشید
شما را به خدا می سپارم
یا علی
(ببینید چقدر با دعا و نیایش خداحافظی کردم فقط کم مونده بود یه قسمت هایی از دعای کمیل رو هم بذارم.)
به هر حال دیگه واقعا "یاعلی"
ممنونم از زینب و حانیه
نکات طهارتی خوبی رو یادآور شدین
حسن ختام های خوبی بود برای مباحثه ی آخر این دوره
بسم الله
یا هادی من استهداه
سلام بر همه طبیب دواری ها ... خواهرا من اصلا پیدام نبود تازه الان اومدم اینجا اونم دیر ...
اما سوره عبس یک انس خاص باهاش پیدا کردم گفتم بگم ی چیزی هرچند ناقص...
اون روز اخر کلاس با بچه ها به پیشنهاد استاد راجع به کار فرهنگی در سوره عبس بحث کردیم به جاهای جالبی رسیدیم که همه اش البت یادم نیست اما داشتیم میگفتیم :
کار فرهنگی مثل همون آبی هستش که نازل میشه بر وجود سایر افراد جامعه از طریق فرهنگیون اون جامعه و میتونه روی تک تک افراد تاثیر بذاره و باعث حصول محصول بشه که از فردی به فرد دیگه متفاوت هستش ...
وقتی کار فرهنگی انجام میدی نگاه نکن به ظاهر افراد چون تو در مقام قضاوت نیستی باید کارت رو به امید حاصل شدن نتیجه انجام بدی و حواست باشه که کسانی که هدفت هستند دارای کرامت هستند چون انسان اند و تو باید این کرامت رو حفظ کنی
در حقیقت کار فرهنگی یک نوع ذکر هستش...به نظرم کسانی که کار فرهنگی انجام میدن باید سعی داشته باشند برای انجام اون کار به بهترین شکل ممکن و نرمی و خشی داشته باشند برای اینکه بپذیرند نتایجی که از اون کار حاصل میشه رو چون همییشه همه چیز همون طوری که میخوان انجام نمیشه...
خود بینی و غرور از جانب مسئولین فرهنگی نباید باشه چون باید بدونه همه کسایی که اطرافش هستند خواهر و برادرای دینی اون هستند و هیچ فاصله ایی بین اونها نیست و این طرز فکر باعث میشه بهتر بره جلو بیشتر براش مهم باشه که اصلاح کنه جامعه و افرادش رو ...
رفتار فرد فرهنگی باید کرام برره باشه...
ما بضاعتمون همین قدر بود ...
اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها و سرالمستودع فیها بعدد ما احاط به علمک
یا اقرب من کل قریب
سلام
انقدر به سوره عبس و ابجی میر تاج الدینی ارادت داریم که هرچی بگم کم گفتم :) اصلا یه طور دیگه ای این سوره رو دوست دارم...
تو قطار که بودیم ابجی میرتاج الدینی یه جمله گفت خیلی خوب بود
اما چون الان احتمالا یادشون نبوده من نقل قول میکنم...(جمله خیلی به شکستگی کمک میکرد خیلی هم به فکر ادم بنیه و قوت میداد)
ابجی گفتن که اگر یه وقت احساس کردیم که از کسی چیزیمون بالا تره یا متوجه اختلافات بین خود و دیگری شدیم به این فکر کنیم که امام زمان چی ؟ اگر قرار باشه ایشون هم راجعه به ما این طور فکر کنن که ....
اما همین که تفاوت بین خود و دیگری احساس نکردی یعنی باهاش خواهر شدی...خواهر دینی هم حقوق و مزایای خودشو داره....که اگر انجام بدیم دممون گرم اگر نه طوری میشه که اون دنیا از هم فرار میکنیم...این ها چیزایی بود که تو حافظه ام مونده بود از سفر :)
ممنون از همه ابجی های خیلی خیلی خوب که وقتی ادم میاد انجا احساس میکنه بوی خوب بودن تمام نوشته ها رو پرکرده
......


عالم طفیل حضرت مولا درست شد

بر محور محبت زهرا درست شد

از خنده اش بهشت خداوند شد پدید

در سایه اش طراوت طوبی درست شد

قبل از قدیم عشق علی بود و فاطمه

مجنون نبود، جلوه ی لیلا درست شد

قبل از حدوث … بعد خدا گفتن بتول

در هر کرانه ذکر خدایا درست شد

من مانده بودم و گره کورِ بی کسی

گفتم که وا نمی شود … اما … درست شد

عشق و غزل ز حضرت زهرا شروع شد

از فاطمیه سینه زنی ها درست شد

ای خاک پات سجده گه وادی طُوی

در شعله های عشق تو موسی درست شد

در سایه سار چادر پر چین قامتت

ای مهرِ محض، عالم بالا درست شد

در امتداد رد قدم های عرشی ات

بانوی عشق، فاطمه، دنیا درست شد

از انعکاس روح لطیفی که داشتی

بر روی خاک این همه دریا درست شد

قانع نشد خدا به وجود مطهرت

پشت سر تو زینب کبری درست شد

……

وقتی که رفت نعش تو بر شانه علی

قرآن به سر گرفتن احیا درست شد

التماس دعا
یا اقرب من کل قربا
سلام فقط شرمندگی از حعدم حضور میماند برای من
و خوشحالی و خوش امد به دختر عمه ی عزیزم که در کلاس های و دور همی های مجازی ما قرار است شرکت کنند از راه دور :)
4. در ادامه ی سوره وصفی از سوره آمده که در عاملان به قرآن نیز این صفات تجلی می کند پس با قرائت قرآن و عمل به آن صفت کرامت در انسان هادینه میشه.
5. سخن از نظر به طعام و همون طور که دوستان گفتن آنچه که باعث رشد انسان می شود طعام است چه معنوی و چه مادی. مهم ترین طعامی که برای انسان نام برده شده قرآن است و انسان اگر بخواهد و وارد مسیر ذکر شود قرآن برایش طعامی است که او را رشد می دهد.
6. این نکته که از ماء مشترک میوه های مختلف رشد می کند نیز تنوع ذائقه ها را یادآور می شود. و اگر خواهان هدایت افراد هستیم باید طعامی متناسب با ذائقه شان فراهم کنیم.
7. علت جدایی انسان ها از خانواده که تعلق خاطر بالایی به هم دارند برابر نبودن درجات ایمانشان است در قیامت. پس اگر همه را خانواده ی خود بدانیم و از طرفی بخواهیم در قیامت هم از هم دور نشویم باید دست همدیگه رو بگیریم و این می شود حرکت.
3. سعی همون طور که گفته شد مرتبه ای از جهد و کوشش هست که مستمر باشه و موانع اون رو از حرکت بازندارن. انسان عمی یعنی فردی که خودش رو مستعنی نمی دونه دارای این ویژگی هست. مطمئنا در کار فرهنگی باید سعی داشته باشیم چراکه یکی از عرصه هایی هست که موانع کار بسیار زیاد بازدهی معمولا بسیار پایین هست و این نا امیدی ایجاد میکنه و اگر سعی در ما نهادینه نشده باشه حرکت ما خرگوشی میشه در حالی که در کار فرهنگی حرکت باید لاک پشتی باشه.
سلام رئیس دلم برات یه ذره شده تسلیت به خاطر این شب ها.
2. نکته ی دیگه این هست که امید به تزکیه ی فرد باعث میشه تا به یک فرد اهمیت بدیم و چون ما از میزان این امید برای هدایت پذیری و تزکیه آگاهی نداریم پس همه ی افراد در مقابل دید ما برای هدایت یکسان هستند. این یکسان بودن افراد در مقابل دید ما باعث میشه در کارهای فرهنگی به ذائقه ی افراد مختلف توجه کنیم و برای اون برنامه ریزی داشته باشیم.
۱۳ فروردين ۹۳ ، ۲۰:۴۳ میرتاج الدینی
السلام علیکم دوست تازه نفس
منتظر حضورتان بودیم ....
تشکر از نظر کاربردی ......
گفتی چادر یاد چادر خاکی این شبها افتادم
السلام علیک یا فاطمة الزهرا ....
سلام بر تمام دوستان دواری که این چند روز در خدمت همشان بودیم و امید برای اونکه این حضور کمرنگ نشه و همیشه نظراتشون رو در وبلاگ ببینیم.
و اما سوره ی مبارکه ی عبس
ک
1.زشتی کاری که نزدیکان پیامبر با آن فرد عمی کردند نکته ای دارد و آن این است که انسان هیچ گاه نباید با دیگران رفتار ناشایستی داشته باشد چراکه از هدایت یافتن یا نیافتن فرد آگاه نیست. اگر پرچمداران مذهب و یا مایی که با چادرمان نمادی از افراد مذهبی هستیم این نکته رو رعایت کنیم بسایری از سخنانمون بیش تر در افراد تأثیر می گذاره و رعایت کرامت افراد مهم ترین نکته ای هست که در این سوره از انسان خواسته شده تا رعایت بشه.
قصد رفتن کردم اما قبلش یه جمع بندی
اینکه کلا برای پیشرفت و ترویج کار فرهنگی (حال در مراحل بالاتر>>فرهنگ اسلامی) نیاز به داشتن رفتار صحیح در کنار احترام اکرام مناسب دیگران است (کراما برره....)
چراکه اگر پیامبر (ص) هم چنین اخلاقی نمی داشت، بر اساس آیات دیگر قرآن، اصولاً در تبلیغ توفیقی نداشتن. چنانکه خداوند خطاب به پیامبرش می‏فرماید: «لو کنت فظّاً غلیظ القلب لانفضّوا من حولک» اگر تندخو و خشن بودی، مردم از اطراف تو پراکنده می‏شدند.
اما باید این قانون کلی را جزیی کرد که میشه جمع بندی خانم شهسواری:
. اول اینکه انسان برای رسیدن به هدفش باید "سعی وخشیت" داشته باشد
2. "تز کیه" داشته باشد هم انسان وهم سیستم
3. به صرف ناتوانی های ظاهری که کسی داره نمیتوان حکم کلی به ناتونی او داد.
4. باید از اینکه "حس استغنا " داشته باشیم یا در استفاده از افردی که این حس رو دارن جلوگیری کنیم..
5.برای جلوگیری از این حس استغنا که منجر میشه انسان "شاء "اش برای حرکت ورسیدن به هدف از دست بره و سعی وخشیتش رو از دست بده باید اینو بدونیم که کلا لما یقض ما امره...
6. اینکه در چه جایی مشغول وظیفه هستیم مهم نیست مهم اینه که به نحو احسن کار خودمون رو انجام بدیم.(میوه های مختلف)
و........................................
سید جا داشت پیامت رو از سیستم حذف کنم :)
ما هم از شما بابت کمک های بی دریغتون در طراحی سوالات متشکریم....
واقعا مباحثات برای ما پر بود از خیر و برکت که پر واضح است این برکات حاصل عنایت پروردگار به خاطر حضور تک تک دوستان بود
۱۳ فروردين ۹۳ ، ۱۷:۰۲ میرتاج الدینی
به عنوان پست آخر در مباحثات فوق عالی تان در ایام عید.....
بسیار پر از خیر و برکت بود
ممنونم از همه ی دو ستان که با حضور گرمشون ما رو مستفیض نمودند
و تشکر ویژه ار خانم علیخانی برای انجام این امر و مدیریت خوبشون در وبلاگ و دست مریزاد حسابی خدمت ایشان اجرهم عند الله!!
ان شاالله که این کار جاری بماند تا آخر .....
خدانگهدارتان....
:))
۱۳ فروردين ۹۳ ، ۱۶:۵۴ میرتاج الدینی
بخشی از المیزان در ارتباط با آیه ی قتل الانسان ما اکفره
قُتِلَ الْإِنْسانُ مرگ بر چنین انسانى! نفرین بر انسان مطلق است و سبب این نفرین کفران نعمت انسان است که خداوند در او به ودیعه نهاده، یا مقصود کفر به خدا یا به رسول یا به ولایت است و جواب سؤال مقدّر است، گویا که گفته شده: حال انسان با ملاحظه اینکه قرآن یا شأن رسالت یا ولایت را جهت تذکر و یادآورى قرار دادم چگونه است؟
پس فرمود: «قُتِلَ الْإِنْسانُ».
ما أَکْفَرَهُ چه کافر پیشه است؟!، یعنى، حال انسان شدّت کفران یا کفر است و لفظ «ما أکفره» صیغه‏ى تعجّب است، یا مرکّب از لفظ «ما» استفهام و فعل ماضى از باب افعال است و ممکن است مقصود از قول خدا «ما أکفره» این باشد که چه چیز او را به على علیه السّلام کافر کرده است؟!
صحیح
امر به نظر کردن به طعام به معنی توجه به ورودی هامون هست.
هر ورودی که بوی قرآن داشنه باشه حتما در زمین خدا به بار میشینه.
محدثه پیرو حرفی که اشاره کردی در رابطه با اخوت و برادری میشه این نکته رو هم گفت که:
در ابتدای سوره ،خطاب به کسانی که آنجا بودند و در حضور پیامبرنسبت به آن شخص نابینا عبس و تولی کردند شده ، یعنی یه نکته برای ما داره که، اگر پیامبرت عبس و تولی نکرد تو هم این کار را انجام نده. یعنی ولایت پذیری ، یعنی الگو قرار دادن ، یعنی تصحیح و تزکیه با توجه به رفتار ها ی اونها، یعنی همون معیارها و میزان های اصلی....
دوستان فعلا ما بریم...
۱۳ فروردين ۹۳ ، ۱۶:۴۵ میرتاج الدینی
دوستا یه حدیث در ارتباط با حذف نکردن افرادی که به ظاهر بد انددر کار فرهنگی....
حضرت رسول (ص) می فرمایند اوج عقل بعد از دینداری تودد(دوستی کردن) با مردم و خیر رساندن به هر بر (نیک) و فاجر است...
بچه ها راجع به شاء یه جمله زیبا یادمه
حاصل ضرب شاء و استغنا عددی ثابت است،هرچقدر شاء کم باشد استغنا زیاد میشود و حاصل (استغنا)احساس بی نیازی چیزی جز "طغیان" نیست.
قتل الانسان ما اکفره...
بایدروی این ایه هم صحبت کنیم..
کفر منجر به عدم جریان حیات در انسان میشه
تنها امر سوره
فلینظر الا نسان الی طعامه...
ممنونم از دوستان بابت "شاء"
آیات آخر انسانی رو به تصویر کشیده که بر صورتش غبار نشسته این میتونه غبار غم و اندوهی باشه ناشی از حب و بغض غیراستاندارد دنیایی او بوده. کسی که خودش رو عددی فرض کرده بود و برای اسباب در اختیارش شان قایل شده بود حالا در مقابل مسبب الاسباب غم عالم بر او میبارد!
بحث شاء خیلی جالب بود برام..
اول احساس کردم ما شاءمون درته بعد یکم که تامل!! کردم دیدم من در همون مرحله تصور پام لنگ میزنه چ برسه با عزم و ارده و...
یک ارتباط هم بین عبس و تولی و آیه کلا لما یقض ما امره....
اینه که انسان ها وقتی از هم دیگه فرار میکنن که وظایفشون نسبت به هم دیگه رو به خوبی انجام نداده باشن....
روی برگرداندن یه جور فراره .......
۱۳ فروردين ۹۳ ، ۱۶:۳۲ میرتاج الدینی
حسصم بهم میگه(کاملا حسی) واژه ی شاء در این سوره یک ارتباط هایی با طعام داره
آخه طعام چیزی است که میل و اشتهای یکی رو درگیر میکنه و.....از طرفی انسان تا خروجی (کار فرهنگی:))) ) نداشته باشه گرسنه نمیشه که سراغ طعام بگیره در واقع همون حس نیاز سوره ضحی ...
تو باید سجی بودن راهت بدون قران رو درک بکنی که بری به سمت یک طعامی مثل قرآن
به نظرم برای افزایش شاء باید گرسنه شد باید خرجی داشت باید امرهایی رو که بهمون کردند انجام بدیم که مشمول آیه ی کلا لما یقض ما امره هم نشویم


راستی تنها امر این سوره نظر کردن به طعام هستش....
شیئ : یصل الی حد طلب
1.الشی‏ء فی الأصل مصدر کالمشیئة، و یطلق على کلّ ما یصحّ أن یطلب، فیشمل الواجب فانّه مطلوب لکلّ موجود، و سائر الموجودات الممکنة: شی بر هرچیزی اطلاق میشود که طلب ان صحیح باشد وا از واجب که مطلو ب همه موجوداته تا هر موجود ممکن دیگر شامل میشه

2- المشیئة إنّما تتحقّق فی الخارج بعد التوجّه الى المشی‏ء أوّلا، ثمّ تصوّره ثانیا، ثمّ التمایل و الرغبة الیه ثالثا، و بعدها تتحقّق المشیئة.
و بعد المشیئة یتحقّق العزم و التصمیم، ثمّ الإرادة: اول باید توجه به شی بشه بعد شی تصور بشه بعد تمایل ورغبه به وجود بیاد بعد تازه شاء ممکن میشه و بعد باید عزم و تصمیم وبعد اراده...
۱۳ فروردين ۹۳ ، ۱۶:۲۷ میرتاج الدینی
یک فضا سازی در آخر سوره شده که به نظرم بستر هر کار فرهنگی است و اون هم استفاده از واژگان
مرء-اخیه-صاحب -بنی-ام-اب
در واقع تشبیه یک اجتماع به خانواده که در اون همه با هم به هر حال یک نسبتی دارند و یک رابطه ای با هم پیدا می کنند
اگه نگاه آدم ها در اجتماع به هم نگاه یک اعضای خانواده نباشه و احساس اخوت و انس نداشته باشند هر کار فرهنگی کم رنگ و بی ارزش میشه...
از طرفی این افراد حقوق یک دیگر رو رعایت نمی کنند و می شود هر آنچه که نباید بشود....
خب همین ، منم با این شاء مشکل دارم
با راه های افزایش این شاء جز با دعاکردن براش آشنا نیستم
۱۳ فروردين ۹۳ ، ۱۶:۲۲ میرتاج الدینی
چیز زیادی در مورد شاء نمی دونم معنی اش که میشه:: هو تمایل یصل الى حدّ الطلب.
منتها در این حد می دونم که یکی از مهم ترین چیزهایی است که برای به حرکت در آوردن فرد یا جمع به سمت هر هدفی ناحیه ای از وجودش که باید دستخوش تغییر بشه!!1 تا بدنبالش تحریک بشه به سمت هدف و شروع بکنه به حرکت همین شاء است
انسانها اگر نخاهند یعنی شاءشون نباشه حتی اگر بزرگترین معارف رو هم بدونند تغییری نمی کنند...
در کل می دونم بحث بس مهم ی است ..
اگه شاء همه میل همه قران میشد .....
نکته خوبی بود خانم صالحی
جمع بندی به جایی بود
ممنون
یه نکته دیگه ی سوره اینه که وقتی در قیامت روابط و نسبت های آدم ها بر اساس ایمانشون معنی میشه و نسبتهای این دنیای تاریخ اقضا دارن ،بیایم در همین دنیا مبنای روابطمون رو ایمان و حق پذیری قرار بدیم.
پس در یک سیستم فرهنگی تا اینجا چندتا نکته بود که مهم هستن
1. اول اینکه انسان برای رسیدبه هدفش باید سعی وخشیت داشته باشه
2. تز کیه داشته باشد هم انسان وهم سیستم
3. به صرف ناتوانی های ظاهری که کسی داره نمیتوان حکم کلی به ناتونی او داد.
4. باید از اینکه حس استغنا داشته باشیم یا در استفاده از افردی که این حس رو دارن جلوگیری کنیم..
5.برای جلوگیری از این حس استغنا که منجر میشه انسان شاء اش برای حرکت ورسیدن به هدف از دست بره و سعی وخشیتش رو از دست بده باید اینو بدونیم که کلا لما یقض ما امره...
6. ایکه در چ جایی مشغول وظیفه هستیم مهم نیست مهم اینه که به نحو احسن کار خودمون رو انجام بدیم.(میوه های مختلف)
در ایه کلالمایقص باید گفت که مخاطب ایه به نظر بشریت است که گ قطعا هنوز انچه باید انجام میداده ,نداد
۱۳ فروردين ۹۳ ، ۱۶:۱۵ میرتاج الدینی
جای تک تک دوستانمون خالی است
منتظرشون می مونیم
ایشالا که هر جا هستند زود برسند مباحثه رو عطرآگین کنند با نظراتشون:))))))
راجع به شاء هم میشه صحیت بشه
۱۳ فروردين ۹۳ ، ۱۶:۱۴ میرتاج الدینی
بسیاااااار زیبا از المیزان
فَلْیَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى‏ طَعامِهِ پس باید انسان به اسباب و مسبّبات نظر بیاندازد و چگونگى پیشرفت و ترتّب و وصول به غایات و مسبّبات خود را ببیند، تا با علم یقینى بداند که براى آن اسباب و مسبّبات خدایى و رسولى و امامى هست و انسان در تغییر و تحوّلاتش منتهى مى‏شود به آنجا که از قشر و قالبش خارج مى‏شود و به لبّ، مغز و قلبش و به حساب و ربّ خویش مى‏رسد.
تا به الان دقت نکرده بودم عالییی بود
احسنت
۱۳ فروردين ۹۳ ، ۱۶:۱۱ میرتاج الدینی
از اینکه گزاره های جزوه به این خوبی در ذهنم حک شده مشعوف شدم وبه خودم می بالم
البته با اجازتون...
در حدیث امده که پیامبر ص هر وقت این ایه عتاب خدا رو می دیدند می فرمودند مرحبا بمن عاتبی فیه ربی,یعنی مرحبا بر کسی که خداوند مرا به خاطر او عتاب کرده,این خصوصیت ایشان وتواضعشون بی همتا وبسیار اموزنده است
۱۳ فروردين ۹۳ ، ۱۶:۱۰ میرتاج الدینی
در ادامه صحبت خانم شهسواری باید بگم:
گویی یه عده چشم به راهند که انسان وظایفش رو به درستی انجام بده و چشم دوختند به زندگی و تک تک کارهامون که در انتهای انتظارشون میگند
کلا لما یقض ما امره...
و گزاره جزوه ذیل این ایه :
شرایط مختلفی برای انسان پیش می اید تاتنبه برای او موجب شود که دست از کفر ورزی خود بردارد .گویی همه خوبان عالم منتظر متنبه شدن انسان اند....
۱۳ فروردين ۹۳ ، ۱۶:۰۷ میرتاج الدینی
واژه ی مهم دیگه ای که توی این سوره خود نمایی میکنه!!!
سعی است :سعی مرتبه ای از جهد و کوشش است و طبق التحقیق مواردش متفاوت است چنان که در سیر وسفر به معنای تصمیم گرفتن تهیه مقدمات و عدم تساهل در حر کت کردن است....
و در تجارت یعنی تحصیل مقدمان بدقت ومراقبت و....
میزان سعی متناسب با میزان خشیت ماست
و ملاک ارزش گذاری ما برای یک جامعه یا سیستم یا فردبایدمیزان سعی در رسیدن به هدف باشه نه توانایی ها و استعداد های ظاهری...
کلا لما یقض ما امره....

چقدر این ایه سنگین بود....
تاحالا بهش دقت نکرده بودم....
هنوز انچه را به او دستور داده اندبه جا نیاورده....
در ادامه صحبت عنی:
باتوجه به اینکه قرآن آبی گرفته شده که باید بباره بر این وجود خاکی ما تادانه هاش رشد کنن
استعداد هاش شکوفا بشن
انسان باید به طعام خودش نگاه کنه
ازآب یکسان در زمین یکسان دانه های متفاوتی می روید، پس ای انسان از قرآن برای شکوفایی فطرت خودت استفاده کن تا در جایی که هستی بهترین باشی.مهم نیست دانه، انگور برویاند یا رمان... مهم این است که هرکدام را بی نقص و در بهترین حیثیت برویاند.علیح
۱۳ فروردين ۹۳ ، ۱۶:۰۱ میرتاج الدینی
خواهش میکنم
زیر باران دیار کریمان همتون رو دعا میکنم
جاتون خالی......
نکات جالبی بود
تو این سوره کلا وظیفه ما تزکیه و قرار دادن هر چیزی و انجام هرکاری در جای خودش باشه و نگاه کردن به نتیجه اصلا در حیطه وظایف مانیست ..
ممنون محدثه جان بررسی واژه ات خیلی خوب بود.
۱۳ فروردين ۹۳ ، ۱۵:۵۶ میرتاج الدینی
أَمَّا مَنِ اسْتَغْنى‏ امّا کسى که در مالش مستغنى باشد، یا از اسلام بى‏نیاز باشد، فَأَنْتَ لَهُ تَصَدَّى آیا تو متعرّض او مى‏شوى؟؟؟ و یا اینکه او را به کاری می گماری....
این آیه به زیبایی روشن می کندکه گماشتن ها و مسئولیت دادن های بی اساس و بی بنیان یکی از آسیب های فرهنگی بسیار عمیق و ریشه داری است که در یک جامعه می تواند وجود داشته باشد
و برای بی اساس بودن آن دلیلی که ذکر میکند حس استغنی یعنی بی نیازی طلبی فرد است که ریشه ی همه ی طغیان ها و از حد گذراندن ها ست...
استنباطی که می شود در این زمینه انجام داد این است که باید کوشید که حس استغنی نداشت و برای از بین بردن این حس فرهنگ سازی کرد و در راستای فرهنگ اسلامی از بها دادن ها وگماشتن های این افراد خود داری نمود!!!
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم و رحمت الله
سوره عبس ملاک های عبوس بودن و نبودن را بیان می کند.
تزکیه نفس ملاکی ست که در این سوره آمده است و از علایم نشان دهنده ی آن نیز سعی و خشیت انسان هاست.
ترکیه یعنی جایگزین کردن امیال خوب بجای امیال بد. جابگزین کردن حس نیاز مندی بجای استغنا و بی نیازی.
اول جهت میل انسان باید درست شود. انسانی که به فقر و نیازمندی یا به قول سوره به اعمی بودن خود آگاه باشد آمادگی پذیرش حق را دارد نه کسی که درگیر اسباب شده و خود را بی نیاز تصور می کند.کسی که بفهمد تنها چاره ی بیچارگیش خداوند است ،با جهد و سعی به سوی او می رود .چنین انسانی در مسیر رفتنش به سوی خدا خشیت دارد .خشیت یعنی خوف به همراه تکریم .با ادب به پیش میرود ادب نسبت به خدا و پیامبر و اولیای او.
یه چیز جالبی که تو سوره هست اینه که آدم تو این سوره اصلا کاره ای نیست!قران که خودش تذ کره است ودر دست سفیرانی با کراما است که اهال نیکو رساندن به دیگران هستد. ادم هم که از چیز ناچیزی خلق شده را ه هم برای هدایتش اسون شده یه زمانی هم می میرد و یک زمانی هم نشر پیدا میکنه طعامش رو هم کس دیگه ای به وجود میاره...
پس این آدم که همه مراحل وجودیش تحت تدبیر کس دیگه ای هست چطور میتونه در مورد تزکیه شدن دیگران اظهار نظری کنه...
۱۳ فروردين ۹۳ ، ۱۵:۵۱ میرتاج الدینی
واژه ی مهم دیگری که در این سوره پیرامون آن سخن رفته است
تزکیه است
تزکیه به معنای گذاشتن هرچیزی سر جای خودو خارج کردن هر چیز نا به جایی از متن سالم و برگردادن آن به جایگاه اصلی خودش است
فرقی که این واژه با تطهیر کردن دارد این است که واژه ی دوم منظور فقط از بین بردن پلیدی است اما تزکیه یعنی مظلق هر آن چیزی است که نا به جا باشد ولو اینکه آن چیز پلید و نا پا ک نباشد
این مسئله در ایجاد کردن یک بستر سالم برای انجام فرهنگ سازی و هم برای ایجاد اصل یک فرهنگ اصیل اسلامی ضروری است..
هر کسی سر جای خود
هر چیز در زمان مناسب و مکان مناسب
هر کسی وظیفه و مسئولیت خود
در نتیجه با چنین فرهنگی مردم و جامعه از گیجی و چه کنم چه کنم ها نجات پیدا کرده و در انجام کار خیر شتاب میگیرند....
و باز هم حرکت و شتاب و سرعت....
در واقع گرچه شأن نزول آیات اولیه این سوره، برخورد نامناسبی است که با یک فرد نابینا صورت گرفته، امّا محور مطالب اون ، مثل بقیه ی سوره‏های مکّی، معاد و حوادث تکان دهنده قیامت و سرنوشتِ مؤمنان و کافران در آن روز است
پس یافتن معیارهای صحیح با توجه با آیات خیلی مهم
یاد این صحبت افتادم
نامه امام علی(ع) به مالک اشتر: ای مالک! اگر شب هنگام کسی را در حال گناه دیدی، فردا به آن چشم نگاهش مکن ، شاید سحر توبه کرده باشد و تو ندانی
۱۳ فروردين ۹۳ ، ۱۵:۴۴ میرتاج الدینی
در ضمن از مطلبی که گفتم می توان این نکته مهم را نیز درک کرد که:" مرز بین هدایت و گمراهی ذکر پذیری است و انسان ها در هر شرایطی که باشند تحت تدبیر ربوبی رب شاید روزی به جایگاه و موقعیتی برسند که ذکری از جانب رب باعث هدایتشان و تغییر مسیر زندگیشان گردد
شبیه ماجرای ساحران زمان حضرت موسی
این موضوع در زمینه ی فرهنگ سازی به انسان این نکته را آموزش میدهد که از هیچ کس نا امید نشود هیچ کس را از خود نراند و با قدرت ادامه دهد....
در واقع اینطوری بشه که
معیار روی برگرداندن و روی کردن به افراد بشه تزکیه و معیار سنجش تزکی بشه سعی و خشیه
حرفتون درسته خانم علیخانی مثل سوره ضحی هر قرد که خالی بشی همونقدر پر میشی..!(نظر یکی از دوستان بود دیروز)
سلام سید جان
فهیمه جان متوجهم چی میگی ، اما میتونه موازی همدیگه هم پیش برن
در واقع انگار همزمان اصلاح هر کدوم روی کار دیگه هم تاثیر میذاره
۱۳ فروردين ۹۳ ، ۱۵:۳۹ میرتاج الدینی
سلام با تاخیر
باتوجه به این آیه که می فرماید:وَ ما یُدْرِیکَ لَعَلَّهُ یَزَّکَّى تو چه مى‏دانى شاید او پاک شود؟! یا اعمالش در کمال صلاح گردد، یا در دین و ایمانش رشد و نموّ کند.
یکی از سوال های همیشه جاری و دائمی که در انجام یک کار فرهنگی و نشر وگخش اون باید از خود بپرسیم
همین است که تو چه میدانی ؟؟؟شاید او ذکر بپذیرد پس این ملاک ها معیارها و پارامترهایی که ما برای قبول بعضی و یا رد بعضی در ذهن خود به اشتباه میآفرینیم فاقد ارزش هستن
البته این مبحثی که گفتم با الوینت گذاری در کارها بین گروه ها واقشار منافاتی ندارد فقط بایستی ملا کها را اصلاح نمود
حرفتون درسته خانم مرادیان
اما اگر اول نگاهمون به خودمون جایگاهی که داریم و جایی که قراره بریم درست بشه نتیجه اش این میشه که نگاهمون به ادمهای اطرافمون هم در ست میشه
۱۳ فروردين ۹۳ ، ۱۵:۳۶ مریم مرادیان
آقا شرمنده ، مادرم فراخوان داده اگه شد برمیگردم
۱۳ فروردين ۹۳ ، ۱۵:۳۴ مریم مرادیان
درسته واسه همین هم هست که باید از درست کردن دیدگاه آدما نسبت به همدیگه شروع کتیم.
تو یه جامعه باید حواسمون باشه تشویق ها هم بر همین اساس صورت بگیره. اینجوری کسی از نظر شکوفا شدن استعداد هش هم یتیم و مسکین نمی مونه
فکر کنم سوره یه ارتباط هایی هم به سوره ماعون داشته باشه
یک تقسیم بندی از وبلاگ آبجی صراطی میذارم:
موضوعات سوره عبس در 5 فضای متفاوت بیان شده است
آیات ابتدایی سوره در توبیخ شخصی است که با ورود فردی نابینا چهره در هم کشید. این آیات فضای رخدادی اجتماعی را بیان می کنند.
میل به هدایت را ازمیل به تزکیه و ذکر می توان فهمید و صرف ناتوانی های ظاهری دلیلی بر ناتوانی فرد نیست!
سعی و خشیت هر فرد میل به تزکیه شدن او را نشان می دهد همانطور که از استغنا و بی نیازی، بی میلی شخص به تزکیه شدن را می توان فهمید.
فضای دوم سوره، قرآن را به عنوان کتابی که موجب ذکر است معرفی می کند. که البته این ذکر فقط برای "فمن شاء ذکر" است.یعنی کسی که سعی و خشیت دارد.
در فضای سوم سوره به بیان سیر زندگی انسان پرداخته شده و مقاطع حساس حیات انسان را بیان کرده است. گو اینکه انسان با توجه به این نقاط عطف می تواند دو عامل سعی و خشیت را در خود فعال کرده و از کفر (که عامل قتل و قطع حیات انسان است) به تزکیه برسد.
چهارمین فضای سوره به بیان طعام و انواع آن و انواع انسان ها می پردازد که اگرچه منشا تمامی طعام انسان ها یکی است ولی به علت تفاوت در ذائقه شان، دریافت های متفاوتی دارند.
در آخرین فضای این سوره به بیان قیامت و چهره ها و رفتارها درآن روز می پردازد.
حقیقت اعمال، رفتارها و انگیزه های امروز، روزی آشکار می شود. و چهره آینه دل می شود و همانطور که آثار مسرت درونی در آن جلوه می کند، اندوه و ناراحتی نیز در آن نمایان می شود.
آیات 1-10که فضای رخداد اجتامعیرو نشون میده که واکنش افراد با چهره وعملکردشون نشان داده میشه
11-16در مورد قران وجریان ان در زندگی را نشان میده
17-23 فضای زندگی انسان از ابتدای ان تا انته
24-32 فضای طعام ومنشا وآثر ان در زندگی
33تا اخر قیامت و چگونگی چهر ها در آن روز
در واقع لزوم آگاهى از شیوه صحیح برخوردهاى اجتماعى و پرهیز از برخورد نامناسب با مردم رو میگه
ممنون فهیمه جان
در واقع مریم جان طبق صحبتت و بخش های ایتدایی سوره ، ملاک برتری میشه " سعی و خشی" نه ظاهر آدم ها
از همین جا میشه یکی از راهکارها رو بررسی کرد
یعنی اون نیروی محرکه برای آمادگی آخرت
که در واقع میزان این دو ، میزان شاء آدم ها رو به تزکیه هم نشون میده
احترام برای طالبان راه حق و ترجیح اونها بر جاهلان متعصب از اصول تبلیغ است
المیزان :
و به هر حال غرض سوره، عتاب هر کسى است که ثروتمندان را بر ضعفاء و مساکین از مؤمنین مقدم مى‏دارد، اهل دنیا را احترام مى‏کند و اهل آخرت را خوار مى‏شمارد، بعد از این عتاب رشته کلام به اشاره به خوارى و بى‏مقدارى انسان در خلقتش و اینکه در تدبیر امورش سراپا حاجت است و با این حال به نعمت پروردگار و تدبیر عظیم او کفران مى‏کند کشیده شده، و در آخر سخن را با ذکر قیامت و جزاء و تهدید مردم خاتمه مى‏دهد، و این سوره بدون هیچ تردیدى در مکه نازل شده است
سلام لیلا جان خوش اومدی
سلام توسط خانم ایمانی با کارتون اشنا شدم امیدوارم در کنار شما از مطالب استفاده کنم
التماس دعا
۱۳ فروردين ۹۳ ، ۱۵:۱۶ مریم مرادیان
بچه ها تا اونجایی که از کلاس یادمه، سوره میاد از رفتار کسی انتقاد میکنه که بخاطر اشتباه بودن معیارش در ارزش گذاری اشخاص، رفتار اشتباه هم ازش سر میزنه. سوره تاکید داره که هر قدر که میل به تزکیه ی آدما بیشتر باشه باید بیشتر دیده بشن و حمایت بشن، شاید چون بستر خود سازی در اونا آماده تره. بعد سوره متذکر میشه که هدف قرآن ذکره و یادمون میندازه همه اول خلقتمون از یک چیز آفریده شدیم پس مبناهای قراردادی ما دلیلی برای برتری آدما نیست. از اون طرف خدا هم برای همه ی ما به یکسان نعمت داده و طبیعت رو مسخرمون کرده.اصل کار و درک برتری ها وقتیه که قراره کارمون تو دنیا یکسره بشه که همه ی رابطه هامون حتی زیبا ترین ها و محکم ترین هاشونم به دردمون نمی خوره و فقط حواسمون میره به اینکه خودمون چقدر ارزش پیدا کردیم.
شاید واسه فرهنگ سازی تو یه جامعه بهتره مدام و از همون ابتدای تربیت یاد آوری بشه که آدما هیچ فرقی با هم ندارن الا کسی که بیشتر تلاش کنه و از همین الان مثل قیامت فقط به فکر حساب خودش باشه. نتیجه ی همچین فرهنگی میشه تلاش برای تکامل خودمون و به تبع اون تکامل جامعه. از طرفی وقتی همه آدما برابر دیده بشن دامنه ی روابط و محبت های ما هم زیاد میشه و هر کسی فقط به تعداد افراد خونه خواهر و برادر یا پدر و مادر نداره بلکه دامنه ی این خواهر و برادر ها و مادر و پدرها هم افزایش پیدا میکنه.
علیک سلام آبجی
شما شروع کن تا دوستان بیان
اما به نظرم خوب هست که در ابتدا یک تقسیم یندی از آیات داشته باشیم تا بتونیم به طور منظم نکات رو در بیاریم
۱۳ فروردين ۹۳ ، ۱۵:۱۵ مریم مرادیان
سلام علیکم!
سلام
بسم الله...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی