طبیب دوار

جمع دانشجویان علوم پزشکی مدرسه قرآن و عترت دانشگاه تهران

جمع دانشجویان علوم پزشکی مدرسه قرآن و عترت دانشگاه تهران


اردوی علمی - زیارتی مشهد (بیستم تا بیست و سوم بهمن ماه)
طبیب دوار
طبقه بندی سوره ها

مباحثه پنجم

يكشنبه, ۱۰ فروردين ۱۳۹۳، ۰۲:۳۷ ب.ظ

عذر خواهی ما را بابت تاخیر بپذیرید...

سوال مباحثه امروز پیرامون سوره مبارکه همزه می باشد :

سوره مبارکه همزه را با محوریت اهمیت حقوق مومن بر مومن در پیشبرد اهداف متعالی جوامع اسلامی به بحث بگذارید....

در صورت خدشه دار شدن این حقوق ، چه آفاتی دامنگیر فرد و جامعه می شود؟

و از نظرگاه این سوره مبارکه چه خللی در باورها ، اعتقادات و رفتار فرد همز و لمز کننده وجود دارد؟

 ساعت شروع مباحثه : 3 عصر

با تشکر

موافقین ۵ مخالفین ۰ ۹۳/۰۱/۱۰
طبیب دوار

نظرات  (۱۲۲)

کرامت یعنی عزت درونی نه به واسطه متصل شدن به این وآن مثل اصل ونسب و مال و دارایی
برای رسیدن به کرامت طبق سوره حجرات باید تقوا داشته باشد
و تقوا کنترلی درونی ست و خود کنترلی است و خروجی آن حسن است
جامعه شیعه باید تقوا داشته باشد و برطبق تشخیص خود عمل کند
و برای ایجاد کرامت در جامعه شیعه این جامعه باید روی پا خودش وایسه و استقلال پیدا کنه
باید به آن کمک کنیم تا در جامعه تقوا ایجاد کنه و از طرفی صفاتی که آدم ها رو تحقیر میکنه مثل همین همز و لمز و.... را از جامعه حذف کنیم تا آدم ها بتوانند حسن هاشون رو نشون بدند
اون موقع است که خروجی این جامعه تموم حسن است و در این بستر عیب ها هم رفع میشه
۱۰ فروردين ۹۳ ، ۱۸:۲۸ سمیرا فولادچنگ
سلام
هیچ حرفی ندارم فقط اینکه ..
بدجور بهمون حجت داره تموم میشه..
تو بحث روایتی المیزان حدیثی از امام محمد باقر اومده که در رابطه با آیه آخره. به نسبت طولانی بود بخاطر همین نیاوردم ولی خوندنش خالی از لطف نیست.
آبجی ها میخواستم بگم که خیلی خوشحالم که وارد جمعی شدم که بسیار روحیه پزوهشگرایانه نسبت به سوره ها دارن و اجازه میدهند که از نظراتشون استفاده ببریم.
بسیار موفق باشید.
با اجازه فعلا خداحافظ...
این سوزه یکی از اون سوره هایی ست که تناسب عمل و عذاب توش معلومه. قلب سوزونده و در آخر قلبش سوخته میشه. اونم با آتشی که بر آن علو داره
این ویل تو اون حطمه آشکار میشه. اینجا برای ویل کل آورده و استثنا نکرده. اهمیت موضوع بالاست
اشکال های تایپی رو به خوبی خودتون ببخشید!:)
میزان همز و لمزی که هر فردی میکنه ناشی از حس حسادت درونشه!
اگه ما در موفقیت های دیگران خودمونو جای اونا بزاریم و سختی هایی که تو مسیر رسیدن به موفقیت هاشون کشیدن ببینیم ،و همچنین به این نکته توجه کنیم که یه روز یکی تو اوجه و روز بعد دیگری و سعی کنیم در لحظات خوشحالیشون با اونا همراه بشیم ،هم خودمون از درون آروم تر میشیم و هم کم کم صفت بد حسد رو از وجودمون کمرنگ می کنیم و هم همز و لمزمون کمتر میشه، واین باعث میشه حس مهربونی و همدلیمون با بقیه بیشتر بشه.
هر کسی رو میشه به عاقبت رجوع داد. کاری که آیات قرآن میکنن. البت اون موضوعی که شما اشره کردید تو بحث فرهنگ روش بیشتر میشهگار کرد. جو سازی کردن کاریه که همزه لمزه میکنه: ایجاد ی جو منفی از مفهوم کمال و نقص
بعضی وقت ها معیار ذهنی و فکرمون خیلی ایده آله و درصورتی که افراد رو با اون حالت ایده ال مقایسه می کنیم و متوجه فاصله از آن وضعیت میشیم شروع به همز و لمز میکنیم.
به نظر بنده گاهی ما یک مال مادی یا معنوی، یک حسن ؛ را جمع میکنیم در خودمون که در فرصت مناسب به مخاطبمان به هر طریقی بفهمانیم که ما این حسن را داریم و تو نه.
پس چون تو نداری، چنین هستی و چنان...وآنقدر تخریب شخصیتش میکنیم که قلبش در آتش بسوزد و نفسش به شماره افتد.
خدانیز در ناری می اندازدش که از درون بسوزد...
نظر خ مردانی تو بحث افءده میتونه یکی دیگه از مواردی باشه که به حفظ کرامت شیعه کمک کنه
به نظر من باید خودمون سیستمی که طراحی کنیم که همه بچه ها توش کسب کرامت کنن! ینی احساس کنن بودنشون با نبودنشون فرق داره...،
خیلی سادست، همین ورودی خودمون رو در نظر بگیرید... چندتا چادری مانتویی شدن... چنتا مانتویی محجبه بی حجاب شدن... نمی خوام نفاثات فی العقد و خدایی نکرده سیاه نمایی کنم ولی این بچه ها قطعا تو جمعهایی بودن که بخاطر حجابشون همزولمز شدن و برای حفظ کرامت ظاهریشون از حجابشونگذشتن....
۱۰ فروردين ۹۳ ، ۱۷:۰۷ میرتاج الدینی
باید یاد بگیریم مسخره نکنیم
باید یاد بگیریم مسخره نشیم
باید یاد بگیریم در انجام کارهایمان از مسخره شدن نهراسیم و قوی باشیم
باید یاد بگیریم نذاریم هیچ کسی دیگری رو مسخره کنه
باید یاد بگیریم اگه کسی تعییب و تضعیف شده دستشو بگیریم وبلند کنیم و کرامت بدیم
باید یاد بگیریم هیچ قومی از چشم ما نیافتد به واسطه تمسخر دیگران و ملاک کارمان تقوی و تعقل باشد....
خصوصیات طعنه:
طعنه عقبه فکری دارد (یحسب ان ماله اخلده). 2- طعنه حالت نبذ دارد. نبذ یعنی پرتاب کردن با بی اعتنایی، محل نگذاشتن. طرد کردن و به این وسیله خوار و سبک کردن فردی که مورد طعنه قرار گرفته است. در سوره هود و در داستان انبیایی که در سوره ی هود آمده است، این نوع طرد کردن مشهود است. در واقع با این کار می خواهد فرد را از چشم دیگران بیاندازد. 3- از خصوصیات طعنه حطم یعنی شکستن و خرد کردن است. 4- محل این گناه حتماً در جمع و اجتماع است، باید کسی باشد تا این اتفاق بیافتد، بویژه در خانواده ها این اتفاق بسیار می افتد، مثلاً فرزندان با پدر و مادر، زن با شوهر و بالعکس و….
برگرفته از حرف استاد اخوت
یه بحث خوبی داشت میشد که چه جوری بچه شیعه ها کرامتشونو در مقابل همز و لمز حفظ کنن که نیمه کاره موند، اگه میشه اونو ادامه بدیم که بحث عملیاتی تر بشه
سلا م ا بجی ها
نظراتتون عالی بود
به نظرم انسان یکی از جاهایی که همز ولمز می کنه وقتیه که ازدست طرف مقابل عصبانیه یاناراحته اگه کاری کنیم که موقع عصبانیت بشه جلو ی خودمونو بگیریم دیگه ....
یه نکته هم درمورد کسی که مورد همز و لمز واقع شده اینکه اگه این آدم ارتباطش با خدا برقرار نباشه وقتی میبینه بقیه عیب جوییش رو کردن و تحویلش نگرفتن ،دچار توسری خوردگی! میشه. دوز تاثیر گرفتگی از همزولمز نشان از میزان دوری از خداوند و تهی بودن فرد است
وقتی که آیات آخر سوره رو میخونم این تصویر تو ذهنم میاد که همزه لمزه اون همه شان و شخصست پوچش در هم میشکنه و مثل یه زندانی تو زندانی پوشیده از آتیش می افته . سقف و کف و حتی ستون هاش آتشن . تازه می فهمه که چه آتشی به جون افراد انداخته و چه استعدادهایی رو که سوزونده
در نگرش قرآنى ، انسان صاحب کرامت و حقوق انسانى است و گناهى سهمگین‏تر از شرک و پایمال ساختن حقوق بشر نیست ، و پایمال کنندگان حقوق انسان‏ها و تحقیرکنندگان مردم فرومایه‏ترین‏هاى روزگاران هستند و از بیگانه‏ترین‏هاى از خدا و قرآن، چراکه پیامبر فرمودند:
اذل الناس من اهان الناس:فرومایه‏ترین انسان‏ها کسى است که به مردم اهانت کند.
خدایا، ما را در مسئول ساختن و خواستن دست و زبان خویش یارى فرما

دوستان از نظرات تک تکتون بسیار لذت بردم، دید های متفاوتی بهم داد.
با اجازه مرخص میشیم...
جمع کردن کار عملی و محاسبه آن کاری است فکری.
این فرد هم عملش و هم فکرش درگیره.
کسی که مال به جونش بسته و سکه سکه اون از حسابش خارج نیست و فکر میکنه مایه جاودانگیه حاضر نیست اونو با بقیه قسمت کنه.
حرف خ میر تاج الدینی منو یاد سوره نور انداخت . اونجا که خدا مومنان رو توبیخ میکنه از این که چیزی رو بپذیرن که شاهدی برش نیست
گاهی شاید ما در قالب انتقاد کردن از یک فیلم.از سیستم حملو نقل جامعه.از یک اداره.از تلویزیون.از یک انسان.از خودمون حتی.از همسرمون.از هر مخلوق قابل انتقاد؛ به جای انتقاد سازنده تخریب شخصیتی میکنیم که نه تنها صعود دهنده نیست بلکه کمر فرد نیز میشکنه و توان خودش رو برای رشد از دست میدهد...
۱۰ فروردين ۹۳ ، ۱۶:۵۷ میرتاج الدینی
چه جوری شاهد؟؟
عیب جوی این سوره بخیل هم میشه.
۱۰ فروردين ۹۳ ، ۱۶:۵۴ میرتاج الدینی
یه چیز مهمی که باید بهش توجه کنیم اینه که گاهی ما نه همز و لمز میکنیم و نه همز و لمز میشویم بلک گروه سومی هستیم که مورد تاثیر حرفهای پوچ و واهی همزو لمز کنندگان قرار میگیریم.......
بدون هیچ دلیل منطق ی و صحیحی بدون هیچ توجیه خداپسندانه ای گروهی که مسخره شدند از چشم ما می افتند واین متاسفانه فراگیر شده و در رفتار ها و اعمالمون تاثیر میذاره باهاشون رفت و آمد و بده بستونو وصلت نداریم و....... خلاصه به حدی که آن بندگان خدا منزوی میشوند.....
انسان ذاتا دنبال جاودانی و ابدیته . هر کسی یه راهی رو امتحان میکنه و همزه لمزه راه جمع آوری مال رو انتخاب میکنه. فقط کسی راه رو درست میره که بدونه اصلا تو این دنیا و با یان امکانات نمیشه جادوانه بود. این تلاش برای مال جویی به جای اینکه یک ابدیت بر اساس میل آدمی رو فراهم کنه؛ حطمه ای سوزان رو اسجاد میکنه.
محدثه ابجی خودایمنی که گفتی خیلی خوب بود؛)
نرگس جان میدونی حرف تو رو میشه از عذاب این سوره که میگه موصده که دنباله دار و انضمامه میشه در آورد یعنی این کارشون میشه فرهنگ نادرست در جامعه
به قول استاد رضازاده اگه بتونیم در مورد آدما طوری فکر کنیم که عاقبت بهشتی می شن ،دیدمون درسته!
اعوذ بک من همزات الشیاطین.
نوش جان آبجی :)
از ترور شخصیت ها بسیار سخن هست، اما ترور شخصیت (به معنای درونش) گاهی برای به سکون در آوردن یک جامعه مهم تر است
به نظرم امنیت اخلاقی بحثی بسیار مهم است
از خصلت‏هاى بسیار زشت و گناهان بزرگ، بدگویى و بدزبانى و به کارگرفتن سلاح مرگبار دروغ و تهمت و عیبجویى و سخن چینى و غیبت و تلاشهایى ناجوانمردانه از این دست براى کوبیدن و بى اعتبار ساختن دیگران است. این جنایات در حقیقت ترور شخصیت است و شقاوتى است گاه بدتر از کشتن یک انسان.
این ساز و افزارهاى جنایت و شقاوت‏گاه به وسیله فردى بر ضد فردى دیگر به کار گرفته مى‏شود، وگاه به وسیله تشکیلات و حکومتى بر ضد معترضان و منتقدان و مخالفان استبداد و ستم‏ستیزان.
این شیوه شیطانى خسارات بزرگ و جبران‏ناپذیرى براى بشریت به بار مى‏آورد و توده‏ها را از اندیشه بلند و افکار نورانى کمال‏طلبان و ترقى‏خواهان محروم مى‏سازد و جنایتى است وحشتناک که شرورترین‏هاى روزگاران بدان دست مى‏یازند.
عیب کسان منگر و احسان خویش
دیده فرو بر به گریبان خویش...!
۱۰ فروردين ۹۳ ، ۱۶:۴۵ میرتاج الدینی
خانم علیخنای حدیثایی که نوشتید رو نوش جان کردم خیلی چسبید ممنون، ;-) ;-)
به نظرم:
همز و لمز یه جورایی مستقیما ربط دتره به عبس و تولی.
نابینایی که عیب نیست.خدا مخلوقش را این گونه پسندیده. ولی کسی که همز می کنه در درونش نمود بیرونیش روی گرداندنه.
منم چنتا نکته بگم از استاد اول اینکه هر معنویتی که از عبادت خدا بدست میاد براحتی با غیبت از بین میره! بعد اینکه اگه میخاین بفهمین حب دنیا دارین یا نه ببینین چقدر غیبت میکنین. علامه هم میفرمان که انسان را همین بس که بخود بپردازد نه به دیگران که هرکس به عیوب خود بینا شود به عیب حویی دیگران نمی پردازد آخری هم اینکه الناس کلعیال الله... خلاصه خدا رو بنده هاش غیرت داره هرکی جرات داره نگاه چپ(همز و لمز) بهشون نگاه کنه ببینه چی سرش میاد...:-S
چقدر خوبه که ستار العیوب بودن رو در حد خودمون از رب یاد بگیریم
۱۰ فروردين ۹۳ ، ۱۶:۳۹ میرتاج الدینی
جامعه ای رو تصور کنید که توی او یه عده مشغول ضربه زدن به دیگران تضعیف و تعییب دیگران و پایمال کردن حقوق آنهاهستند در واقع دارند به تک تک سلول های یک جامعه که افراد اون جامعه باشند آسیب وارد میکنند این جامعه دچار بیماری خود ایمنی شده و قطعا برای از پا نیافتادنش به مکانیسم ها و راهکارهایی برای تقویت سیستم ایمنی که همون کرامته نیاز داریم
مادامی که همز و لمز هست سیستم اکرام و به قول صادقی شایسته سالاریمون باید جانانه فعالیت کنه...
سلام.
یه چیز بی ربط که الان به ذهنم رسید با حرف خانم صادقی
اینکه قومی قوم دیگر رو مسخره نکنه
به نظرم مسخره کردن یا همز و لمز کردن یک نفر نسبت به دیگری مسریه.
مثلا من یه معلمم.
به مدیر مدرسه رو مسخره می کنم که چرا چشمش سیاهه مثلا.
این رو وقتی به اطرافیانم میگم خاصیت این صحبتا اینه که آدما اکثرا بدون فکر کردن بهش می خندند.بعدش فکر می کنند که کار اشتباهی بوده.
خب اینکه من این عیب واهی رو گرفتم باعث می شه کسی دیگر ،جایی دیگر بتونه به پشتوانه کاری که از من دیده این رو دست آویز تمسخر دیگری کنه و مثلا یک آدمی رو که دوستش نداره رو مسخره کنه که چشمش سیاهه.این ترویج داده می شه تا قومی (که مثلا چشمشون سیاه نیست) قومس (که مثلا چشمشون سیاهه) رو مسخره کنن.
سلام دوستان . این سوره هم مثل سوره هایی که بحث شدن ما رو به راهی بای حرکت هدایت میکنه اگه همز و لمز در جامعه باشه سرعت افراد کم می شه
به نظر من اگه وروردی یه افئده اینا باشه
1- در دنیا نمی توان جاودانه بودحتی با داشتن مال و... و 2-از طرفی یادمرگ و معاد بودن و
3- اینکه انسان ها کرامت و آبر دارند و من حق تعرض به آنها را ندارم و از طرفی همه هه عیب دارند و هم حسن
باعث میشه آدم دیگه همز و لمز نکنه و سرش به گرم بر طرف کردن عیب های خودش باشه
پیامبر گرامى فرمود: الا انبئکم بشرارکم؟
آیا شما را از شرورترین‏هاى جامعه خبر ندهم؟
گفتند: چرا، قالوا بلى یا رسول اللّه.
فرمود: المشاؤن باالنمیمة، المفرقون بین‏الاحبة، الباغون للبراء المعایب.(301) شرورترین‏ها آنانى هستند که بسیار سخن چینى مى‏کنند، در میان دوستان جدایى مى‏افکنند و براى پاکان و خوبان و آزادى‏خواهان عیب مى‏جویند و پرونده مى‏سازند.
امیرمؤمنان در هشدار از این آفت به مالک مى‏نویسد:
ولیکن ابعد رعیتک منک و اشنأهم عندک اطلبهم لمعائب الناس...(302)
از مردم و کارگزاران دولت خویش، آن کسانى که عیب‏جوتر هستند، آنان را از خود بران، چرا که به هر حال مردم عیوبى دارند که پیشواى جامعه در پنهان داشتن و اصلاح شایسته و بایسته آن عیوب از همه سزاوارتر است...
خ هاشمی بهره بردیم.
از المیزان اینکه: اگر کلمه مال رو نکره آورده برای تحقیر و ناچیز معرفی کردن مال دنیا بوده . چون هر قدر هم که زیاد و زیادتر باشه دردی از صاحبش دوا نمیکنه. تنها سودی که مال به حالش دارد همان مقداری ست که به صرف حوایج طبیعی خودش میرسونه
با توجه به صحبت های خواهران مبنی بر دیدن توانمندیهای دیگران و ارجح دانستن آنها نسبت به عیوب یا نواقصشان.و همزولمز نکردن آنان...
شاید بتوان رابطه سالاری را در برخی جوامع به شایسته سالاری تبدیل کرد.و براساس سوره میتوا تحلیل مناسب آن را یافت.
چرا که مانع از رکود و حالت ایستایی جامعه میشود...
دوستان متاسفانه بنده باید برم:((( انشالله باخوندن نظراتتون مثل همیشه مسفیض میشم....
خداقوت
۱۰ فروردين ۹۳ ، ۱۶:۳۳ میرتاج الدینی
یه بچه شیعه ای که با کوچکترین تشری از دشمنش از حرکت وایسه و از مواضعش کوتاه بیاد و یا اینکه سرعتشو کم کنه یا تغییر مسیر بده........
یه بچه شیعه ای که تو دانشگاه.....
تو محیط کار.....
تو جمع خانواده.......
این جامعه شیعی آخرش به ظهور ختم نمیشه قاعدتا.....
همزه عیب جویی هایی میکنه که واقعا عیب نیست. و بدون جهت به مردم طعنه میزنه. بدیهیه که نمیشه نیت خیرخواهانه براش متصور شد
حتما حس بدیه. به نظر میاد که نیاز به حض برای دوباره راه افتادن داشته باشه.
۱۰ فروردين ۹۳ ، ۱۶:۲۷ میرتاج الدینی
این نکته هم قابل توجه که نار این سوره بی واسطه به الله «اسم جامع صفات خدا» وصل شده
اینکه الناس عیال الله
اینکه خدا خودش مدافع حقوق مومنه
اینکه اگه با مومن درافتی عین اینه که با خدا در افتادی
اینکه حقوق مومن به نوعی حقوق خدا به گردنمونه........
الله غیور ه........
نکته ی دیگه اینکه هر چند سوره با موضوعیت حقوق مومن بحث میشه
اما ویل سوره به کل همزو لمز کننده هاست
همز و لمز ناس......
این جمله تو جزوه ست:سرزنش در واقع نوعی اعتراض به وجود چیزی ست که همراه با منیت است و ثمره آن خرد کردن خواهد بود
...چندی بعد متوجهمان کردند کسی که مورد همزولمز قرار میگیرد بایستی یک عزت درونی داشته باشد تا سیستمی باشد ضد نفوذ.
یک استفاده بسیار مهم این سوره برای جوامع غیر مسلمان بوده است ضد مسلمانان مخصوصا شیعیان.گویی آنان سوره نخوانده تدبرش را از حفظند...
خیلی تمایل دارم که از جانب کسی که همزو لمز شده صحبت کنیم. وراهکارهای مقابله با همزو لمز.اینکه بچه شیعه چگونه میتواند زره ای نفوذ ناپذیر در برابر همزو لمز داشته باشد....
بچه هابر طبق آیات یه همچین رفتاری از افئده این فرد حاصل می شه جایی که به قول علامه نفس انسانیت است که شعور و فکر بشر از آن ناشی می شود این فرد داده ها و ورودیش مشکل داره
بنظر منم سخته ولی فک کنم بقول استاد باید سعی کنیم دیش توجه رو به سمت فرستنده اصلی بگیریم... تاباقی چیزا اثری نداشته باشن...
به نظر من مهمترین نکته برای همز و امز شونده اینه که یادس باشه"خدا میبیند"
شاخصه حب الدنیا میزان همز و لمزه،همز و لمز مثل آتشیست که از ریشه تمام اعمال خوبمون رو از بین می بره!
عدم انجام همز و لمز موجب میل به دیدار خدا می شود.
کار سختیه اما شدنیه. به نظر میاد اثر همز و لمز بر افءده است و اگر در و پنجره های فواد ایمن باشه با این حرف و سخن ها به راحتی به لرزه نمیاد.
فاطمه جان حرف تو منو یاد این انداخت که ما تو جامعه خیلی مهره سوزی داریم و توانمندی هامون رو استفاده نمی کنیم
ویژگی مهم این گناهکه از روی سنخیتش بو عذابش میشه متوجه شد شعله ور شونده و گسترش یابنده بودن اونهکه این تاییدی بر اجتماعی بودن این اسیبه...
ینی وقتی این گناه دامن کسیو بگیره اگه بقیه از در امر به معروف و نهی از منکر وارد نشن و جلوشو نگیرن این گناه چنان گسترش میابه که زبانه های آتشش دامن همه ی جامعه رو میگیره
مو به تن آدم راست میشه! ...... خدا ببخشه!
۱۰ فروردين ۹۳ ، ۱۶:۱۸ میرتاج الدینی
یکی از چیزایی که باید در موردش بحث کنیم چگونگی حفظ کردن کرامتمون در مواقع همز و لمز شدنه
میشه یاری برسونید.......
;-)
شنیدن طعنه های دیگران بسیار شکننده است. آنقدر که میل انسان به زندگی یا حرکت را کم می کند و به او احساس خواری و ذلت می دهد. بدتر آنکه گاهی خود انسان به خودش طعنه می زند...
یک نکته طهارتی این که
نباید هیچ گاه از حساب خود غافل بود. در هر حرکتی گرچه کوچک باشد، اگر باطل را تقویت کردیم به همان اندازه از دین خدا فاصله گرفته‌ایم، چون دین خدا با هیچ باطلی سازش ندازد
حواسمان باشد با حرکات کوچک دهانمان ، جلوی حرکت بزرگ مخلوفی را نگیریم
همزه لمزه آدمم ها با مالش و به خاطر اون دور می اندازه و خداوند او را با همان مالش دور می اندازه.اونم تو جایی که شان و حیثیت رو خرد میکنه
وقتی آدم عیب یکی رو تو جامعه آشکار میکنه، باعث میشهوخوبیها و تواناییهای طرف برن در پس اون عیب و انتظار جامعه از فرد تغییر کنه و شخصی که میتونست با تواناییهای متنوعی که داره حرکتی در جامعه ایجاد کنه حالا بواسطه این عیب جویی که ازش شده و در جامعه پخش شده اون شخص توسط افکار عمومی جانعه منزوی میشه و دستش بسته میشه . حالا بر فرض اگه طرف عیب و نقصی هم داشته این علنی شدنش ،باعث شده که خود جامعه به نوعی با از دست دادن نیروش ضربه بخوره درحالیکه اصلا ممکنه اون نقص با نقشی که اون فرد قرار بوده ایفا کنه اصلا ربطی نداشته باشه.
از آثار و تبعات همز و لمز میشه به سست شدن ارتباطات جامعه، اصلاح نشدن عیوب و نقص ها و حتی زیادتر شدن این ها و تنها شدن انسان ها اشاره کرد . سر انگشتی هم میشه تصور کرد که چه جامعه ای میشه جامعه همز و لمز
انسان باید به این نکته توجه داشته باشه که همه آدم ها هم عیب دارند و هم حسن مثل خود ما و برای استحکام روابط و ارتباط با هم باید نقاط قوت یکدیگر توجه کنیم به قول استاد اخوت از آدم ها پرونده نسازیم تپاون موقع دیگه نمی تونیم دیگران رو دوس داشته باشیم و باهاشون ارتباط داشته باشیم
۱۰ فروردين ۹۳ ، ۱۶:۱۲ میرتاج الدینی
در سوره حجرات آیه ای داریم با این معنی که مبادا قومی قوم دیگر رو مسخره کنند.......
این آیه رو کاملا میشه به بعد اجتماعی سوال این سوره ربط داد
در اجتماعی که اقوام گروه ها ملیت ها مذاهب و اداب و رسوم مختلف به خودشون حق میدهند که یکدیگر رو به استهزا بگیرند جامعه از درون دچار ضعف و از هم پاشیدگی میشه و قوا و استحکام خودشو از دست میده
کسی که عیب جویی میکند به نحوی قدرتش را از دست داده و کسی که مسخره میشود به گونه ی دیگری اعتماد به نفس و عزت و کرا متش نابود میشود و این جامعه دقیقا همان جامعه ایست که دشمن به راحتی می تواند جلوی حرکتش را بگیرد و فرهنگ مسموم خودش را وارد به ان کند.....
پس بعد اجتماعی این مسیله هم به وضوح مهم تر و قابل توجه است......
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم
سلام خواهران عزیز سوره همزه
اون روزی که این سوره رو میتدبریدیم! فهمیدم که سوره بسسسسیییاررر از ینده دور است.به گونه ای که خیال کردم که در زندگی ام نه تنها همزولمز نکرده ام بلکه مورد همزولمز نیز واقع نشدم!!!!
اما ساعتای نگذشته بود که خود را در معرض همزو لمز شدن دیدم. وآنچنان قلبم از درون آتش گرفت و خورد و له و کبود شدم که هرگز طعم! آن از قلبم بیرون نرفته گویا!
شاید خوب درک کردم حال کسی را که مورد همزولمز واقع میشود را..
رفتم سراغ انواع همزولمز در اطرافمان....
روز اول مشارطه کردم که همزولمز نکنم.مراقبه لحظه به لحظه نفس گیر شد تا اینکه متاسفانه... :(
...
ی ایراد و نقص دیگه ای که همزه لمزه داره عدم استفاده درست از افءده ست .
این نبود کرامت آسیب جدی به ساختار رشد و تکامل جامعه می زنه .آدم ها اگر کریم نیستن حداقل واقع بین باشن
طبق صحبت خ میر تاج الدینی این فرد نهایت بدبختیه. چون هم در پی عیوب بقیه است و هم از کاستی های خودش غافله
استاد اخوت(رحمه الله علیه): چگونه میتوان از طعنه های خود و دیگران مصون بود؟ این سوالی است که جواب آن میتوامد انسان را به حوزه کرامت و تقوا سوق دهد، زیرا تنها کریم است که میتواند از آثار شوم طعنه مصون باشو و فررو از طعنه های خود مصون دارد
انسان کریم خود را عبد خدا و مخلوق او میداند و براز خو مالکیتی نمیداند تا بخواهد دچار طعنه یا آسیب دیگران شود...
۱۰ فروردين ۹۳ ، ۱۶:۰۵ میرتاج الدینی
خانم مردانی برای بنده که کمی سخته بخوام واژه بیس پیش بریم چون......
شما اگه لطف کنی و ارتباط نظیر به نظیر پارت بالا و پایین سوره رو در بیاری خدا خیرت میده..... ;-) ;-)
بسم الله
سلام دوستان . هر انسانی ی سری نقص و ی سری کمال داره . انسان ها با توجه به نقاط قوت هم ارتباط ها رو شکل میدن و نقایص خودشون رو اصلاح و رفع میکنن
طبق گفته های استاد هر عملی از یه فکری واز یه باوری منشا میگیره...
ینی حتی اگر منتهی به کلام وسخن گفتن نشه ،همین که به نقصان وکمبود دیگران فکرکنیم،به مقام همچین شخصی رسیدیم؟:((((
۱۰ فروردين ۹۳ ، ۱۶:۰۲ میرتاج الدینی
و باز هم استاد......
که می فرمودند خوشبخت کسی است که خدا او را به عیب های خود مشغول ساخته و اینگونه او را از عیب جویی واداشته
چرا که کسی نیست که عیبی از خود بیابد و به رفع آن بپردازد مگر اینکه عیب جدیدی از خود برایش آشکار شود
و اینچنین است که این بنده خدا تا آخر عمر هی به اصلاح معایب خود میپردازد و هر گز عیب کسی بزرگ نمیپندارد.....
اگر کسی عیبی را که خودش دارد در دیگری جستجو کند و در خود اصلاح نکند به خود ظلم کرده است....
بچه ها مقابل واژه های همز و لمز به نظر من کرامت است
این آدم کرامت افراد را به بازی گرفته چیزی که خدا خیلی روش حساسه کریم بودن
و کریم کسیه که به نوعی اینقد پره که می تونه ببخشه و اگه آدم به خدا وصل باشه منبع کرامت دهی میشه و اگه از منبع جدا شد دیگه نمی تونه اکرام کنه
۱۰ فروردين ۹۳ ، ۱۵:۵۹ میرتاج الدینی
و چون این سوره رو با محوریت حقوق مومن بر مومن قرار است که توضیح بدهیم این حدیرو هم نقل به مضمون کنم که
برای برادر دینی ات عذری بیاب و اگر نیافتی عذری بترااااش...
واین در راستای حرف دوستان عزیزی که به درستی به رابطه ی اخوت بین مسلمین اشاره کردند و حقیقتا اگر این مفهوم عمیق و بلند رو در می یافتیم هر گز دنبال عیب کسی نبودیم و با همه مثل اعضای خانواده ی مان بر خورد میکردیم.......
بچه ها این تعریف واژه های سوره
همز(هُمَزَة) :عیب جویی در نهان و پشت سر طرف
لمز(لُمَزَة): عیب جویی در آشکار و رودرروی فرد
مال :هر نوع دارایی از مادی گرفته تا معنوی
نبذ(یَنبَذُنَّ) : پرت کردن همراه با تحقیر
حطمة: خرد کننده
موقدة: اشتعال در آتش
مؤصدة :در برگرفتن (انضمام)
بیاید واژه بیس بریم جلو وار تباطشون را در بیاریم
۱۰ فروردين ۹۳ ، ۱۵:۵۵ میرتاج الدینی
بازم نقل از استاد گرامیمان استاد رضازاده........
که این حدیثو برامون با لحن تاثیر گذارشون خوندند که.....
نقل به مضمون..
امکان ندارد ز برادر دینی ات عیبی بگیری مگر اینکه حتما خدا تورا قبل از مرگت به آن عیب مبتلا میسازد
اگه درست یادم باشه همز می شد یه چیزی شبیه غیبت و لمز یه مرتبه پایین تر یعنی هر حرکت و عملی که نشان از تمسخر داشته باشه مثل اشاره کردن.
آدم این سوره لزوما شخصی مایه دار نیست ... میتونه بیانگر کسانی باشه که خوار و خفیف کردن دیگران موجب میشه تا به طور خفت امیزی احساس بلندمرتبگی بهشون دست بده. کسانی که فارغ از چگونگی وضع اقتصادیشون ، خواهان عدم رشد طرافیانشون هستن. کسانی که ملاک برتری رو دیده شدن توسط مردم میدونن و فکر میکنند با تهمت و غیبت به دیگران میتونن نقشی در جلوگیری از رشد اونها داشته باشند و سرپوشی روی عقب ماندگی خودشون بزارن.
همز و لمز : هر دو در حقیقت به یک معنا هستند و آن عیبگویی و عیبجویی و به دنبال بیان نقص دیگران بودن است.با این تفاوت که همز در غیاب فرد صورت میگرد و لمز شدت اثرش بیشتر و کوبنده تر است و در مقابل فرد انجام میشود.
خب بچه ها چون کار انتخاب لاین گره خورده من اومدم اینجا!
در مورد آدم این سوره که ما خودمون اگر خوب نگاه کنیم از اون دور نیستیم چیزی که بیش از همه مطرح است باور غلط دربارهی معاد هست و می بینیم که در سیری که این چند روز در سوره ها داشتیم سرچشمه ی اکثر گناهان هم همین باور غلط هست.
۱۰ فروردين ۹۳ ، ۱۵:۵۱ میرتاج الدینی
دوستان میشه یکی همز و لمز رو دقیق توضیح بده.........
من دقیق یادم نیست.....
ایرادی نداره زینب جان
ما اینجا نکته ی شما رو خوندیم
اما برای استفاده ی دوستان دیگر ، نظرت رو ببر توی مطلب سوره ماعون وارد کن تا بقیه هم استفاده کنن
غصه داره ها....
توی سوره کلمه افئدة رو بکاربرده ینی قلبی که تثبیت شده....
ینی هربار که خدای نکرده ماخودمون یا دیگران رو همز ولمز میکنیم،یه اشکالی وجود داره که تازه تثبیتم شده:((( حتما باورمونم دستکاری شده....
أعوذ بالله من همزات شیاطین...

سلام زینب جان خوش اومدی
اشکال نداره از نظرت استفاده کردیم
۱۰ فروردين ۹۳ ، ۱۵:۴۹ میرتاج الدینی
موضوعی که برای من خیلی جالب توجه بوده حرفی که رهگذر عزیز!!! بهش اشاره کردند
خیلی مهمه که علامه خیلی به جا وصریح اشاره میکنند که همز و لمز خودمون هم جز این همز و لمز محسوب میشه.......
آدم گاهی حس میکنه اختیار خودشو داره و خودشو مالک خودشو استعدادهای خودش میدونه و اینجاست که مالکیت خدا رو فراموش میکنه و به خودش حق میده که خودشو همز ولمز کنه......
در صورتی که حواسش نیست این خواست شیطانه...
و قل رب اعوذ بک من همزات الشیاطین و اعوذ بک من رب ان یحضرون.......
واین آدمها دقیقا همونهاییند که در ابعاد اجتماعی کار آنچنانی ازشون بر نمی اد و زود متوقف می شوند و قطعا به اهداف متعالی نخواهند رسید......
بچه ها ببخشید من تازه واردم ،حواسم نبود داشتم مطالب دیروز و می خوندم ،مثل اینکه بحث امروز سوره همزه است!!!!!!!!!
مصداق
بدزبانی، بددهانی، بدقلمی، آزردن این و آن، همه "خار" است. گناه و ظلمی که می‌کنیم مانند آبی است که پای درختهای پر خار خود ریخته ایم. وقتی به حقیقت پی می‌بریم که تمام خارهای این درخت علیه خودمان به کار گرفته می‌شود
ویل لکل همزه لمزه
جالب اینه که مال هر نوع دارایی از مادی گرفته تا معنوی.
از مصادیق: غیبت و بدگویی کردن، انتقاد همراه با تخریب، مسخره کردن، تحقیر کردن، بیان ناتوانی های افراد در مقابل سلیرین....
یه نکته ی مهم اینه که تو انتقاد کردن حتما حواسمون به نیت انتقاد باشه...پیشرفت یا تخریب... مرز باریکیه...
۱۰ فروردين ۹۳ ، ۱۵:۴۳ میرتاج الدینی
ممنون از خانم فهیمی که با حضورشون خوشحالمون کردند.....
مثلا برای علممان و یا تحصیلات شاید اینقد حساب باز می کنیم که این باعث غرورمان شده به طوری که ملاک ارزش گذاریمان شده تحصیلات و افرادی که بی سوادند را در یه جمع هستند خرد می کنیم و
۱۰ فروردين ۹۳ ، ۱۵:۴۲ میرتاج الدینی
یادمه که استاد رضا زاده ی گراااام.........
میفرمودند ریشه ی واژه ی مال از میل است
یعنی هر چیزی که باب میل و ذایقه انسانهاست یعنی هرچیزی که جز دارایی های ما محسوب میشود
پس مبادا ذهنمون در مورد ادم این سوره به سمت یک انسان توانگر ثروتمند بره......
گاهی یک آدم ندار به قرص نانش هم دل میبنده واز همونجا خرد شدنش شروع میشه.....
البته ما وقتی میگیم ادم سوره خودمون هم ممکنه مشمولش بشیم، ان شالله که اینطور نباشه صلوات....
سلام دوستان.
ماعون از معن می آید (معن به معنای حداقل چیزهایی که فرد برای زندگی لازم داره)
این حداقل ها برای جاری شدن جریان زندگی :نماز ،اخلاص ،رسیدگی به یتیم و...
حداقل ترین چیزی که انسان برای حیات قلبش نیاز دارد=فهم ولایت
(این مطالب خلاصه ای از درسای کلاس بود!)
سلام دوستان.
ماعون از معن می آید (معن به معنای حداقل چیزهایی که فرد برای زندگی لازم داره)
این حداقل ها برای جاری شدن جریان زندگی :نماز ،اخلاص ،رسیدگی به یتیم و...
حداقل ترین چیزی که انسان برای حیات قلبش نیاز دارد=فهم ولایت
(این مطالب خلاصه ای از درسای کلاس بود!)
محدثه جان نظرت من رو یاد خافضه رافعه سوره واقعه انداخت
گاهی چون فکر می کنیم خودمان آن عیب را نداریم به عیب جویی می پردازیم گاهی هم برای اصلاح فرد این کار را میکنیم در حالی که راهش را بلد نیستیم گاهی حتی به همز و لمز خود می پردازیم که همگی موجب نفرین خداست
۱۰ فروردين ۹۳ ، ۱۵:۳۸ میرتاج الدینی
البته جالب توجه است که ما که در رابطه با این انسان به گونه ای سخن میرانیم که گویی دور از دسترس و نایاب است.......
شاید اگر در مصداق های همز و لمز دقیق و عمیق شویم...... متوجه میشویم که مرز بین ما تواین انسان بسیار باریک است و هر آینه اگر از این خط قرمز بگذریم و حد بشکنیم «ذی حجر خانم علیخانی» ماهم مشمول ویل این سوره ایم
اونوقت باید اعتقادات خودمونو هم یه بالا و پایینی بکنیم تا بفهممیم کی و کجا خدا را فراموش کرده و برای کدام دارایی مان حساب مستقل باز کرده ایم؟؟
یکی از خواهرا این مصداق هارو کامل توضیح بده..... صلوات
و به قول استا د اخوت برخی صفات همراه هم هستند )اگه یادتون باشه مثالی که زدن بخل و ترس بود( و این سوره هم به ما خبر داده کسی که در پی جمع ماله و اون رو مایه ی جاودانگیش میدونه همز و لمز کننده میشه و برعکس ینی همزه لمزه قطعا و یقینا اهل جمع ماله هرچند ما در ظاهرش اینو متوجه نشیم....
بسم الله الرحمن الرحیم
آدم سوره بر اساس نیاز فطریش میل به جاودانگی داره منتها آدرسش اشتباهیه و اولین ضررش هم متوجه خود میشه .
چون آدرسی که دستشه اونو یکراست میندازه در آتشی که کل وحودش رو دربرمیگیره
با عرض سلام و ادب
ادم سوره خیلی بدبخته! چون با هر همز و لمزی که میکنه از جانب خدا نفرین میشه و چه عذابی بدتر از این...
چرا که این ادم برای کرامت بندگان خدا پشیزی ارزش قایل نیست و به قول استاد ارجمند کسی که کرامت نداشته باشه هر کاری ازش برمیاد و وای به حال چنین جامعه ای...
۱۰ فروردين ۹۳ ، ۱۵:۳۱ میرتاج الدینی
باور فاسد این سوره تاثیر و شانیت قایل شدن برای غیر خداست
اساسا باید بدونیم که لا موثر فی وجود الا الله.....
کسی که برای هر چیزی برای مالش برای فرزندانش برای علمش برای سلامتش برای قدرتش
برای هر کدام از فعل و انفعالاتش دیدن وشنیدنش بدون در نظر گرفتن خدا تاثیر و وجودییتی قایل باشه دقیقا از همونجا دچار ضعف و شکست میشه
وتا یکی از درون خرد نشده باشه نمیتونه دیگران رو خرد کنه...
در ادامه صحبت خ هاشمی
به نظرم یکی از مشکلات اصلی فرد همز و لمز کننده ، ندانستن و نشناختن و نداشتن مفهومی به نام " اخوت " بین آدم هاست که اگر باشه ، دست به چنین اعمالی نمیزند
به قول استاد اخوت این فرد حواسش نیس که قبل از اینکه دیگری رو خرد کنه خودش را نابود کرده در صورتی که می خواسته خالد باشه و از روی عذابی که برای اون در نظر گرفته شده عذابی که نه تنها برون سوزه بلکه درون سوز هم هست می تونیم عملکرد این آدم این جور بدونیم که این آدم نه تنها این فرد را در ملا عام می شکنه بلکه اون رادر خودش هم تحقیر و می شکنه به طوری که اعتماد بنفسش را از دست می دهد.
۱۰ فروردين ۹۳ ، ۱۵:۲۶ میرتاج الدینی
تشبیه ظریف و جالبی بود
منو یاد آیه ی و لسان و شفتین انداخت....... هرچند شاید بی ربط....
کلا اینکه انسان ها متوجه باشند پشت هر حرکتی باور و اعتقادیست. بسیار مهمه و قطعا برای اصلاح حرکات فاسد باید ریشه ی باور های فاسد خشکیده شود......
۱۰ فروردين ۹۳ ، ۱۵:۲۴ میرتاج الدینی
حیف شد خانم بلالی که همراهی شما رو از دست دادیم......
از نظرات گهربارتون بی نصیبمون نکنید......
شما همیشه به ما لطف داشتید....
در حد وسعمون شرکت میکنیم.......
یه نکته جالب برای من اینه که
چند روز داریم از حرکت حرف می زنیم ، از عوامل موثر بر اون و موانع آن
امروز توی این سوره قرآن روی حرکت لبهای آدم ها تکیه می‌کند که مبادا به گونه ای حرکت دهیم که کسی را بیازارد و یا تحقیر کند
ویل لکل همزه لمزه
۱۰ فروردين ۹۳ ، ۱۵:۲۰ میرتاج الدینی
با توجه به آیه ی الذی جمع مال وعدد...... این فرد کسیه که کل کاروبارش و مشغولیاتش شده ثروت اندوزی و پول روی پول انباشتن..... و سرگرم بودن و دلخوش بودن به این حساب و کتاب ها....... درواقع بطن این آیه و آیه ی بعدش بیشتر حب دنیاست
سوره داره آدمی رو توصیف میکنه که چار چنگولی این دنیارو چسبیده وبرای جاودانه شدن توی دنیا امرار معاش میکنه...
.میشه گفت ابزرگترین دلایل هر گناهی مخصوصا همز و لمز کردن وتمسخر دیگران وخودبینی، حب به دنیاست.....
حب به دنیا سرچشمه نادیده گرفتن حقوق دیگران وبه ویژه مومنان است......
رفتار این فرد باعث می شه افراد توان ابراز خود را نداشته باشند چون افرادی هستند که در پی خرد کردن آنها هستند و از هر فرصتی برای عیب جویی یا به قولی چوب در چرخ آنها هستند.

مشهد که بودیم یاد گرفتیم که بقول استاد عقد همه آدم هارو توی آسمونا بستن....
همه آدم های اطراف ما حکم بخشی از وجود مارو دارند،حکم اعضای یه بیت....
واگه ماراحت وساده در مورد اطرافیانمون مقایسه نابجاکنیم،همزولمزکنیم،وقصد نقصان دیگران رو داشته باشیم در واقع داریم به بخشی از وجود خودمون ضربه می زنیم،به بخشی از یه بیت که قرابوده خروجی اون"لا تلهیهم تجاره ولا بیع عن ذکر الله" باشه... طبیعیه که با شکستن ونابودی دیگران دیگه همچین خروجی رو نخواهیم داشت...
به کار بردن نار الله برای جزای چنین فردی نشون می ده شاکی خصوصی همچین آدمی ،خود خداونده.....
در واقع اون فرد باهتک حرمت ناموس خداوند به محاربه وجنگ با خدا پرداخته وهیچ راه گریزی هم نداره ...
...
دوستان سلام.
خواستم سلامی کرده باشم ، شرمنده امروز نمی تونم تو بحث شرکت کنم ولی از نظرات دوستان استفاده میکنم.
سید دلمون برای خطابه های شما تنگ شده مستفیض بفرمایید.

سلام به آبجی های عزیز...
وقتی این سوره رومی خونیم ،این سوره هم با ویل ونفرین شدید به شخصی شروع میشه که در پی همزو لمز دیگرانه....
به خاطر کاربرد "یحسب ان ماله اخلده"میتونیم بگیم مبنای فکری (باور)چنین شخصی خالد بودن خودش ودر واقع حب دنیاست که منجر به جمع آوری اموالش میشه....
چنین فردی که به عیب جویی وهمزولمز دیگران میپردازه،باطن عملش همون حطمه وآتش جهنمه،در واقع باهمزولمز دیگران در همون حالی که موجب دلشکستگی دیگران میشه"التی تطلع علی الافئدة"آتشی رو فراهم میکنه که ویژگی اون، شکستن وکاستن از شأنیت شخص همز ولمز کننده ست (حطمه)...
...
از طرفی این دیدگاه در جامعه باعث می شود عده ای در جامعه هر روز فقیرتر و گوشگیرتر شده و از طرفی عده ای ثروتمند شوند و بین جامعه دودستگی پیش بیاد و فاصله طبقاتی بیشتر شود و عده ای به خاطر برتر جویی از دیگران عیب جویی بی جا کنند
۱۰ فروردين ۹۳ ، ۱۵:۱۳ میرتاج الدینی
یکی از حقوقی که در این سوره داره پایمال میشه حق احترام به دیگران و حفظ عزت و کرامت دیگرانه در واقع انسانی که در این سوره دچار توهم شده وبراب مال وثروت مستقل از خدا حساب باز کرده و خوشحال از اینکه اینجوری خالد فی الارض میشه...... همین خلود توهمی رو برای دیگران نمیخواد و از خرد کردن اونها برای رسیدن به مطامع خودش استفاده میکنه.......
سلام دوستان :)
۱۰ فروردين ۹۳ ، ۱۵:۰۹ میرتاج الدینی
سلام علیکم و رحمه الله.....
منظورت اینه که این فرد اینقدر سردر گریبان خودش فرو برده که حتی فرصت نمیکنه یه لحظه سرشو بالا بیاره و دیگرانی رو ببینه که حالا بخواد براشون حق و حقوقی در نظر بگیره؟
با سلام خدمت تمام آبجی ها
اول لازمه آدم این سوره رو تصویر سازی کنم
این فرد کسیست که باور غلطی که داره باعث اشتباه در عملش شده این فرد باورش آینه که معادی وجود ندارد و برای رسیدن به اخلاد باید ثروت و مال زیادی داشته باشه و درگیر در آرزوهای دور و دراز می باشد به همین خاطر حرص برای جمع آوری مال باعث می شود که دیگران رو نبیند وانسان خود محور باشد و از طرفی مسیرش برای احترام با آدم ها مال و قدرت آنهاست و این باعث میشود که به خود اجازه هر کاری بدهد مثل تمسخر کردن و....

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی