طبیب دوار

جمع دانشجویان علوم پزشکی مدرسه قرآن و عترت دانشگاه تهران

جمع دانشجویان علوم پزشکی مدرسه قرآن و عترت دانشگاه تهران


اردوی علمی - زیارتی مشهد (بیستم تا بیست و سوم بهمن ماه)
طبیب دوار
طبقه بندی سوره ها

به روی چشم...

شنبه, ۹ فروردين ۱۳۹۳، ۰۱:۲۶ ب.ظ

با توجه به درخواست دوستان ، از امروز به بعد ، سوالات مباحثه ، زودتر گذاشته می شود تا دوستان فرصت فکر کردن را بیشتر داشته باشند.

اما خواهشا برای نظم کار، نظراتی که آماده می کنید را از ساعت 3 به بعد وارد کنید ،چرا که زمان حضور افراد و شروع مباحثه ، ساعت 3 می باشد.

و اما مباحثه ی چهارم :

سوالات امروز مربوط به سوره  مبارکه ماعون می باشد:

  • انسان و یا انسان های سوره ی ماعون را به تصویر بکشید....
  • جامعه ای که افرادش به ویژه مدیران مسئولان و رهبرانش را چنین انسان هایی تشکیل می دهند به چه نقاط کوری برخورده و از حرکت باز می ایستد؟
  • سوره مبارکه ماعون ، برای به جریان در آوردن افرادی که در این جامعه مسکین می شوند چه راهکارهایی را بیان می دارد؟

موافقین ۳ مخالفین ۰ ۹۳/۰۱/۰۹
طبیب دوار

نظرات  (۱۷۸)

تموم شد
خب وقتی صفات سهو در نماز و ریا و منع ماعون با هم اومده پس یه ربطی دارن به هم که همشون تو یک فرد جمع می شه.
ریا و سهو که برداشتم رو گفتم.(ببخشید من خیلی کتاب نمی خونم پس کلی غلط دارم)
خب کسی که خدا در نظرش ناظر واحد نیست و در جهت غیر خدایی هم کار می کنه برا یآخرتش برنامه ریزی نداره یا اصلا قبول نداره همون کذب دین.یعنی کاری نمی کنه که برای اون موقع باشه.حالا بگه قبول دارم دروغ می گه.این آدم پی منافع شخصی خودش میوفته.پس ریا و سهو میاد.پیشرفت تو این دیدگاهش یاعث می شه از ریز ترین و ناچیز ترین چیزها هم دریغ کنه برای انفاق و ...
همین طور می شه که تکیه گاهی برای یتیم نمی شه و مسکین رو هم نه تنها اطعام نمی کنه که تشویق بر اطعامش هم نمی کنه.
چون کس دیگری است و منافع شخص رو هم تامین نمی کنه به دلیل ضعیف بودن.
من ادامه دیشبم رو می دم:
مسکین رو هم گفتم.
حالا می مونه اون آدم بدها!!
با بررسی ریا در نماز شروع می کنم چون شخصا از کلمه "ویل" خیلی می ترسم.
سوره از اول حالت توبیخی داره ولی اینجا دیگه اوجشه.
خب کسی که سهو در نماز داره و ریا می کنه.دوتاش به نظرم یکیه.کسی که در نمازش ریا راه بده قطعا سهو هم دارد.مثل همون نکته ای که شهسواری گل گفت کسی که نمازش رو برای خدا نخونه برای دیده شدن پیش کس دیگری می خونه که اگه اون کس نباشه دیگه دلیلی نداره یا به اون قوت قبل نداره که نماز رو بخونه.همین سهو می شه.
ممنون.
چه خوب.
۱۰ فروردين ۹۳ ، ۱۵:۰۵ میرتاج الدینی
جوری که من فهمیدم
یعنی مسکین رسولی است ازجانب خدا برای دستگیری تو.....
۱۰ فروردين ۹۳ ، ۱۴:۱۱ نرگس مستجابی
سلام همگی.
خسته نباشید.دسته همه درد نکنه.
من متوجه حدیث امیر المومنین (ع) نشدم.
می شه توضیح بدید؟
سلام شهسواری جان. نکات خوبی بود.
المسکین رسول الله " حدیثی از اما علی (ع) است
بچه ها عذر میخام اگه زیاد بی موقع وبی ربط حرف زدم....
گفته های استاد اخوت پیرامون مسکین ویتیم ذیل سوره فجر: (قبلنا قولش رو به بچه های حلقه معرفت داده بودم!!)
اکرام: وضعیتی ست که در فرد ایجاد ثبات شخصیت و خودجوشی می کند . اگر کسی را خواستیم اکرام کنیم باید طوری عمل کنیم که فرد مستقل وخود جوش بار بیاید.
وقتی یتیم می آید در صورتی اورا اکرام کردیم که کاریادش بدهیم روی پای خودش بایستد نه اینکه پول بهش بدهید ، ماهیگیری یادش دهیم سواد یادش دهیم.
حض: تشویق کردن تشویقی که خودش را از مرتبه اجتماعی که دارد پایین تر بیاورد. مثلا رییس یا مدیر است. بیاید تک تک کارگرایی که خانه نشین شده اند را پیداکند وخودش سراغشان برود بحث پول دادن نیست بحث تشویق است. این طور همه افراد کارخانه می فهمند لیست خانه نشین هارا مدیر در آورده وتک تک سراغشان میرود این طور آن ها هم احساس گرمی می کنند.این طور آن فرد مسکین دوپا دارد دوپاهم قرض میکند فردا می آید سر کارش.
یتیم در مرتبه ای نیست که بلوغ داشته باشد و حض تورا بفهمدباید اکرا مش کنی باید سر کار او را بگذاری.
باید نماد تبلیغاتی داشته باشید نباید بگویی من خالصانه رفتم درب منزل این آقا. تشویقت باید بروز داشته باشد.
تحاضون علی طعام المسکین مصادیق مختلفی دارد .مثلا فرض کنید وزارت ارشاد و افرادی که کار فرهنگی میکنند. بعضی از این افراد اصلا نیاز به پول ندارند نیاز به نشان شدن دارند. احتیاج دارند یکی این هارا در برنامه اش بگذارد.
شما در ساختارتون، شما باید دنبال افرادی که زمینگیر شده اند باشید .اگر شما این کاررا نکنید خودتان زمین گیر شده اید در واقع شما که خودتان احتیاج به شفع دارید باید شفع دیگران شوید تا مورد شفع قرار بگیرید. همین که شما دنبال فرد زمینگیر رفتید مورد شفع قرار گرفتید" المسکین رسول الله" یعنی مسکین آمده که دست تورا بگیرد این شفع تو هست. تودنبال عالم وارسته وسیر وسلوک می گشتی؟ این شفع تو هست...
اگر این دو آیه فرهنگ ما قرار بگیرد فکر می کنید چ تحولی ایجاد می شود این همانند مارش عملیات است..
پیام های طهارتی:
1. توجه به مسکین ویتیم: نیازهای اطراف نیازمند خودمان رابشناسیم و برای برطرف کردن ناتوانی آن ها دیگران را تشویق کنیم. پیشنهاد میشود اول نیاز های مادی در نظر گرفته شود وپس از موفقیت نسبی نیازهای معنوی اطرافیان را مورد توجه قرار دهیم.

.سعی کنیم وسایلی را که نیاز نداریم به دیگران هدیه کنیم .این موضوع منافاتی با انفقوا مما تحبون ندارد.

2.توجه به نماز: با مطالع هفتگی بخش هایی از یک کتاب در مورد اسرار نماز هر هفته حضور قلب خود را بیشتر کنیم .
همچنین سعی کنیم برای تقویت توجه به نماز قبل از هر نماز صدقه ای ولو اندک کنار بگذاریم....
پس از آنجایی که از وظایف رهبر جامعه شناسایی موارد و مصادیق قانون شکنی ها و عدم رعایت برنامه ای که در سوره نصر و هم این سوره بهش اشاره شد به خاطر همینه که سوره با رای شروع شده تا توجه رهبران را بر این موارد جلب کند و او را به این سمت سوق دهد که یکی از مواردی که باید رفع شود همین هاست و سوره هر کدوم دارند جنبه ای از مشکلات یه جامعه را بیان میکند
چون اعمال ما ظاه وبا طن هم دیکگه هست وقتی مثلا فرد نماز میخونه برای اینکه صدقش رو تشخیص بدیم باید ببینیم اعمال دیگه اش مثلا نوع برخوردش بایتیم چگونه است. د این سوره نمازگاران فقط برای عدم برخورد مناسب با مسکین ویتیم مورد ویل خداوند قرار گرفتن وچون ظاهر عمل (نماز) با باطنش (واکنش مناسب با مسکین ویتیم ) هم خوانی نداره دچار ریاشدند وهمین با عث شده از نتایج واهدافی که برای نماز خواندن فرض شده غافل بمونند.(سهو)
خواهرای گلم
از همه شما ترم بالایی های عزیز یه تشکر ویزه دارم به خاطر نظرا ت پربار ومفیدتون....
انشاالله که به خاطر هم نشینی با شما خوبان واستفاده از نظراتتون ، نظرات ماهم البته کم کم!مثل شما اثربخش ،جامع وعلمی بشه...
انشالله...
فهیمه جان منظورت از دورویی همون اختلاف و تفرقه و دودستگیه.؟
چرا گفتی برخورد با یتیم و مسکین شاخصه دین داریه؟
۱۰ فروردين ۹۳ ، ۱۱:۳۴ میرتاج الدینی
ممنون از نظرات عالی آبجی شهسواری و آبجی هاشمی گل.....
تدبر د سوره:
1.مهمترین مولفه امات در جامعه ارئه واجرای صحیح دین است. دینی که غایت هر انسانی (هر عمل وباور) را مشخص کرده و بیان میدارد که ظاهر وباطن دین در عبادات فردی و اجتماعیست.

2.تبیین دین ودینداری و آسیب های آن از وظایف رهبری جامعه است و پرهیز از این آسیب ها نیز از وظایف قطعی پیروان دین است. بنابراین این سوره انسان های دیندار را نسبت به آسیب هایی هشدار می دهد که اگر از آن مراقبت نکنند از زمره کسانی هستند که دین را تمسخر گرفته وآن را تنها برای منافع دنیوی خویش خواسته اند . این هشدار بسیار قویست که اعنت خداوند را در پی دارد. لذامیتوان دور شدن از موانع ارتباط با خدا در ساحت جامعه را به عنوان غرضی دانست که این سوره به ما عطا می کند......
خداوند توی آیات انتهایی ساده ترین راهکار (اصلاح عمل برای اصلاح باور)و برای چنین فردو باالتبع چنین جامعه ای معرفی میکنه....اصلاح نماز...واز اونجایی که نماز بیانگر رابطه فرد باخداست واطعام مسکین و...بیانگر رابطه فرد با اجتماعه ،من أصلح بینه و بین ا... أصلح ا... ما بینه و بین الناس و من أصلح أمر آخرته أصلح ا... له أمر دنیاه

هر آنکس که رابطه خود وخدا را اصلاح کند، خداوند رابطه بین او و مردم را اصلاح خواهد کرد. و هر کس امور مربوط به آخرتش را پسندیده گرداند، خداوند کارهای دنیای او را صلاح خواهد بخشید...
از اونجایی که نقطه مشترک کلمات سوره عدم اعتقاد به معاده ،کلمات ابتدایی اشاره به باور حقیقی اونها داره ودر ایات انتهایی به ظاهر دینی همان افراد اشاره شده....
یعنی نماز گزار سوره دچار خود بینی مفرط شده...اونقدر خودش رو میبینه که یتیم رو نمیبینه،مسکین رو نمیتونه ببینه وخود بینی اون به حدی ه که نمازی که همه رو پاک میکنه نمیتونه اونو پاک کنه...
حالا اگه چنین شخص یا اشخاصی مسولیت های ! جامعه رو به عهده داشته باشه ،طوری عمل میکنه انگار جامعه پدر نداره ... صاحب نداره ...چنین جامعه ای که نتونه صاحب وولی خودش رو پیدا کنه،یتیم باقی میمونه ...وکم کم دچار سکونت میشه... وهدف مناسبی برای استعمار گران...برای بازیچه شدن ....
....
یاهو...
سلام بر خواهران عزیز
به نظر بنده جامع کلماتی که توی این سوره وجود داره وشامل کذب،دع یتیم ،عدم حض مسکین سهودر نماز وریا ست ،در یک جامعه دینی به نوعی ارتباط تنگاتنگی با ماعول وحداقل های حیات معنوی داره....
از اونجایی که کذب شامل هرعمل کوچک یا بزرگ ،خفی یا آشکاری میشه که منکر وجود خداست،بر برقراری جامعه امام زمانی ،سوق دادن هر عملی (که به کذب نزدیک است) به سمت صدق لازم وضروری است...
شخص نمازگزار این سوره که شدیدا مورد ویل قرار گرفته ودچار سهو در نماز ه ،با اصلاح عمل میتونه باور خودش رو هم اصلاح کنه یعنی کذب رو به صدق تبدیل کنه.....
....
11.دیده شدن برای هر انسانی مهم است اگز نتواند خود را برای خدا مهیا کند تا فقط توسط او دیده شود دچار ریه می شود.
12.ساده ترین داشته های انسان میتواند بهانه کمک و ارتباط بادیگر افراد جامعه باشد.(مهم)
سلام فهیمه جان چرا رای و دین در این سوره مهمه و چه جور از این سوره نظام ولایت رو میشه در آورد
7.نحوه برخورد با یتیم ومسکین شاخصه دین داریست.نحوه برخورد با یتیم ومسکین شاخصه دین داریست ونیات باطنی فرد را آشکار میسازد.

8.خداوند دردین خود بین آحکام فردی واجتماعی تفاوتی نگذاشته وهریک را به منزله ظاهر وباطن دیگری قرار داده است.

9.خطراتی وجود دارد که فرد رانسبت به نمازش دچار غفلت می کند.
10.سهو از نماز به معنای بی بهره بودن از منافع الهی آن است.( خیلی مهم بود به نظرم)
5.معن : ملایمت واعتدال در یک امر. در وسایل منزل آن چیزیست که به طور معمول در خانه یافت می شود.در انفاق ها به معنای آن چیزیست که میان مردم معروف است وشناخته شده نیست و نیز در دادن آن سختی وجو ندارد.

6.مهمترین اسیب اجتماعی تکذیب دین است چون در این صورت تنها منافع شخصی تعیین کننده ضوابط شخصی تعیین کننده ضوابط جامعه خواهد بود . دراین صورت منافع فرد اقتضا می کند تا از برخی از احکام دین تبعیت کند.این تبعیت باعث دورویی در جامعه می شود.بدین ترتیب تکذیب دین با دورویی همراه است.(به نظرم خیلی جالب بود.)
7.شناخت کسانیکه تکذیب کنده دین هستند برای جلوگیری از آسیب های احتمالی لازم است.
سلامی دوباره به همه..
به ویژه آّبجییی نرگگگگگگسسسس..

چندتا نکته از جزوه :
1.هر چیزی ، هر کسی و هرکاری ظاهری وباطنی دارد .اینکه ظاهر وباطن کسی با هم متفاوت باشد نشان دروغ گویی اوست. مثلا کسی در کلاس نشسته و حرف های معلم را گوش می دهد ولی در واقع حواسش جای دیگر است..... چنین کسی عملا و باطنا دین خدارا نپذیرفته ولو اینکه در ظاهر ادعا کند.

2.واژه رویت ودین از واژه های مهم سوره است وبا وسوره نصر مشترک است و خطاب این دوسوره مستقیما به پیامبر صلی الله علیه وآله است که میتوان پیام هر دو سوره را در راستای نظام امامت ولی حق در جامعه دانست.

3.واژه منع به معنای ایجاد عذر برای فاعلی که می تواند کاری را انجام دهد ویا اخلال در جریان انجام یک کار
4. غافل شدن از عملی که انجام آن قصدشده بود یا اراده برانجام ان بوده است.( با لهو ولعب ولغو متفاوت است اینجا هم را وهم هدف مشخص وخوب است آما غفلت از آن صورت میگیرد.
سلام خ مستحابی عزیز. ممنون از نظراتتون. استفاده کردیم.
خیلی زیاد ممنون از اصلاح بجا تون خ صادقی عزیز
۱۰ فروردين ۹۳ ، ۰۰:۲۰ نرگس مستجابی
من فردا 3 اینجام
شب همگی الهی و پر از رحمت
نرگس جان برام جالب بود نگاهت به مسکین و نکته های که گفتی
۱۰ فروردين ۹۳ ، ۰۰:۱۲ نرگس مستجابی
چشم من منتظرم.
خلاصش اینه که جامعه ی اینطوری بدبخت دو عالمه.
۱۰ فروردين ۹۳ ، ۰۰:۱۰ میرتاج الدینی
در ضمن فردا منتظر بازخورد به نظراتت باش....
این حرف هاییهم که فرمودی در عین اینکه درست بود از مثل و تشبیه هم استفاده کرده بود ی مثل همیش
لذت بردم....
۱۰ فروردين ۹۳ ، ۰۰:۱۰ نرگس مستجابی
به نظرم مسکین و یتیم دوتاشون نیازمند کمک هستن ولی یتیم رو کمک نکنی نمیمیره مسکین میشه.
مسکین رو کمک نکنی می میره.
می میره یعنی دیگه هرچی بهش طعام بدی فایده نداره.
به دلش مهر می خوره یا یه همچین چیزی
۱۰ فروردين ۹۳ ، ۰۰:۰۸ نرگس مستجابی
مسکین ها دو دسته هستند:
دسته ای که قبلا یتیم بودن انقدر به دادشون نرسیدیم مسکین شدن
دسته ای که یتیم نشدن ولی مسکین شدن.یعنی تکبه گاه طبیعی و عاطفیشون رودارن ولی نمی تونن با کمک اون حرکت کنن.
اینها طعام می خوان
طعام منبع انرژی برای بدنه.برای حرکت.مطلق حرکت.
مسکین کسیه که در حالت سکون قرار گرفته.از منظر میکروسکوپی تا منظر ماکروسکوپی.چه مادی چه معنوی
یعنی به نظرم کسی که سرد شده مسکین مولکولیه.(نظر شخصیه:))))))
خب کسی که مسکینه چی کار می تونه بکنه جز اینکه صبر کنه یکی بیاد بهش طعام بده؟
طعام دادن هم کار فردی نیست به نظرم چون آیه نگفته به مسکین طعام نمی ده.گفته تشویق نمی کنه.
خب حالا این مسکینه منتظر شد و طعام نیومد.
میمیره.مادی یا معنوی.
از گرسنگی می میره.
وای به اون وقتی که مرده ی معنوی زنده ی مادی باشه.
هر کاری اشتباهی که ازش سر بزنه گناهش پای همه نوشته می شه.
بگو آبجی جان داریم استفاده میکنیم
نرگس جان تشبیهت جالب بود ملموس کردی ولی از نظر تو مسکین بدتر از یتیم؟
۱۰ فروردين ۹۳ ، ۰۰:۰۶ میرتاج الدینی
من هستم با قدرت میخونم
با قدرت ادامه بده.....
۰۹ فروردين ۹۳ ، ۲۳:۵۹ نرگس مستجابی
اینجا هیشکی نیست من دارم تفسیر می بافم از خودم.:)
ببخشید در موقع اومدم
۰۹ فروردين ۹۳ ، ۲۳:۵۸ نرگس مستجابی
یتیم ها:مثل یه کتاب که به کتابخونه تکبه داده شده.اگر کتابخونه رو برداریم می افته پایین و صدای بلندی هم داره.
خب این کتابه هم دلش نمی خواد بیوفته.پس می گرده تکیه گاه پیدا کنه.
پیدا نمی کنه.
می خوره زمین.
کسی نیست بلندش کنه.
اثر مثبت خودش رو از دست می ده چون دلش شکسته.
صدای بلندی که موقع افتادنش میاد رو هیچکس نمیشنوه.
این آدم عملا مضطر می شه.چون دیگه هیچ کاری نمی تونه بکنه.
در نتیجه تبدیل به بک مسکین می شه.
ادامه دارد...
۰۹ فروردين ۹۳ ، ۲۳:۵۲ نرگس مستجابی
جامعه ای که افرادش اینطوری هستند رو می شه دسته بندی کرد به نظرم:
1.یتیم هایی که بکیه گاه طبیعی و عاطفبشونو از دست دادن و دنبال یه تکیه گاه می گردن ولی مدام رونده می شن.
2.مسکین هایی که به هر دلیل از هر نوع حرکتی افتادن،دنبال یه منبع نیرو بخش می گردن که کسی بهشون نمیده.
3.افرادی که این یتیمان رو می رونند + به اطعام مسکین تشیق نمی کنند +قیامت رو تکذیب می کنند +منع معن می کنند+ریا کارند در نمازشون.
به نظرم اگر آدمی یکی از این صفات دسته سه رو داشته باشه همه اش رو داره.
ادامه دارد...
۰۹ فروردين ۹۳ ، ۲۳:۴۶ میرتاج الدینی
ببخشید اسمم اشتباه وارد شد.......
کافیه سوالو بخونی و در مورد سوره نظرتو بگی......
به سلام آبجی نرگس گل
ممنون از حضورت به عنوان یکی از دواری های شنبه
آبجی سوال ها رو جواب بده و برداشتت از سوره را بگو ما بهره ببریم
۰۹ فروردين ۹۳ ، ۲۳:۴۰ میرتاج الدینی
سلام ودرود به مریم عزیز
از همون اولم سیاسی بودی مریم جان...)))))))))
نظرتو خوندم
نگاه نویی بود ممنون.....
۰۹ فروردين ۹۳ ، ۲۳:۳۶ نرگس مستجابی
سلام علیکم جمیعا.
جریان چجوریه؟من الان چجوری دنبال کنم؟
با سلام و تبریک سال نو و همچنین عذرخواهی جهت تاخیر در مشارکت در مباحث بسیار مفید آبجی ها
به نظر بنده این سوره یه فرد منافق رو توصیف میکنه که بیشترین آسیب رو به واسطه همین نفاق به حکومت میزنه
این گونه انسانها در برابر مردم و سران حکومت اسلامی با اعمال ریاکارانه و به ظاهر اسلامی خودشون رو مؤمن جلوه میدن ولی در برخورد با دشمن همرنگ و هم نظر با دشمنان عمل میکنن و منافع حکومتی رو به خطر میندازن.و در منصبشان به جای اینکه هدفشان خدمت گزاری و رفع نیاز مردم و جلب رضای الهی باشد،قصد خوب جلوه دادن خود و رسیدن به منافع شخصی را دارد. ریشه این اعمال هم عدم اعتقاد به روز جزا و حساب است.
این نمازگزاران احتمالا نقش کلیدی در جامعه دارند که در صورت سهل انگاریشان آسیبی غیر قابل جبرانی به جامعه که همان رکود و ایستایی است وارد می شود
شاید بتوان گفت که طبق حرف شما نماز روح جامعه باشه و مثل نخی باشه که دونه های تسبیح رو به هم وصل می کنه و اون دونه ها همون آدم های جامعه باشند و اگه اون درست نباشد آدم ها متفرق هستند
البته که خودم از جوابی که به سوال شما دادم اصلا رضایت ندارم و خودم قانع نشدم.انشاالله شما خودتان ادامه و شروع کننده باشید... :)
!!!!...
به نظر بنده بایستی صاحب تشخیص بود تا به این مهم دست یافت.و از آنجایی که ما صاحب تشخیص نیستیم...:)
البته در فواصل مباحثات خواهران به نکات مهمی اشاره کردند که میتواند جواب باشد....
خ. صادقی استفاده میکنیم. میشود خودتون بیان کنید؟
خواهران تصویر سزی نمایید:
نماز چیست؟ روح جمعی نماز چگونه دیده میشود؟ نماز وسیله و واسطه ایست که ما را به توحید و سکون و توازن و...میرساندو به نوعی ما را منطبق بر الله میکند.(طبق سوره)
نماز با ظاهر و رکن رکنش و با هر جزئش شناخته شده است.اگر بخشی از آن نقص داشته باشد به نوعی کارکرد نماز دیگر صحیح نخواهد بود.درست مانند یک مجموعه منظم.مثل ساعت یا کامپیوتر و...
چوعضوی به درد آورد روزگار دگر عضوهارا نماند قرار
تمام ارکان نماز دست به دست هم داده اند تا ما را به سر منزل مقصود برسانند.
حال بیایید جامعه را نماز ببینید. هر عضو و هر رکن از جامعه حکم یکی از ارکان نماز ره دارد.حال هدف جامعه و هدف نماز واقعی را بر هم منطبق کنید و ببینید چه رخ میدهد؟
حال اگر یک عضو از نماز جامعه که همان یتیم ها و مسکینانند خوب کارنکنند، آن موقع وظیفه نمازگذار توحیدی در بعد اجتماعی نمازش چیست؟ تا مورد ویل خداوند قرار نگیرد؟
دوستان من واقعا خسته شدم و ذهنم دیگه یاری نمی کنه برای بیشتر فسفر سوزوندن و فکر کردن...
الان از جمع شما میرم ولی بعدا میام ادامه نظرات رو میخونم
اجرکم عندالله ...
مرضیه جان به قول شما این افراد اصلا روش و سبک زندگیشون جوریه که هیچ کس نمیتونه بیاد ازشون کمک بگیره و خودش خیلی بالا تر میخونه که با چنین افرادی ارتباط داشته باشه( عجب)در نتیجه وضع جامعه بدتر میشه
خانم صادقی خیلی جالب بود .....
گاهی یتیم بنده خدا حتی میترسه به این نوع مصلین نزدیک بشه.از ترس تحقیر شدن.به نوعی این مصلین سیستمی روع خودشون نصب کردند که یتیم ها را در همان سرجایشان نابود میکند.

چ وحشتناااااااک....
آبجی شاهدم بذا بهتر تعبیر کنیم
به نظر بنده شاید از آنجایی که در معنای لغوی دع، دفع وجود دارد.پس الزاما رودررو و درگیر شدن با یتیم توش دیده نمیشه.درگیری و رودر رویی بیشتر در رفع است. مصداق سازی رفع، درمان است و مصداق دفع پیشگیری است.این نوعش که دفع میکنند خیلی دردناک تره. گاهی یتیم بنده خدا حتی میترسه به این نوع مصلین نزدیک بشه.از ترس تحقیر شدن.به نوعی این مصلین سیستمی روع خودشون نصب کردند که یتیم ها را در همان سرجایشان نابود میکند.
و این موضوع ریشه در شانیت قائل شدن برای خود است.همان بحث عدالت و حدوده.
وقتی خواستید رو ذاءیقه نماز کار کنید رو بحث معاد جدی تر کار بشه. همه ی این قعود ها به خاطر عدم باور به معاده. یاد رساله ولایه افتادم. اون وقتی که یحث نماز و معاد شد . حواسمون باید جمع بشه که همین الان هم قیامت هست...
کذب این سوره همان توهم ها و گزاره های غیر واقعی است و داره جنبه حق رو نشون میده و دیدگاه فرد را اصلاح میکنه با دستور به رای اول سوره توجه آدم رو جلب می کند
از این بعد که کمکی به رفع موانع نمیکنه از ی جنسن اما به طور مستقل معانی متفاوتی دارن. وقتی یتیم رو دع میکنه این تصویر رو تو ذهن میاره که با او روبه رو شده و حالا به زور و جفا و با بی رحمی اونو دفع میکنه. اما حض می خواد ی جریان بسازه. دیگران رو ترغیب میکنه تا به عملی تن بدن که شاید به ملاک های اعتباری و حتی توهمی افراد مطابق نباشه. الزامی نیست که با مسکین در حض رو در رو بشن.
مرضیه جونم جمله تو لزوم امربه معروف ونهی از منکر رابهم نشون داد که نماز گزارها پاشید همدیگر رو تشویق به خیر کنید
بچه ها شاید بشه گفت این سوره به یتیم و مسکین یه راه نشون میده برای حرکت که اون همون نمازه . میگه اگه آدم ها این کار را نکردند خودتون میتونید با نماز رها بشید
خوب به نظر من تشویق نکردن همون راندن است با شدت کمتر
به قول استاد
آه من غضب حلیم...
حض ترغیب و تشویق به امریه اما دع راندن با شدته
خواهران بیایید تصویر سازی حسی کنیم:
چقدر منع ماعون مهمه؟
خدایی که اینقدر مهربان و رحیم و غفوره. کمال سعه صدر است و صبور...
دیگه به جایی میرسه که نمیتونه این وضع ناملایماتی و نامردی رو تحمل کنه و بلند داد میزنه ویل للمصلین. اونقدر بلند داد میزنه که گوشهای کم شنوای مصلین ریاکار را کر میکند...کر تا زمانی که خدا داند.
خواهرا اشکم درومد...
من فک میکنم حض نکردن و دع یه چیزند ولی شدت متغییرند
دوستان اصلاح کنید
ممنون خ مردانی عزیز . چقدر جالبه که دسته جمعی از ماعون منع میکنن!
چون ماعون نیست این مسکین و یتیم توان حرکت رو ندارند. و در صورتی که بهش دست پیدا کنند شروع به حرکت می کنند
۰۹ فروردين ۹۳ ، ۱۸:۲۷ میرتاج الدینی
شاهد جان من جوابتونو نمیدونم
دانا هم فک کنم خوابشون برد از خستگی........
محدثه جان به نظر من یتیم کسی است که سرپرست خودش را از دس داده و در نتیجه راهش گم شده و نمیدونه این مسیر را باید چه جوری بره و جهت و اصول حرکت رو نمی دونه
ولی مسکین کسی است که راه و مسیر را میدونه ولی پای رفتن نداره و زمین گیر اس ونمیتونه حرکت کنه
این دوتا آدمی هستن که به خاطر نواقصشون نمی تونن راه برند یکی راه رو نمیدونه که میشه یتیم یکی اسباب رفتن نداره که میشه مسکین
کمی از ماعون صحبت میکنید؟ کمی بیشتر از اونی که گفته شد. چقدر منع ماعون موثره یا خود ماعون؟
برام سوال شد: مگه مفهوم یتیم و مسکین تغیر می کنه؟ اینجوری کار سخت میشه و حض و دع هم دستخوش تغییر میشه و...
مرضیه جان وقتی انسان از خودش در بیاد و خود بین نباشه می تونه زکات بده وقتی کاراش رو برا خدا انجام بده نه مردم اون موقع از هیچ چیز نا امید نمیشه و تلاشش را برای حرکت ورشد تک تک افراد جامعه انجام میده
سوره های قرآن واقعا عالین. همه سوره ها به نوعی کمک به رفع نقایص حرکت و ایجاد تحرک و سرعت اند. آدم تازه میفهمه چقدر حرکت میتونه هیجان داشته باشه.
البته این مطلب خارج از گود بود ولی برام جالب اومد. وانستا حتی اگه بقیه تو رو به ماندن ترغیب میکنن.
۰۹ فروردين ۹۳ ، ۱۸:۱۵ میرتاج الدینی
بچه ها ببخشید اینقد سوال میپرسم
میشه یکی لطف کنه یتیم و مسکین رو تو جامعه خودمون برای این حقیر تصویر سازی کنه
میخوام بدونم منم دورو برم یتیمی بوده که رونده باشم؟
این جور که بر میاد تفاوت این دو توی نوع نیاز و تفاوت تو برخورده. یتیم الزاما سکون نداره و نیازش از جنس ولیه. کسی که به حرکتش سرعت بده و کمکش کنه تا نقص هاشو برطرف کنه. اما مسکین نیاز داره یکی بیاد و راش بندازه.نیاز به حرکت اجتماعی داره اینو از حض گفتم. نیاز به طعام .
صفای وجود آبجی های نماز گذار خودم...
شما بیشتر ما رو شرمنده کردید.
یک بوس آبدار جانانه برای همه تان... :*
آبجی مرضیه منم کلی خسته ام ولی دلم نمیاد برم انگار تازه بحث داره عمیق میشه.
برای اینکه انرژی بگیریم صلوات
بنده اینو از سوره دریافتیدم که هر کس با توجه به اقتضایش( در حد بینهایت! ) بایستی بکوشد تا اهل تشخیص شود. و حریم شناسی کند و حفظ حدود کند.( چه فردی و چه اجتماعی)
اول تخلیه کند خود را از فحشا و منکر.تا در وی تحلیه( ت ح ل ی ه ) در وی رخ دهد و به نوعی اقتضایش بالا رود و چچرخه ادامه دار شود.
از اینجا هم میتوان شروع کرد که اگر هر فردی زکات علمش رو بده و با آگاهی دادن و بالا بردن علم دیگران آنها را از مسکنت و یتیمی برهاند، میتواند انشاالله نماز پرمحتوا تر و توحیدی تری اقامه کند.ان شاالله.
صلوات
خدا قوت خ صادقی جان. خدا اجر و توفیق رو با هم بهت بده. ؛)
۰۹ فروردين ۹۳ ، ۱۸:۰۵ میرتاج الدینی
وااااای خانم صادقی عزیز کلی شرمنده و حجالت زدمون کردی با این حرفت.........
اصلا نمیدونم چی باید بگم؟
براتون صلوات می فرستم..........
در مورد یتیم چی محدثه؟
۰۹ فروردين ۹۳ ، ۱۸:۰۲ میرتاج الدینی
کسی میدونه دع یتیم با طعام ندادن مسکین چه فرقی با هم دارند؟
خواهرا من خستمه :(
چی کار کنم؟ از صبح در بیمارستان به مساکین جسمی ارائه خدمات! میکردیم!!
ازون طرف دلم میسوزه یا بهتر بگم کباب میشه اگه ادامه بحث و نباشم.آخه حرف هست برا گفتن.اونم زیاد.
یکی به من یتیم مسکین کمک کنه.
ایتها الناس!!!! :)
در ادمه صحبت خ میر تاج الدینی. بحث سر این نیست که طرف خودش اطعام کرده به طور فردی یا نه. بحث سر تشویقه .
تو سوره دو تا رای داریم. یکی هست که در جایگاه سوم شخصه و جایگاه رسالت دارد و دیگری میخواد که دیده بشه اونم تو لباس دین.
۰۹ فروردين ۹۳ ، ۱۷:۵۵ میرتاج الدینی
یکی از مسایلی که همیشه توجه منو به خودش جلب میکنه واژه «یحض» است......
یعنی تشویق کردن به امری در فضایی که به نظر دون شان فرد است..... حال شان ای که شاید موهومی باشد......
این تشویق کردن چیزی به جز خود طعام دادن به مسکین است.... به نظرم این تشویق کردن یعنی فضا سازی یعنی ایجاد شرایط و موقعیت برای انجام طعام مسکین
یعنی تسهیل ساختن امر به حرکت واداشتن..... شاید یعنی فرهنگ سازی کردن
این تشویق به حق و طرفداری از آن مخصوصا در شرایط سخت اگر نباشد نماز هم هیچ فایده ای نخواهد داشت.....
من خودم در طلب یاری هستم! :)
به نظر میاد سوره سوره شناخت منافقه. تکذیب تو لایه باوری آدمها جا داره . اینا نماز می خونن پس فکر میکنن کسی بهشون شک نداره اما خداوند ایشون رو رسوا میکنه و نقاط عدم تطابق رو نشون میده. اینجوری این تکذیب رو میشه.
مهمه که کاری نکنیم که کذب اعتقادی به وجود بیاد چون عین بیماری مسری از ی فرد به ی جماعت میرسه که دین براشون فقط ی لباسه برای پوشش افکار و عقاید.
دو روایت، اولی مصداقی برای بعد عدالت محوری سوره و دومی بعد حفظ حریم که مصداقی شده و حتی برعکس:
1. محمد پسر عجلان گوید:نزد امام صادق ع بودیم که مردی داخل شد وسلام کرد، ازاو پرسش فرمودند: برادران دینی تو چگونه اند؟از انان "ستایش"فراوانی کرد.به او فرمودند:احوال پرسی "توانگران" آنان با "مستمندانشان" چگونه است؟عرض کرد:"کم" است.فرمود: رسیدگی مال دارانشان به درویشان چگونه است؟گفت: کردار و رفتارهایی را یادآور میشوید که پیش ما نیست.فرمود:چگونه اینان "گمان" میکنند که از شیعیان مایند؟
2. امام باقر ع فرمودند: پیروان علی ع کسانی هستند که در دوستی ما" سر از پا" نمیشناسند و برای ما، با هم مهر میورزند. برای زنده کردن امر ما( امر به معروف) یکدیگر را دیدار میکنند.( اهداف ما از دید و بازدید عید در ایام نوروز و باقی سال) اگر خشمگین میشوند زیاده روی نمیکنند.و چون خرسند میشوند تند نمیروند.برای همسایگان خود برکتند وبا هم نشینان و هم امیزش کنندگان خود مهربانند و رفتاری دوستانه دارند.
صفات الشیعه صفحات 8 و 13
محدثه جان حرفت در مورد آیه ی آخر که گفتی مثل اکسیژنه یاد حرف مقام معظم رهبری انداخت در مورد فرهنگ:
بخش دوّم حرف من، درباره‌ی فرهنگ است. من در یک جمله عرض بکنم: عزیزان من! فرهنگ از اقتصاد هم مهم‌تر است. چرا؟ چون فرهنگ، به معنای هوایی است که ما تنفّس میکنیم؛ شما ناچار هوا را تنفّس میکنید، چه بخواهید، چه نخواهید؛ اگر این هوا تمیز باشد، آثاری دارد در بدن شما؛ اگر این هوا کثیف باشد، آثار دیگری دارد. فرهنگ یک کشور مثل هوا است؛ اگر درست باشد، آثاری دارد. الان درباره‌ی تولید داخلی حرف میزدیم؛ اگر بخواهیم مصرف تولیدات داخلی به معنای واقعی کلمه تحقّق پیدا کند، باید فرهنگ [مصرف] تولید داخلی در ذهن مردم جا بیفتد؛ اگر بخواهیم مردم اسراف نکنند، بایستی این باور مردم بشود؛ این یعنی فرهنگ. فرهنگ یعنی باورهای مردم، ایمان مردم، عادات مردم، آن چیزهایی که مردم در زندگی روزمره با آن سر و کار دائمی دارند و الهام‌بخش مردم در حرکات و اعمال آنها است؛ فرهنگ این است؛ این پس خیلی اهمّیّت دارد.
سلام بر شاهد عزیز میشه جمله ای که در مورد کذب و تاثیرش بر سهو و منع ،حض،دع گفتید برامون بازش کنید
۰۹ فروردين ۹۳ ، ۱۷:۴۳ میرتاج الدینی
یکی از عزیزان در مورد آیه آخر پرسیده بودن که بی جواب مونده بود......
چیزی که من میدونم اینه که منع ماعون کردن یعنی حتی از رسیدن حداقلی ترین چیزهایی که برای جریان داشتن یک زندگی عادی لازم و ضروری است جلوگیری کردن.... چیزهایی که برای حفظ حیات نقش اکسیژنو داره
خب به این مسیله می شه از دو بعد مادی و معنوی نگاه کر
در بعد معنوی یکی از این ضروریات داشتن ولی و راهنما یی است که ره بلد باشه و در رسیدن به حق یاری رساننده......
کسی که جامعه رو از این حق محرو کنه در واقع مصداق انسان این سوره است.......
و این خیلی مورد توجه که
علامه گفتن :نماز ، انسان را- به نحو اقتضاء نه علیت تامه- از فحشاء و منکر باز مى‏دارد
نماز داریم تا نماز
سلام محدثه جان به نظرم شاید به خاطر همین است که لحن در سوره یهو میچرخه بر نفرین و ویل بر اون داده شده.

به خاطر همین افرادی که نمازشون حقیقیه می تونن رهبری یه جامعه را به دوش بگیرند چون آونها کسانی هستند که دید حقیقی و واقعی به جنبه های مختلف دین دارند و به قول شما حدود را می شناسند و می توانن آنها را به بقیه نشون بدند و اینهاند که می تونن زمینه ساز حرکت و جریان در بقیه بشوند.اون موقع است که با کمک این افراد که میتوان به لوازم پایه ای(ماعون) برای حرکت دست یافت
۰۹ فروردين ۹۳ ، ۱۷:۳۶ میرتاج الدینی
سلام عذر خواهی منو بابت تاخیرم بپذیرید.......
نظراتتونو خوندم....
عالی بود......
تقریبا نماز محور سخن همه شما دوستان شده.......
پس توی این سوره مبارکه ویلی که بر نمازگزاران کاهل و ریا کار فرستاده شده از کلیدی ترین آیاته؟
اقامه نماز. چیزی که تو این سوره نشده علاوه بر این توجه به خداوند در نماز آدمی رو به خیر تحریک میکنه. این طبیعت نمازیه که توش ریا و سهو نباشه
آبجی نفیسه این کار جهادنرمی که گفتی بسی دشوار است ها...خواهر
یعنی میدونی بایستی رسما جهادی کار کرد.یعنی با جان و مال و ...مثل شهدای اول تا آخر تاریخ.
بسم الله...
بحث تکذیب هم جدی بگیریم . یعنی جدی تر. تاثیرش رو سهو و دع و منع فوق العاده ست.
بچه ها موافقم باهاتون در این جهت که تمرکز هم سطح سازی و یکی کردن جهت و انگیزه و توجه ولی کدوم جنبه نماز حرکت زاست؟
نماز ی جریان ساز قویه. خود حرکته پس طبیعیه که اثرش هم رفع موانع حرکت باشه. یتیم و مسکین امیدشون به کسایه که حرکت دارند.
احسنت آبجی.
تمرکز
بعد توحیدی سوره.بعدی که قرار بوده بواسطه نماز همه آدم ها رو در یک نقطه جمع کنه اما بیشتر تفرقه ایجاد شده و تفاوت.
و حتی شاید بتوان گفت این بعد توحیدی که همه رو یک جا جمع میکنه، نزدیک به بعد عدالت محوری است.چرا که انسانها در بعد عدالت محوری سوره قرار است در یک سکو قرار گیرند و توازن و تعادل برقار شه بینشان.
واقعا سپاس...
پس میتونیم به این نتیجه برسیم یک کار فرهنگی که باید انجام بدیم اینه که نگرش و ذائقه آدم ها رو برای نماز تغییر بدیم
ی بعد نماز تمرکزه.اینکه بدونیم از برا چی قامت بستیم و در سلام به چی باید رسیده باشیم. لااقل ی رکعت حواسمون جمع باشه. ضمن اینکه در سهو از نماز معنایی برایی بی باکی از فوت نماز هست. پس ی بعد دیگه اینه که اهمیت و جایگاه اقامه نماز رو فهمیده بشه
دوستان یکی آیه ی آخر را توضیح بده
و بگه چرا بین نماز و یتیم و مسکین ارتباطه و کدوم جنبه ی آن نماز رفع این نیازه
به نظر بنده همانطور که دوستان گفتند بایستی نماز خود را درست کنیم تا بتوانیم جامعه را درنهایت از یتیمی و مسکنت درآوریم.شاید بتوان از اون طرف هم کار را شروع کرد تا یک روز نماز واقعی را بتوان اقامه کرد.
منظور اینست که روابط سوره ماعون الزاما یک طرفه نیست.بلکه چرخه است.پس میتوان نتیجه گرفت اگر رابطه ات با افراد جامعه ات رابطه ای رشد زا باشد.طبق چرخه سوره نمازت نیز نماز حقیقی خواهد شد.
حفظ حدود و عدالت محوری در این سوره به نوعی بسیار مهم و راه گشاست.اگرچه اقامه حدود در سوره فجر ملموس تر است.
در مصداق سازی و مثال نیز بایستی از روایات اهل بیت کمک گرفت.چرا که ایشان کامل ترین ارائه دهنده حریم و حدود و عدالت در جامعه هستند.ان شاالله روایاتی با کمی شرح ارائه میکنیم...صلوات.
بچه ها بیاید یه اساس نامه از این سوره برای عملیاتی کردن از سوره در جامعه دربیاریم و راهکاری برای رسیدن به ولایتی که در این سوره است رو هم در بیاریم و ببینیم این سوره در جهت نام امسال چه کمکی بهمون میکنه
بسم الله
سلام دوستان.جالبه که همه جا دعوت به نمازه و اینجا توبخ ی سری نمازگذار که به قول دوستان خیلی هم دور نیستند
به نظر میاد ذی حجر سوره دینه. تکذیب اون رد کردن خط قرمز هاست
شرمنده بچه ها این جولان بود اصلا قرار نبود فرستاده بشه ولی اشتباهی اومد
شاید رکن سجده ی نماز که همان خضوعه نشان از پذیرش دین و رعایت آن باشه
رکن تکبیره الحرامش یعنی هیچ چیز غیر از تو و ازبین برنده ریا باشه
قرائت هم علم به مصادیق یتیم و مسکین است و نیازهای جامعه بود و نتیجه این علم خشیت برای انجام
دقیق منظورتون رو برای مصداق نفهمیدم خ صادقی اما :
نماز به انسان می‌گوید حقوق دیگران را نگیر، بلکه با خدا رابطه پیدا کن، و وقتی با خدا رابطه پیدا کردی رزق را از او می‌طلبی و این «نعبد»گفتن و متکلم مع الغیر آوردن ما در نماز و مع الغیر ذکر کردن و خیر دیگران را خواستن و دیگران را در خیر خود سهیم دانستن ایجاب می‌کند که انسان در مسائل اقتصادی هم دیگران را فراموش نکند
اره خانم صادقی اگه خودتون شروع کنید بهتره...
مرضیه جان منظورت رو دقیق نفهمیدم که جواب سوالت رو بدم.
مثالش رو بزن که من روشن بشم
۰۹ فروردين ۹۳ ، ۱۶:۵۴ سمیرا فولادچنگ
خانم علیخانی واقعا عالی بود..کیف کردم با اقامه ی حدود
اگر نماز آنطوری ادا شود که امام حسین به جا گذاشتن ، حد یتیم و مسکین را می توان فهمید
حد رعایت حقوق را می توان فهمید
خواهرا به نر بنده شاید میشه سوره رو با تمامی ابعاد نماز توصیف کرد.بعد حریم داشتن یا نداشتن.کجاها حریم واقعی است و کجاها حریم های توهمی باعث کارهای نامناسب توسوره میشود.
عدالت.مصداق سازی آن.
هر خواهری یک بعد از نماز رو بگه تا با تصویر سازی و مصداق هاش جامعه توحیدی رو ترسیم کنیم...صلوات.
نماز خوب هم نمازیه که سمت لنز دوربین دل ادمو به جهت صحیح بچرخونه... ینی ادم سوره مشکلش این بود که اهل ریا بود ینی مثل همه ی ادما دوس داره یکی کارشو ببینه و بخاطرش تشویقش کنه... اما اون مرجع بیننده رو اشتباه گرفته.. به جای خود خدا بنده رو بیننده گرفته، حالا نماز خوب با درست کردن این دیدگاه همه ی قفلهای سر راه را باز میکنهو باعث جریان یافتن ماعون در جامعه میشه...
مهرناز جان این حرف شما میشه طراحی سیستم و برنامه ریزی و ایجاد طعم برای اقامه نماز به صورت حقیقی در جامعه و جامعه ای که نمازش درست نیست مسکینه و یتیمه
یادمه در سفر جنوب، پیرامون سوره فجر و واژه ی ذی حجر رسدیم به این نکته که :
امام حسین (ع) خونش را داد تا ما ذی حجر شویم ، ذی حجر یعنی دارای سنگ چین ، یعنی کسی است که حدود را رعایت می کند
و به برکت همین خون سید الشهدا نماز به میراث گذاشته شده است( نماز به عنوان نماد رعایت حدود) تا حدود های اساسی زندگی برای همیشه حفظ شود.
حد آنکه نمیتوانیم قبله مان را تغییر دهیم ، نمیتوانیم قیاممان رابه قعود تبدیل کنیم ،نمیتوانیم ارکان های زندگی را جابه جا انجام دهیم،حد رعایت حقوق یتیم و مسکین ،حق...
زندگی قیام می خواهد و این از ارکان زندگی است، زندگی رکوع می خواهد، زندگی با سجده اش معنا می گیرد، زندگی قرائت می خواهد تا حقایق حقیقی عالم را بخواند، زندگی ولی می خواهد واز ولی، نه گامی پیش رفتن و نه گامی پس رفتن.
اگر نماز آنطوری ادا شود که امام حسین به جا گذاشتن ، حد یتیم و مسکین را می توان فهمید
حد رعایت حقوق را می توان فهمید
پس آفت اصلی مطرح شده تکذیب روز جزاست و اما راه حل طلایی مطرح شده در سوره نماز است، یعنی به گفته قران نماز خوب قطعا ویقینا و بی برو برگرد فرد را و البته جامعه رااز همه ی آسیبهای مطرح شده نجات میده
به نظر بنده جای ترسناک هم همین جاست دیگه. خ.شهسواری
چون داره از چیزی کم میذاره که تا دیروز دم دست بود و اصلا به چشم نمیومد و کسی هم هرگز تصورش رو نمیکرد که اونم گرون بشه! تا بعد سیزده بدر...
با عرض سلام و پوزش بابت تاخیر... پیشاپیش هم از گرفتگی صدا بخاطر کسالت عارضه عذر خواهی میکنم!
آدم سوره یه آدمیست شبیه خیلی از آدمهای اطراف ما یا شاید خود ما... مسلمان ،نماز خوان و ظاهرا معتقد به روز جزا، ولی سوره یک سری شاخصه به ما معرفی میکنه که از روی آنها میتوان فهمید ایا واقعا این انسان معتقد به معاد هست یا نه.... یعنی ما باید اول از همه به خودمان رجوع کنیم، ببینیم برخوردمان با یتیم و مسکین چگونه است، اهتماممان به امر نماز چگونه است... اگر انطور که سوره گفته باشیم قطعا و بی برو برگرد (البته خدایی نکرده) از مکذبین هستیم
دوستان گلم .فک می کنم همه به این نتیجه رسیدند که اگه نماز ما به معنای حقیقی کلمه درست بشه همه چیز حل می شه.اما باید فکر کرد که چه جوری می تونیم نماز خودمون در درجه اول وبعد نماز بقیه افراد رو درست کنیم تا به اون جامعه آرمانی که خانم صادقی میگن بشه دست پیدا کرد؟
اولین چیزی که به ذهن خودم رسید برگرفته از نام وبلاگ بود "طبیب دوار ." پیامبر(ص) عزیز ما با پای خودش راه می افتاد دنبال آدما ...منتظر نمی موند که بیان سراغش...یا آیه ای که هرکس یک نفر را زنده کند انگار که تمام عالم را حیات بخشیده....پس موضوعی که این جا مطرحه اینه که باید به صورت فرد به فرد پیش رفت.این تیکه شعره علی فانی رو دوست دارم"اگر یک نفر را به او وصل کردی برای سپاهش تو سردار یاری "به نظرم الان هم این جوری باید در دل جامعه نفوذ کرد...همون کاری که غربی ها واسه فساد جوونای ما می کنن. یکی رو که فاسد کردن این میره دوستش رو میاره وبه همین ترتیب پیش میره و می بینی که خیلیا در گیر شدن .مثل یه دومینو که اولی رو بندازی طی یه سیکل همه رو میندازه.پس ما هم باید مثل اونا ولی عکس اونا عمل کنیم .اول از همه هرکسی باید اول خودش رو بسازه.بعد با حب و علاقه شدید پیدا کردن به دوستش و سرنوشتش، اون رو بیاره توی راه.ممکنه اولش سخت و بدون نتیجه خودش رو نشون بده ولی نباید ناامید شد.از کارای کوچیک باید شروع کرد.و باز هم تأکید می کنم که بودن بین آدما و برخورد مستقیم با اونا برای مدت طولانی خیلی می تونه موثر باشه(سخن مولا علی(ع)که کار اندک پیوسته نزد من باارزش تر از کار زیاد اما کوتاه مدته(نقل به مضمون بود:))...
اباالفضل!!!
عجب سخن خفنی گفتن جناب المیزان!
پس با این اوصاف هر چقدر نمازت را خفن تر و توحیدی تر بخونی به همون نسبت یتیم و مسکین کم میشن و به همون نسبت جامعه امام زمانی تر میشه.
وای بچه ها روضه باز بخونیم: یعنی هنوز کسی یا کسانی پیدا نشدند که نمازی بخوانند که امام زمان ظهور کنه... :(
ما که پاک له شدیم رفت....شما رو نمیدونم...
سپاس آبجی نفیسه...
منع ماعون خیلی چیز مهمی تو سوره...
چون مالزوما فکر میکنیم فردی روکه خدا دستور رویتش رو به عنوان یه فرد مکذب به مامیده باید خیلی کارهای بزرگ بدی انجام بده مثلا بگه خدارو قبول ندارم یا جلوی پیامبر بایسته....
اماادم بد این سوره این جوری نیست ... ادم بد این سوره منع ماعون میکنه... یعنی فقط از چیزهای کوچک که تو چشم نمیان کم میذاره...
این سوره من رو خیلی یاد سقیفه می اندازه آدم هایی که صحابه بودند نماز می خونندند ولی جامعه رو از اولیه ترین نیاز برای حرکت که همون امامت و ولایت بود منع کردند و جامعه ای که باید دست در دست ولی به منبع بی نهایت متصل بشند را یتیم یا مسکینی کردند که ساکن شده و نمی تونه یا نمی دونه چی کار باید بکنه
نمازهای روزانه نماد هستند برای تمرین درک در محضر خداوند قرار داشتن.
وفتی این موضوع درک بشه فرد تنها یک جهت رو میبینه و اونو برمیگزینه این یعنی اخلاص و این در تمامی اعمال انسان جلوه پیدا میکنه و کل اوقات فرد میشه درک این حضور ،میشه خوشا آنان که دایم در نمازند...
اما وقتی که توجه به محضر خدایی نباشه و جهات موهومی پیدا بشه اینجاست که این چند جهتی باعث میشه ریا گریبانگیر فرد بشه و دیش توجه آدمی رو به خودش جلب کنه و مبنا چیزی غیر الهی میشه و این یعنی کذب که مصادیقش در سوره ذکر شده.
و این خیلی مهم که :
آدم این سوره اونقدرها هم دور از دسترس نیست...
آبجی نفیسه حرفت درسته.
به نظر بنده نماز تنها در نگاه اول است که سبب اتحاد ظاهری افراد جامعه میشود یا نمیشود.
اما اتحاد کامل بواسطه ابعاد دیگر نماز رخ میدهد.
ابعاد دیگر نماز را میتوان با یک مثال ملموس دوران انقلاب خودمان ترسیم نمود.
نماز گذاری عدالت محور، به همراه جامعه ای که نودو هشت درصد یتیم و مسکین بودند.
او چگونه ما را از یتیمی و مسکنت در آورد؟طعام متناسب مسکین های زمانش چه بود که توانست انقلاب ایجاد کند؟
بریم تا تهش...
سلام
به نظرم آدم سوره انقدر ها هم بدنیست! نه اینکه بد نیست بلکه خودش فکر میکنه آدم خوبیه ...
چون نماز میخونه...! نماز خوندن خیلی ملاک مهمیه ومگه میشه کسی روز جزارو تکذیب کنه و نماز بخونه؟!
اما چطور میشه سوره دستور رویت ادمیکه نماز می خونه رو به عنوان یه فرد مکذب مطرح کنه؟! وحتی بگه ویل للمصلین؟!!!
به نظر میرسه آدم این سوره چون جنبه های اجتماعی نماز رو رعایت نمی کنه و واکنش خوبی نسبت به مسکین و یتیم نداره دچار تکذیب دین شده یعنی این فرد بیشتر در لایه عمل مشکل داره (اگرچه قطعا در باور هم مشکل داره)
بنابراین به نظرم
1.وما از بروزات اجتماعی افراد میتونیم بفهمیم نمازشون رو چقدر خوب میخونن یا چقدر در نمازشون سهو دارن
2. نمازگزاری که نمازش منجر به طعام دادن به مسکین و.. نمیشه در واقع دچار ریا شده چون اگر نمازش رو برای خدا خالص کرده بود باید بروزات اجتماعیش اصلاح میشد...

این طوری دیگه آدم سوره انقدر دور از دسترس نیست.. یعنی....
من نمی فهمم چرا اینقد دع یتیم و مسکین مهم جلوه میکنه
۰۹ فروردين ۹۳ ، ۱۶:۲۳ سمیرا فولادچنگ
درسته که یک همبستگی بین نماز و نهی از فحشا هست ولی بالاخره برای درمان فحشا یک جامعه باید روی کاهش فحشا کار کرد یا اقامه ی نماز.
سیستم خود گیج کنندگی خانم صادقی رو هم نفهمیدم:)
دوستان ما رفتیم التماس دعای فراوون دارم.
خدانگهدار
بازدارى از گناه اثر طبیعى نماز است، چون نماز توجه خاصى است از بنده به سوى خداى سبحان، لیکن این اثر تنها به مقدار اقتضاء است، نه علیت تامه، تا تخلف نپذیرد، و نمازگزار دیگر نتواند گناه کند، نه، بلکه اثرش به مقدار اقتضاء است، یعنى اگر مانع و یا مزاحمى در بین نباشد اثر خود را مى‏بخشد، و نمازگزار را از فحشاء بازمى‏دارد، ولى اگر مانعى و یا مزاحمى جلو اثر آن را گرفت، دیگر اثر نمى‏کند، و در نتیجه نمازگزار آن کارى که انتظارش را از او ندارند مى‏کند، خلاصه یاد خدا، و موانعى که از اثر او جلو مى‏گیرند، مانند دو کفه ترازو هستند، هر وقت کفه یاد خدا چربید، نمازگزار گناه نمى‏کند، و هر جا کفه آن موانع چربید کفه یاد خدا ضعیف مى‏شود، و نمازگزار از حقیقت یاد خدا منصرف مى‏گردد، و گناه را مرتکب مى‏شود.
و اگر خواننده عزیز بخواهد این معنا را لمس کند، باید حال بعضى از افراد که نام مسلمان دارند، و در عین حال نماز نمى‏خوانند، در نظر بگیرد، که اگر رفتار آنها را زیر نظر قرار دهد، مى‏بیند که به خاطر نخواندن نماز، روزه را هم مى‏خورد، و حج هم نمى‏رود و زکات هم نمى‏دهد، و بالأخره سایر واجبات را هم ترک مى‏کند، و هیچ فرقى بین پاک و نجس، و حلال و حرام نمى‏گذارد، و خلاصه در راه زندگى هم چنان پیش مى‏رود، هر چه پیش آید خوش آید، و هیچ چیزى را در راه خود مانع پیشرفت خود نمى‏بیند، نه ظلم، نه زنا، نه ربا، نه دروغ، و نه هیچ چیز دیگر.
آن وقت اگر حال چنین شخصى را با حال کسى مقایسه کنى که نماز مى‏خواند، و در نمازش به حد اقل آن یعنى آن مقدارى که تکلیف از گردنش ساقط شود اکتفاء مى‏کند، خواهى دید که او از بسیارى از کارها که بى نماز از آن پروا نداشت پروا دارد، و اگر حال این‏ نمازگزار را با حال کسى مقایسه کنى که در نمازش اهتمام بیشترى دارد، خواهى دید که دومى از گناهان بیشترى پروا دارد، و به همین قیاس هر چه نماز کاملتر باشد، خوددارى از فحشاء و منکرات بیشتر خواهد بود.
(المیزان)
به نظز بنده تکذیب دین آثاری دارد که در سوره به صورت دع یتیم و... و سهو درنماز و...نمایان میگردد.یعنی مکذب دین رسما خود را از سرچشمه اصلی عدالت و برابری و به نوعی سرچشمه صیر و صعود محروم کرده است.پس به نوعی خودش خودش را ساکن کرده است.
...
پس نماز واقعی در سوره ماعون نمازی میبایست میبود که بتواند جامعه را از یتیمی و مسکنت برهاند....
...
سمیرا جان جواب سوالت را از کتاب آیت الله جوادی آملی یافتم (نماز زیباترین جلوه‌ نیایش، ص 19)
جهان طبیعت، جهان تأثیر و تأثر متقابل است همان طور که «اِنَّ الصّلوهَ تَنْهی عَنِ الفَحْشاء وَ المُنْکَرِ» اِنَّ الفَحْشاءِ هم تَنْهی عَنِ الصَّلوه کسی که اهل فحشاء و منکر است توفیق خواندن نماز ندارد. اینها یک تضاد متقابل دارند ممکن نیست که نماز جلوی فحشاء را بگیرد ولی فحشاء اثر منفی در مورد نماز نگذارد. همان طوری که نمازگزار از فحشاء منزه است، انسان فحاش یا فاحش یا بدعمل هم توفیق انجام نماز را ندارد
و در ادامه ، همه آن ویژگی هایی مه الان خانم صادقی در ارتباط با نماز گفتن
مرضیه جان آدم این سوره اصن نماز خوندنش برا خودشه نه برای حق و اقامه نماز باعث اتحاد یه جامعه و یکی کردن هدف افراد جامعه است و از طرفی باعث قوام یه جامعه میشه
افراد جامعه از نماز گزاران توقع دیگری دارند ولی وقتی فرد به ظاهر نمازگزار به وظایف خود عمل نمیکنه مردم نه تنها از این فرد بلکه از جامعه اسلامی زده می شوند
به نظر بنده نماز بعد فردی و اجتماعی دارد.نماز این سوره نیز دقیقا به همین شکل است.
نماز این سوره نمازی یتیم پرور و مسکین زاست.پس از عکس سیستم سوره استفاده میکنیم و میبینیم خداوند نمازی را نماز جامعه دینی میدانند که یتیم زدا باشد و مسکینها را از مسکنت برهاند.خوب که به نماز گذار سوره دقت میکنیم خود وی هم دچار نوعی بیعدالتی شده.همان سیستم خود گیج کنندگی معروف...و اینجاست که فرمودند: ومکروا ومکرالله و الله خیرالماکرین.
در ادامه ان شاالله بیشتر ابعاد نماز را باز کنیم.صلوات.
به نظر بنده شاید بشه گفت که مساکین تا موقعی که مسکنت دارند توانایی انقلاب ندارند.اون مستضعفینند که میتونند انقلاب کنند.
حالا بیام جمله رو شرح بدیم:در جامعه دینی امام زمانی همه به درجه ی متناسبی از عدالت و برابری رسیده اند.
اما در جامعه ما که هنوز اول راه است عدالت فردی و اجتماعی سطح مطلوبی ندارد.در جامعه سوره ماعون هم یک چنین اتفاقی افتاده است.مردم عدالت فردی و اجتماعی را در سطح بسیار ضعیف دارند.
حال یک سوال مطرح است: چگونه یک به ظاهر نمازگذار که در نگاه اول انتظار جامعه اسلامی را برآورده میکند.مورد اینگونه ویل قرار میگیرد؟
مگر نماز تنهی عن الفحشا و المنکر نیست؟ چه ارتباطی میتوان بین این نماز و جامعه برقرار کرد؟
مگر چه نمازی را خداوند مدنظر دارند که این جامعه از آن بی بهره اند؟
ادامه دارد...
نماز هم جنبه فردی داره هم اجتماعی. جنبه فردی از نظرلزوم حضور قلب در پیشگاه خداوند و حفظ این درک حضور در تمامی لحظات و جنبه اجتماعی نماز با برپانگهداشتن دسته جمعی و ایجاد حس همبستگی نمازگزاران و ایجاد وحدت و همکاری در پیشبردن جامعه در مسیر ولایت الهی
فاطمه راجع به اون بحث سلیقه ای بودن هم که اشاره کردی، خود علامه هم به این نکته اشاره کردن که ، وقتی واژه طعام به جای اطعام انتخاب شده ، نشان از آن است که این طعام حق آن هاست و نه اینکه تو بخواهی یا نخواهی از سر دلسوزی آنرا بدهی با نه
مرضیه جان میشه شما برایمان جامعه رو ترسیم کنی
به نظر من یا توجه به آیات و روایاتی که شنیدیم ، نماز کاری است که توسط فرد انجام می شود اما آثاری دارد که هم فردی است و هم اجتماعی .
فقط کافی است ، برای اثر اجتماعی آن ، نماز جمعه را تصور کنید..
یادمه یه روایتی از امام علی (ع) خوندم راجع به وقت نماز ، که حتی در اون هم میشه یه بعد اجتماعی اش فکر کرد
بهترین وقت و سرزنده‌ترین وقت را برای عبادت خود انتخاب کنید، یعنی شما که باید نماز بخوانید در اول وقت با طراوت بخوانید نه در آخر وقت با کسالت. زیرا اگر در اول وقت با طراوت نماز خواندید هم کار مردم را و هم کار خود را در راه خدا تصحیح کردید، آنچه که به شما اجازه خلاف نمی‌دهد همین نماز است.
بچه ها به نظرم یکی از راهکارهای به حرکت واداشتن یک جامعه :
1.اصلاح در باور غلطی هست که همه ی جوامع کم و بیش به اون دچار هستند و اون هم عدم باور به روز جزاست چراکه قرآن میگه که حتی اگر گمان قیامت رو هم داشته باشید از انجام عملی که شما رو به عذاب محکوم میکنه جلوگیری می کنید.
2. درست ادا کردن نماز و اهمیت دادن به اون جامعه رو از فحشا نجات می ده.
3.ریا اگر از جامعه زدوده بشه و هرکس برای خدا کارکنه نه برای دیده شدن! از طرفی با درست کردن این دیدگاه که خوبی انسان رو باید اطرافیان ببینند به این باور درست که خداوند برای انسان کافیست هم راهکار مناسبی به نظر میرسه.
4. عدم منع ماع. همون طور که در ترجمه ی کلمه ی ماع اومده هر چیز کوچکی که کار یک نفر رو راه بندازه هم شامل ماع میشه.
۰۹ فروردين ۹۳ ، ۱۵:۵۳ مریم مرادیان
موافقم نفیسه.بله مساکین هم تحت سیستم امام که جهت حرکت رو میدونه انقلاب میکنن
سلام مرضیه جان باید معیارهای نماز رو از بقیه سوره در بیاریم
ولی چیزی که در این سوره مطرحه آدم ها سهل انگار نیستن و هم در کیفیت و هم در کمیت آن دفت دارند که همون سوره معارج میشه
آبجی مریم به نکته مهمی اشاره کردن اینکه مسکینان جامعه حقی دارند بر توانگران. پس کمک به اونها نه تنها سلیقه ای دلبخواهی نیست بلکه حق معلومی ست که هر دو قشر باید به اون آگاهی داشته باشند و در صدد احراز و ادا کردن اون حق بربیان.یک کوشش دوجانبه...
این نشون دهنده لزوم تحرک اجتماعی همه اقشار جامعه ست که انفعال و سکون جامعه زدوده بشه .
۰۹ فروردين ۹۳ ، ۱۵:۵۱ مریم مرادیان
آره صفیه راس میگه سمانه، چرا نماز فردی نیس؟
سلام مریم جان ،چه جور افرادی که اصلا توان حرکت ندارند می تو نن انقلاب کنند به هر حال یه آدم باید از اون جامعه پاشه و با طراحی سیستمی اونا را آگاه کنه که اونم امامه
۰۹ فروردين ۹۳ ، ۱۵:۴۸ مریم مرادیان
نفیسه جون از یه بعد دیگه هم میشه نگاه کرد که اگه محبت بین آدما زیاد بشه تو جامعه (حداقلش اینه که بیخوان یحض علی طعام المسکین کنن) احساس مسولیت میکنن و بعد برای اینکه بهتر مسولیتشونو راحت تر و بهتر انجام بدن از نماز کمک میگیرن.البته به قول استاد بسته به کلاس کاری آدما فرق میکنه!
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم
خواهران سلام
بیایید ابتدا یک جامعه ایده آل قرآنی امام زمانی را تصور کنیم...
نماز اون جامعه چه گونه باید باشه که بهش بگن قرآنی؟
خانم علیخانی چرا نماز رو فردی نمی دونید؟
در ادامه ی ان بحث که تضعیع و ترک نماز یکی از عوامل موثر در داشتن این صفات است
یک مورد هم با توجه به آیه زیر می توان گفت:
اَلَّذینَ اِنْ مَکَّنّاهُم فِی الاَرْضِ اَقامُوا الصَّلاهَ
یکی از وظایف اصلی رهبران حکومتی، تمکین و اقامه ی نماز است
۰۹ فروردين ۹۳ ، ۱۵:۴۵ سمیرا فولادچنگ
به نظرم رویت این سوره که خطاب به پیامبره خیییلی درس ها برای حرکت ما و رهبر جامعه میتونه داشته باشه
وقتی من حس کنم که جلوی دوربین پیامبر یا اولیای خدا هستم سعی در ریای کارهام جلوی غیر خدا و مردم عوام نخواهم داشت..
سلام به دوستان تازه مان : خ مرادیان و شهسواری :)
استفاده کردیم از نظراتتون
فقط اینکه نماز به نظرم فردی نیست>>>مریم
اما خب متوجه صحبتت شدم ولی
جامعه ای که دارای ملاک هایی چون تکذیب و ریا باشند و از دستگیری مسکین و یتیم نه تنها سرباززنند بلکه دیگران را هم باز دارند فقط به سمت تباهی پیش میره. این جامعه وقتی نگران هم نوع خود نباشه و فقط سود خودش رو ملاک قرار بده از هیچ عملی فروگذار نمی کنه تا خودش به پیشرفت بیش تری برسه و حالا اگه این فرد با ریا و دروغ خودش رو نماینده ی انسان دیندار هم معرفی کنه وضعیت به مراتب بدتر میشه چراکه جامعه رو از دینداری و افراد دیندار متنفر میکنه.
این انسان خیلی دیدش محدوده در صورتی که اون همه چیز را به صورت بینهایت می خواد ولی حواسش نیس که اون باید سرش رو از طرف خودش در بیاره و به اطراف هم نگاه کنه و اون موقعه که می تونه دست دیگران رو هم بگیره و برای ایجاد تحرک در جامعه تلاش می کنه
یتیمی که در سوره گفته شده در مقیاس وسیع همه افراد جامعه هستند که ولی معنویشون رو درک نکردند. و مکذب دین نه تنها کاری در جهت رفع مشکل این افراد به ولی انجام نمیده بلکه با راندن اونها، باعث عقب افتادگی و سرشکستگی بیشترشان میشه. با این وضع جامعه یتیمی اش افزایش پیدا میکنه...
۰۹ فروردين ۹۳ ، ۱۵:۳۹ مریم مرادیان
سلام خواهریا
سال نو مبارک!!!!!
برداشت من از سوره ماعون بهمراه جواب سوالا اینه که :
آدمای سوره هیچ هدف و نهایتی واسه خودشون نمیشناسن(یُکَذِّبُ بِالدِّین)، پس نیازی هم به حرکت در خودشون نمی بینن که اگر می دیدن متوجه میشدن که برای اینکه خودشون توی این دار تزاحم بتونن حرکت کنن مجبورن بقیه رو هم به حرکت در بیارن پس یتیم و مسکین جامعه رو هم به حرکت در میارن.
حالا چرا سوره اول اومده بحث اجتماعی گفته، بعد به فردی(صلاة) پرداخته؟ به نظرم چون ما از نماز به عنوان یه اهرم استفاده میکنیم تا بتونیم توی جامعه بدرستی وظیفمونو انجام بدیم، حالا وقتی یکی تو جامعه وظیفه ای واسه خودش نبینه چون اصلا حرکت براش موضوعیت نداره، خب چه نیازی داره که یه نیرو و اهرم داشته باشه؟ پس توی نمازشم سهل انگاری میکنه و صرفا میخونه که بقیه بدونن نمازخونه!
حالا همچین جامعه ای با این اوضاع که هیچکس دست اون یکیو نمیگیره اینقدر میره جلو که اکثریت به مسکنت برسن، از اینجا بحث دو تا میشه، اگه مساکین درک درستی از حقشون داشته باشن شورش میکنن و انقلاب میشه ، اگرم نداشته باشن زیر فشار زور و استعمار کم کم نسلشون منقرض میشه حتی نسل استعمارگراشون چون بالاخره باید یکی باشه که استعمارش کنن یا مثل اقوام گذشته عذاب نازل میشه
بچه ها در این سوره یه مکانیسم برای طهارت و افزایش افق دیدمان و از خود درآمدن بیان کرده و اون نمازه و اگر نماز درست بشه این فرد از خودش در میاد و از خود نگاه بینی در میاد
سمیرا جان به نظر بنده هم اینها موازی یکدیگر بر هم تاثیر می گذارند.
اما اگر به نتایج بیشتری رسیدم حتما به اشتراک میگذارم :)
این در ادامه حرف آبجی مهرناز
امام حسن عسکری علیه السلام فرمودند : شدیدتر از یتیمی یتیم جداشده از پدر، یتیمی است که از امامش جدا شده‌است و بر وصول به او توانایی ندارد، و نمی‌داند که حکمش در آنچه از شرایع دینی که به آن مبتلاست، کدام است. هان هر آن کس از شیعیان ما که عالم به علوم ماست، این فردی که جاهل به شریعت ما و جداشده از مشاهده ماست یتیمی در آغوش اوست، هان هر آن کس که او را هدایت نماید و راهنمایی کند و شریعت ما را به او بیاموزد در رفیق اعلی همراه ماست. پدرم این حدیث را از پدرانش از رسول خدا صلوات علیهم اجمعین برای من نقل فرمود.
بسم الله الرحمن الرحیم
اول سلام..
انسانی که سوره ماعون ترسیم کرده در یک کاام تکذیب کننده دین است
بعد هم چند مورد مصداق مطرح شده که این مکذب رو تابلو کرده
یکی راندن یتیم اون هم با جفا
یکی عدم اشتیاق به امداد مسکینان
یکی سهو در نماز و دیگری ریاکاری
درنهایت هم نتیجه اینها میشود انسانی که حتی حداقل های فطری را هم در برابر بقیه رعایت نمیکند
سمیرا جان به نظر من این یه سیکله این باعث دیگری می شود و برعکس
فرد این سوره مشکلش در خود بینی است
به صورتی که چون خودش رو میبینه نمی تونه یتیم و نیازش و مسکین رو ببینه و به خاطر این خود بینی جامعه را از نیاز اولیه اش هم منع کنه
بسم الله الرحمن الرحیم

سلام به همه آبجی های گلم.

به نظر من 3 وازه مهم(ممکنه کلیدی نباشد) در سوره هست که ابتدا در موردش صحبت می کنم.اول از همه کذبه که به نظرم به عنوان ریشه و منشا اصلی تمام آفات اخلاقی بعدی مطرح می شود.به نظرم کذب یک آفت درونی است که مثل یه جریان تاریکی به مرور بر وجود آدمی احاطه پیدا میکنه. یک معنای کذب همان دروغ گفتن به معنای عرفی است اما به صورت ریشه ای تر که بهش نگاه کنیم هر آدمی خوب یا بد می تونه به درجاتی از اون دچار بشه.مثلا گاهی پیش می آد که ما یه اشتباهی می کنیم و قلبا به این نتیجه رسیدیم که اشتباهه ولی سعی می کنیم اون رو توجیه کنیم ،لا پوشانی کنیم بالاخره یه جوری نشون بدیم که نه! ، اشتباهی رخ نداده.اینجاس که ما یک حقیقت رو با اراده خودمون تکذیب کردیم .لزومی هم نداره که حتما این انکار برای توجیه واسه بقیه آدما باشه. حتی می تونه کارای شخصی آدم باشه .کسی که به این کار عادت کنه کم کم می تونه به جایی برسه که حقایق بزرگتر مثلا احکام دین رو تکذیب کنه یا بخواد به نفع خودش تغییر بده. پس هر گونه انکار حق و حقیقت ولو فقط درونی باشه و بخوایم سر خودمون کلاه بذاریم یه نوع کذب محسوب میشه که به تبع بزرگی حقیقت و آثاری که داره می تونه مرتبه بخوره.
کلمه دوم یتیمه.معنایی که خیلی مهم است همان معنای عرفی وازه یعنی کسی که ولی و سرپرستش رو از دست داده میشه.ام اگه بخوایم تعمیم بدیم و ولی و سرپرست واقعی خودمان را امام(عج) معرفی کنیم درحال حاضر تمامی افراد جامعه به نوعی یتیم هستیم (البته امام(عج) عزیز ما همواره به ما توجه دارند). پس برخورد ما با تک تک افراد جامعه باید مثابه برخورد با یتیم باشد .کسی که دستش از رسیدن به در یای معرفت کوتاه است . باید نسبت به تک تک افراد این حس دلسوزی وجود داشته باشد .حسی که اماممان نسبت به ما دارد .حسی از نوع دوست داشتن و مهم بودن سرنوشت دیگران برایمان.واگر بخواهم در ارتباط با آیه قبلی بیان کنم باید بگویم کسی که دچار کذب است نمی تواند این حس را نسبت به دیگران داشته باشد. وازه بعدی مسکین است.کسی که دچار سکون است و این رکود روز به ورز تشدید شده و دست وپایش رابسته و نمی گذارد حرکت کند. مسکین هم می تواند از بعد مادی بررسی شود و هم بعد معنوی.بعد مادی که با توجه به سخن آقا با اصلاح اقتصاد قابل تأمین است(در جای خودش بسی قابل بحث است) و اما بعد معنوی که مربوط به بحث فرهنگ می شود.انسان های زیادی هستند که از نظر اقتصادی مسکین نیستند اما از نظر معنوی دچار سکون شده اند. اگر برگردیم به وازه یتیم این افراد یتیم هم هستند پس باید دستشان را گرفت واز جا بلندشان کرد.وحالا این که چگونه می توان این افرا درا از جا بلند کرد نیاز به همفکری همه دوستان و تلاش بدون ناامیدی.
کسی که به نمازش اهمیت نمیده چه جوری میتونه به فکر مردم جامعه باشه ورهبر آنها باشه!!
۰۹ فروردين ۹۳ ، ۱۵:۲۵ سمیرا فولادچنگ
ی سوال داشتم
ترک و سهو در نماز به قول علامه نفاق میاره یا نه نفاق سهو در نماز میاره؟
در سوره انسانی ترسیم می شود که دین و یا همان روز جزا را قبول ندارد و نگران کارهایش نیست
این فرد دع یتیم ، حض مسکین ، ریاکاری و منع ماعون دارد و بالاتر از همه ی اینها آنکه ، در نمازش کوتاهی می کند و به قول علامه ، مصلینی که متخلق به لباس منافقین اند.
چراکه «اِنَّ الصَّلاه تَنهی عَنِ الفَحْشاءِ وَ المُنْکَرْ»
اگر نماز نباشد حتما پیروی شهوات و پیروی منکر به دنبال ان خواهد آمد. اگر نماز باشد انسان‌ هلوع و جزوع و منوع نیست . پس اگر چنانچه برای کافران و منافقین و افراد ضعیف الایمان آثار سوئی ذکر می‌ شود ، مهمترین منشاء اثر آن همان ترک نماز یا تضییع نماز است
سعیدی جون یکم فسفر بسوزون 2 تا جمله هم شما بگو!
۰۹ فروردين ۹۳ ، ۱۵:۲۰ سمیرا فولادچنگ
سلام
انسانی که دراین سوره است به نظرم هیچ هویتی ندارد
فردی است که با خود کاذبی که ساخته فقط در تلاش برای جلب توجه و تثبیت خودش است.
آدم این سوره نه با خدا رابطه ی خوبی دارد (ویل للمصلین) نه با مردم جامعه و اطرافش(یدع الیتیم....).و در آخر هم باید بگویم که پشیزی هم به خودش اهمیت نمی دهد.(یکذب بالدین)
از سوی دیگر تکذیب ویژگی است که خود سرسلسله ی رفتارهای ناپسند دیگری است و این تکذیب دین که همان عدم ایمان به روز جزاست اگر در رهبران وجود داشته باشد موجب می شود که افراد براساس توانایی هایشان به کار گرفته نشوند کارها به درستی انجام نشود و جامعه رو به رکود می رود.
انسان ریا کار کسی ست که کارش را برای این میکند که دیگران کار او را ببینند و به نحوی کارش مقابل حق و حقیقت است این انسان هر روز باید برای بدست آوردن توجه کسی و مخلوقی مشغول باشد و این اگر در مسئولان یک جامعه وجود داشته باشد برای جامعه و افراد ذلت و وابستگی میاره
انسان هایی که در این سوره وجود دارد
1-انسانی که کاذب دین است و در ادامه ی سوره ویژگی های او را ترسیم میکند انسانی که اطعام یتیم نمی کنه،و یتیم را به شدت می راند و در نماز ساهل و ریا کار و مانع از نیازهای اولیه می شود
2-یتیم که در اصلاح قرانی به کسی می گویند که مربی و سرپرست خود را از دست داده و به خاطر اینکه هیچ نمیداند توان کار ندارد
3-مسکین که فردی است که ساکن است و توان حرکت را ندارد و به قولی دست و پای حرکت ندارد و زمین گیر است
در صورتی که جامعه دارای رهبرانی باشد که ریا کار باشند عدم اعتماد در جامعه رخنه می کند و ایجاد بی انگیزگی برای مردم را به همراه خواهد داشت.
سلام
عدم ایمان به روز جزا باعث می شود انسان از گناه باکی نداشته باشه
سلام به دوستان حاضر در وبلاگ.... :)
انسان این سوره به روز جزا ایمان ندارد در نتیجه دع یتیم، حض مسکین، در نماز کوتاهی می کند، ریا کارند و منع ماع می کنند.
بسم الله

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی