فعل رب
یا رب الحسین بحق الحسین اشف صدر الحسین به ظهور الحجة .....
دیدن فعل رب در زندگی ارتباط تنگاتنگی با توحید افعالی دارد.رویت به گونه ای که کسی که توحید افعالی را درک کرده باشد می تواند از پس هر فعلی در زندگی صفتی از صفات و اسمی از اسما الهی که آن فعل را بروز داده است ببیند و این رونمایی از اسما الهی در زندگی هم همان همان توحید ذاتی است...پس دیدیم که رویت کیفیت فعل رب ارتباط نزدیکی با میزان توحید ذاتی و توحید افعالی فرد دارد و به نسبتی که در زندگی به مفهوم احد و صمد دست پیدا کرده باشیم و مفهوم "لا شریک له" را فهمیده باشیم در هر حادثه و رخدادی از زندگی تا آنجا که بتوانیم از سهم خود و د یگران به عنوان اسباب و وسایل کم می کنیم از تاثیر و تاثرات افراد تاثیرات زمان ووقایع و رخدادهای مادی و طبیعی کم کرده و هر چه بیشتر سهم خدا و فعل خدا و چگونگی آن فعل از ابتدا تا انتهایش برای ما ظاهر می شود....
این رؤیت فعل رب را می شود در تمام افعالی که در زندگی ما جریان دارد ببینیم یعنی باید بشود که هر فعل و رخدادی در عمر ما به سرانجام می رسد را به یکی از اسما و صفات الهی گره بزنیم و این در واقع همان دیدن خداست در هر چیز قبل ازآن و بعد از آن .
حتی به ظاهر معمولی ترین رایج ترین و طبق عادت ترین سیری که در زندگی هر کسی رخ می دهد فقط و فقط پر است از فعل خدا و دیگر هیچ و این به میزان توحید فرد بستگی که چه اندازه به خدا و چه اندازه به غیر خدا ارتباطش دهد!
قبولی دانشگاه ،ازدواج ،تولد فرزند همه و همه فعل خداست و چشمی که رؤیت اش قوی باشد حتما دست خدا را خواهد دید چنین نگاهی می تواند بفهمد معنای این حدیث را:که ایمان به درجه ی کمال نمی رسد مگر زمانی که بدانی چیزی که برتو رخ داده باید اتفاق می افتاده و چیزی که رخ نداده نباید....
تاریخ و سرگذشت اقوام همیشه برای دیدن فعل رب بهترین گزینه است و قوه ی تفکر را برانگیخته و تحریک می کند و قرآن همواره اشاراتی به این حوادث تاریخی داشته و دعوت به عبرت گرفتن می کند"الم تر کیف فعل ربک بعاد"
تاریخ به اعتبار حتمی بودن و ثبت شدن و اتفاق افتادنش بسیار درس برانگیز است اما چشمی که رؤیتش قوی باشد نه ففقط در حوادث به سرانجام رسیده بلکه در تمام حوادث در جریان و رخداهایی که هم اکنون در حال وقوع است نیز فعل رب را می بیندو تمام کید ها و ظلم ها را از ابتدا نقش بر آب و شکست خورده می بیند"الم نجعل کیدهم فی تضلیل" و تمام باطل را نابود شدنی می پندارد چنین فردی از ابتدا حق را پیروز و بر همه چیز چیره می داند در دل شب های دهگانه هم که باشد سیر آنها و گذشتنشان تا رسیدنشان به فجر را می بیند .....او از همان ابتدا "والفجر " می بیند....(والفجر ولیال عشر)
و سیر ذهنی اش نه از شب های دهگانه و نه از "والیل اذا یسر" بلکه از فجر شروع می شود و دست خدا از همان ابتدا برایش رو است چنین فردی مطمئن به پروردگار و راضی ازاوست "نفس مطمئنه" در دل عاشورا هم که باشد سخنش می شود ما رأیت الا جمیلا.....
گاهی دیدن فعل رب در بعضی سکانس ها و مقاطع زندگی انسان برای انسان ساده تر می شود و چگونگی فعل رب به راحتی برایش آشکار می گردد این مقاطع زندگی برای او یوم الله است و هر فردی باید بتواند این ایام را به هم پیوسته و در نهایت به انقلابی نورانی و والفجری با شکوه برساند باید فعل ربی را که در آن ایام نظاره گر بوده به تمام لحظات عمرش تعمیم داده و جریان سازی اش کند .....جریان فعل رب در زندگی
وقتی دو پدیده دو اتفاق دو شئ از هم متمایز می شوند و با هم فرق می کنند مفهومی به نام حد و مرز تداعی می شود در واقع تا به وسیله ی حد ومرز دو چیز از هم جدا نشوند وتفاوت هایشان آشکار نگردد کیفیتشان مشخص نمی شود وقتی ما یک چیز را با یک کیفیت خاص می شناسیم و دیگری را با کیفیتی متفاوت از آن برای خود تعریف می کنیم یعنی بین آنها یک حدو فاصله ای قائل شده ایم این مفاهیم حد و مرزو تمایز و تفاوت و کیفیت در دیدن فعل رب و در دقت و عمق نگاهمان به آن تاثیر ویژه و مهمی ایفا می کنند
آدم ذی حجر کسی است که با این مفاهیم آشنایی و سرو کار زیادی دارد ذی حجر در واقع یکی از واژه های معادل عاقل است ذی حجر یعنی کسی که برای هر چیزی حدی قائل است و در نگاه و اعمال او هر چیزی جایگاهی دارد و سر جای خود است خطوط قرمز ذهن چنین آدمی کاملا روشن است تا پای از آن فراتر ننهد و فساد و طغیان نکند
آدم ذی حجر می تواند در زندگی کیفیت فعل رب را با ریز جزیئات و دقت ببیند در واقع چیزی که مهم است دیدن کیفیت فعل رب است نه یک نگاه کلی و بدون تفصیل از فعل رب و این از کسی که ذی حجر نباشد بر نمی آید
هر چه در زندگی حدو حدود بیشتری نگه داری حدو حدود فعل رب بر تو آشکار تر و زیباتر است.....
والسلام علیکم ورحمة الله.....