بخشی از تفسیر المیزان سوره مبارکه واقعه
" أُولئِکَ الْمُقَرَّبُونَ فِی جَنَّاتِ النَّعِیمِ" ....
مساله قرب و بعد دو معناى نسبى هستند که اجسام به حسب نسبت مکانى به آن دو متصف مىشوند، (مىگوییم فلان چیز به ما نزدیک و آن دیگرى از ما دور است)، ولى در استعمال آن توسعهاى داده، در زمان و غیر زمان هم استعمال کردهاند، مثلا مىگویند فردا به امروز نزدیکتر است تا پس فردا، و یا مىگویند عدد چهار به عدد سه نزدیکتر است تا عدد پنج و باز توسعه بیشترى به استعمال آن داده، از اجسام و جسمانیات تجاوز کرده معانى و حقایق را هم با آن دو توصیف کردهاند (مثلا فرمودهاند مسلمان بخیل دورتر از کافر سخى است به نجات، و به عکس کافر سخى نزدیکتر به نجات است از مسلمان بخیل).
حتى کلمه" قرب" در مورد خداى تعالى به خاطر احاطهاى که به هر چیز دارد، استعمال شده، خود خداى تعالى فرموده:" وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ" ...." وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْکُمْ" ...." وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ" و این معنا یعنى نزدیکتر بودن خداى تعالى به من از خود من، و به هر چیزى از خود آن چیز، عجیبترین معنایى است که از مفهوم قرب تصور مىشود...
بی صبرانه منتظر دیدن عکس های سفر اعضای گردان طبیب دوار به مناطق جنوب هستیم .....