طبیب دوار

جمع دانشجویان علوم پزشکی مدرسه قرآن و عترت دانشگاه تهران

جمع دانشجویان علوم پزشکی مدرسه قرآن و عترت دانشگاه تهران


اردوی علمی - زیارتی مشهد (بیستم تا بیست و سوم بهمن ماه)
طبیب دوار
طبقه بندی سوره ها

" قیام "

جمعه, ۱۷ مهر ۱۳۹۴، ۰۹:۳۲ ب.ظ

بنابراین قیام در موضوعات خارجی ، عمل ، امور معنوی و روحانی ، و عالم آخرت وجود دارد . سوره بقره آیه 277 : إقامَة بر وزن إفعال است و در آن جهت قیام فعل به فاعل لحاظ می شود . مانند : إقامه نماز ، و إقامه دیوار ، و إقامه تورات و حدود وشهادت ، و تقویم بر وزن تَفعیل است ، و در آن جهت وقوع ؛ یعنی تعلق فعل به مفعول مورد نظر است ، و از این معناست تَقویم ؛ به معنای تعیین قیمت چیزی ؛ زیرا هرگاه قیمت چیزی معین شود ، قائم و راست می شود و وجودش ، تشخّص می یابد و ابهام و رکودش برطرف می شود . سوره تین آیه 4 :  بنابراین تقویم به معنای قائم ( ایستاده ) و منتصب ( راست ) قرار دادن چیزی است ، و به معنای تعدیل نیست . بدین ترتیب فرق میان مَقام و مُقام و مُقَوَّم – که هر سه اسم مکان هستند - روشن می شود . مَقام ؛ مکان قیام ، و مُقام ؛ مکان إقامه ، و مُقَوَّم ؛ مکان تقویم است . اما إستقامَة : بر وزن إستفعال است ، و بر طلب قیام در امر ارادی یا طبیعی یا عملی دلالت می کند . سوره توبه آیه 7 . اما قَیِّم و قَیّوم : یا بر وزن فَیعِل و فَیعول هستند و اصلشان ، قَیوِم و قَیووم است ، و یا بر وزن فَعیل و فَعّول بوده و اصلشان قَویم و قَوّوم است ، و به هر صورت ، جهت تخفیف در تلفظ ، دچار قلب و اعلال شده اند . پس قَیِّم صفت مشبهه ، و قیّوم ؛ صیغه مبالغه بوده ، و از قیام گرفته شده اند . همچنین « قَیّوم » از اسمای حُسنای خداوند است : و او قائم مطلق بر هر شیء و امر و عملی ، و به هر امر و تدبیر و نظمی است ، و هیچ چیز از قیّومیّت او غائب نیست ، و او قَیّوم نامتناهی و نامحدود ، و در قیّومیتش ازلی و ابدی است ، و این صفت ( قَیّومیت ) ، از آثار اسم اصیل ذاتی « حیّ » است که منشأ همه صفات ثبوتیّه است . سوره بقره آیه 255 . اما قَیِّم : چیزی است که در نفس خویش ، قائم و منتَصِب ( راست ) است ، و منحرف و فقیر و ناقص نیست ، و دین به این صفت وصف شده است . سوره انعام آیه 161 . سوره نساء آیه 34 : قَوّام ؛ صیغه مبالغه است ، و واوش مانند قَیّوم به یاء قلب نشده ؛ زیرا در قَیّوم جمع شدن سه واو ، و ضمّه ، موجب قلب واو به یاء در کلمه قَوُّوم شده است . اما در قَوّام اینگونه نیست . بنابراین قَوّام کسی است که در قیام به نفس خویش و انتصاب در مقام فعلیّتش - بدون استناد بر غیر خویش - مبالغه می کند ، و او بر زن در تدبیر امور و رفع احتیاجاتش ، اِشراف دارد . ضمناً قوم به جماعتی اطلاق می شود که به تدبیر و عمل بر خودشان قائم و مُشرف اند . ضمن اینکه این کلمه مانند قَیِّم و قَیّوم – آنگونه که در فرهنگ تطبیقی آمده - از زبان سریانی گرفته شده ، و این کلمه شامل جمعیتی قائم از مردان و زنان می شود ، و تفسیر به مردان ، از باب غلبه است ، نه اختصاص . سوره رعد آیه 7 . اما قیامة : به این اعتبار است که مردم در آن هنگام برای ربّ العالمین قیام می کنند.

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۷/۱۷
طبیب دوار

نظرات  (۱)

۱۵ آبان ۹۴ ، ۱۸:۱۰ سجّاده . . .
انشاالله در راه تحصیل علم موفق و موید باشید
یاعلی

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی