طبیب دوار

جمع دانشجویان علوم پزشکی مدرسه قرآن و عترت دانشگاه تهران

جمع دانشجویان علوم پزشکی مدرسه قرآن و عترت دانشگاه تهران


اردوی علمی - زیارتی مشهد (بیستم تا بیست و سوم بهمن ماه)
طبیب دوار
طبقه بندی سوره ها

تکلیف امید و امید به انجام تکلیف!

سه شنبه, ۲۰ آبان ۱۳۹۳، ۰۸:۳۹ ق.ظ

یا منتهی الرجایا...

با توجه به سوره مبارکه شمس و لیل ، عوامل برطرف کننده نا امیدی را تا ظهر جمعه  ۲۳ آبان در قسمت نظرات وبلاگ به صورت یک پاراگراف پیوسته بنویسید.

داخل پرانتز وبلاگی( لطفا جهت تسلی خاطر بازماندگان، تکلیف این هفته را به موقع و به حالت مناسب تری بنویسیم)

لبخند

دوستان ، تا آن مقدار که میتوانید، مطالب درس داده شده در جزوه 5 را مطالعه بفرمایید (تا صفحه 84 تدریس شده است ! )

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۳/۰۸/۲۰
طبیب دوار

نظرات  (۱۸)

کسی که به ندای قلبش گوش ندهد 1 ناامید می شود 2 یعنی جایی در عمق وجود ما فوت و فن رسیدن به حقایق وجود داره3 که مابعداز انکارشون به ناامیدی کشیده میشویم البته تازمانی که هنوز به پلیدی نکشوندیمشون 4
1من دسّیها
2و قد خاب
3فَأَلهَمَها فُجُورَها وَ تَقواها
4قَدْ أَفْلَحَ مَن زَکَّاهَا
کمال نفس انسانی در این است که به حسب فطرت فجوررا از تقوی تشخیص دهد و دین یعنی اینکه انسان خود را در اموری که خدا از اومی خواهد تسلیم خدا نماید و این امور همان فطریات انسانهاست ، لذا آراستن نفس به تقوا و تزکیه نفس ، یعنی تربیت آن به نحوی صالح که باعث زیادتر شدن و بقاء آن گرددبه خلاف فسق و فجور که نفس را ضایع می کند.و نفس انسان نسبت به خیر و شر و هدایت و ضلالت استعداد و آمادگی یکسان دارد،اما انسان قادر است نفس خود را در جهت کمال سوق داده و تربیت کند، پس هر کس چنین کند رستگار شده و هر کس که انگیزه های خیر را تضعیف نماید و نفس را درجهت خلاف آن سوق دهد به زیان و خسارت افتاده است .
۲۴ آبان ۹۳ ، ۲۰:۰۹ زهره سعیدی
بسم الله الرحمن الرحیم
با توجه به سوره شمس و لیل عوامل زیرموجب برطرف شدن ناامیدی میشوند:
با توجه به قسم های اول هر دو سوره خداوند راه روشن و تاریکی را به بندگانش نشان می دهد بنابراین انسان با فطرت خویش توانایی تشخیص مسیر کمال نفس را دارد.
خداوند بر خود واجب کرده که انسان ها را هدایت کند و او مالک هر چیزی است و مانعی برای او وجود ندارد. تبعیت از الهامات الهی یعنی الهام فجور تقوا همان یسری است که موجب فلاح انسان می شود. تزکیه کمک می کند تا انسان هر چه بیشتر از این الهامات بهره مند شود.
انجام کارها تنها
به طور کلی هر عملی که موجب تقوا شود باعث امیدواری انسان می شود و با تقواترین فرد کسی است که تنها برای رضای خدا عمل صالح انجام می دهد . از طرفی طغیان و تکذیب و عدم استفاده از فطرت موجب شکست و ناامیدی می شود.
بسم الله الرحمن الرحیم
خلقت همه چیز با تسویه گره خورده است. از جمله نفس انسان. انسان ها همگی میل به فلاح و شکفته شدن دارند. میل به رسیدن به تمامی خوبی ها.
الهام فجور و تقوا برای رسیدن به همین امر است. انسان با تزکیه بر اساس الهام رشدی پربرکت خواهد داشت.
ولی وقتی به الهام فجور و تقوا بی اعتنایی کند و نفس خود را تزکیه نکند انگار مسیر رسیدن به خواسته خود را گم میکند.تسویه که اتفاق نیفتد و نفس آدمی به تعادل نرسد دچار طغیان خواهد شد ودست به فجور بیشتری میزند.نفسش آلوده شده و در حوزه تشخیص نیز به جای انبیا به سمت اشقیا خواهد رفت.
هنوز هم میل به کمال دارد اما هم مطلوب را به درستی تعریف نکرده و هم مسیر رسیدن به اورا.: ناامیدی پس از امیدواری
سعی انسان ها در طول زندگی دو دسته میشود. برخی با اعطای بر سبیل تقوی و تصدیق وعده الهی توفیق اعمال صالح بیشتری را پیدا میکنند و به مطلوب خود نزدیکتر میشوند برخی هم چون مطلوب را اشتباه گرفته اند با بخل از سر استغنا و تکذیب وعده الهی به سمت رشد خیالی خود میروند. قانون تیسیر بر مسیر باعث اثر گذاشتن اعمال انسان ها میشود. فرد به مرور با اعمال خود سنخیت می یابد. برخی با هدف ابتغا وجه رب زندگی میکنند و برخی به شقاوت و طغیان میرسند.
واکنش افراد به حق نیز بر اساس باطن افراد است. اگر باطن آنها الوده باشد و با حق سنخیتس نداشته باشد: تکذیب آن
یا نور النور
نا امیدی از دسّی کردن نفس ایجاد می شود که شرح دسّی کردن نفس در سوره همان تکذیب است. سوره ی لیل مکذب را دارای زندگی سخت و عسیر می داند. شاید یک عامل اصلی در نا امیدی انسان در عسر بودن وی است یا در عسر دیدن خود.
در حالی که سوره ی لیل بیان می کند کسی که به رضایت درونی میرسد از قبل ربّ خود را "اعلی" دیده پس "اتقی" شده و همه رفتار و دیدگاه های خود را با ربّ اعلی سنجیده. مدام در تزکیه و رجوع به نفس بوده . هدایت در نفسش نهادینه بوده پس آسان ترین راه را برای قدم برداشتن و هدایت شدن انتخاب می کرده. پس مدام در یسر بوده و این دید و امید را به آینده هم دارد که با رجوع به نفس مدام در یسر خواهد بود. پس علت امید داشتن او اینست که افق دیدش از بالا است تا حد ربّ اعلی و همیشه آسان ترین راه را (که رجوع به نفس است) انتخاب می کند.
۲۳ آبان ۹۳ ، ۲۱:۳۰ کیاندخت کیانی
یا غافِرَ الخَطایا یا سَتارَ العیُوُبِ
توجه به فجور و تقوایی که خداوند به نفس انسان الهام فرموده است، سبب می شود تا فرد خشیت پیدا کرده و از تذکر رسول متذکر شده و در نتیجه به تزکیه نفس خود بپردازد. او هم در باورها و هم در صفات و هم در اعمال خود این تزکیه را انجام داده به گونه ای که هم الوهیت و مالکیت خداوند و هم قیامت و وعده های الهی را باور داشته و هم در عمل، رسولان الهی را تصدیق نموده و برای رضای خداوند، انفاق می نماید . به عبارت دیگر، او علاوه بر تزکیه باورها و تقویت ارتباط خود با رب، این تزکیه را در عمل نیز نشان داده و بروزات پاک و الهی در جامعه نیز دارد. از مهم ترین صفات این فرد، تقوا و اخلاص است.
اخلاص در ایمان، بالاترین درجه ایمان است که سبب ابتغا وجه رب را برای فرد فراهم می نماید. از آنجا که وجه رب، همه عالم امکان و مخلوقات را در بر می گیرد، نزدیکی به آن، سبب برخورداری از تمامی مسیرهای آسان در دنیا و آخرت شده و در نهایت او را به فلاح یعنی به مطلوب و هدف حقیقی خود رسانده و زمینه رضایت را برایش فراهم می سازد و او را از ناامیدی و خسران نجات می دهد

یا فاطر
با توجه به سوره مبارکه شمس عوامل برطرف کننده ناامیدی همان عوامل رسیدن به فلاح می باشد.که طبق سوره مبارکه آنچه موجب فلاح می شود تزکیه می باشد.
ناامیدی زمانی رخ می دهد که فرد بعد از عمل و امید به رسیدن ،به هدفی که مد نظر بوده نرسیده باشد پس باید بررسی کرد که با این وجود چه چیز منجر به بروز ناامیدی می شود.
برای اینکه انسان دچار ناامیدی نشود لازم است برای هر کاری هدف مطلوب را تعریف کرده و سپس بر اساس هدف کارهای که باید انجام پذیرد را فهرست و بر اساس اهمیت و اینکه کدام یک اورا به هدف نزدیک و کدام دور می کند و همچنین اینکه کدام در رسیدنش تسریع ایجاد می کند اولویت را اجرا کند.
جهت شناخت درست لازم است که فرد با تاسی از این اصل که عالم نظامی مبتنی بر تسویه است بر اساس الهامات و قوه ی تشخیصی که خداوند به وی الهام فرموده ودستورات دین(با تصدیق و پیروی از رسول در هر موقعیتی ) برنامه ریزی و عمل مناسب را داشته باشد.و از حدود تعیین شده عدول نکند.بعضا افرادی وجود دارد که با دیدن اوضاع نابسامان در جامعه دچار ناامیدی و یاس میشوند این افراد لازم است بدانند که سیستم تسویه در نظام عالم فعال است و خداوند برای از بین برن عوامل بر هم زننده تعادل باکی ندارد.
بر اساس سوره مبارکه لیل
جهت رفع ناامیدی ها لازم است انسان در هر موقعیتی نقش خود را تشخیص داده و عملش بر اساس
آن باشد و عمل را با نهایت توجه انجام بدهد
در انجام هر عملی وجه خدایی آن را در نظر بگیرد در نظر گرفتن خدا در عمل انجام عمل خود باعث میشود انسان آن را در نهایت خود به انجام رساند به صورتی که مورد رضای خدا باشد پس با در این صورت دیگر انسان دچار ناامیدی نخواهد شد زیرا می داند هر آنچه انجام داده برایش محذوف می ماند که از مصادیق آن بخشش و انفاق بر اساس تقوا می باشد و اینکه فرد در بخششش و انفاق وجه رب را درنظر بگیرد در این صورت است که سختی ها برایش آسان می شود.
به نظر می رسد از جمله عواملی که باعث می شود بخشش احساس رضایت به دنبال داشته باشد این است که با انفاق او در جامعه بسیاری از مشکلاتی که منجر به ظهور ناامیدی ها در افرادجامعه می شود از بین می رود،فرد از صفت وابستگی به دنیا پاک می شود.
یا رجاء من لا رجاء له...
در سوره ی شمس برای ناامیدی از واژه ی خیب استفاده شده است که روح معنای این واژه یاس و محرومیتی است که حتما بعد از رجا و املی باشد.پس ما با انسانی مواجه هستیم که به صورت فطری امیدوار است و برای اینکه امید و آرزوهای او به مقصد برسد در اولین مرحله باید به قوانین باور داشته باشد.به این معنی که این دنیا بر مبنای قوانینی چیده شده است که حتما نظاممند است و به نتیجه می رسد و برای تقویت این باور تدبر در آفاق بسیار کمک کننده است مثلا اینکه شمس هر روز ضحایی دارد و قمر تلایی و...پس این نفس امیدوار هم کافیست این باور را با تدبر در نفس خودش و به کارگیری سیستم فجور و تقوایی که به او الهام شده است مسیر فلاح که همان امید اولیه ی او بوده است بپیماید.در واقع بعد از باور جنبه ی ذکر و یادآوری بسیار مهم است چراکه انسانی دچار "خیبت"می شود که تدسیس نماید و تدسیس به معنای ستر و اخفاء و پوشاندن است:اخفاء آن نظامی که اگر درست به کارگرفته شود جز فلاح و امید چیزی به همراه ندارد چرا که قانون خداوند این بوده است.پس به همین دلیل هم است که خواه ناخواه خیبت و ناامیدی ملازم کفر است چون خود نتیجه ی اخفاء بوده است.و در سوره ی لیل هم بیشتر به جنبه ی عملی همین قوانین وضع شده در سوره ی شمس اشاره شده.یعنی انسانی که باور دارد به نظام فجور و تفوا،باید تمام سعی و عمل هایش را که بسیار هم شتی و پراکنده است با این سیستم میزان کند اگر در مسیر تقوا بود پس حتما نتیجه اش فلاح است پس می تواند امیدوار باشد رضای خدا و اینکه روز به روز هم این مسیر برایش تیسیر شود.
۲۳ آبان ۹۳ ، ۱۳:۰۲ میرتاج الدینی
بسم الله الرحمن الرحیم ....
اصل توجه به آیات طبیعی و انس و استفاده ازاین مواهب باعث افزایش نشاط و امید واری است .
الهام به عنوان ارتباط با القاءات رحمانی وغیب ، دریچه ای به سوی امیدواری وخروج از تاریکی های ابهام تا رسیدن به قدرت بیان است .در واقع به سبب وجود این موهبت است که تزکیه و جداسازی حق از باطل و نا به جااز متن سالم زندگی ممکن میشود. الهام به معنای القاء معارف و ایقاع آنها در قلب از جانب خداست و به عنوان نعمتی بزرگ از جانب خدای رحمان اساس و مبنای امید واری در زندگی فردی و اجتماعی است.
شناخت مصادیق به حق رسول در جامعه، به عنوان دریافت کننده ی وحی و مرتبط با عوالم بالا و اطاعت از آنها ،انسان را متصل به رسولان و بهره مند از نور وحی ایشان می کند.حرکت مداوم در این مدار باعث انعکاس نور ولایت در ساحت فرد و اجتماع می شود واین تنها مسیر پیدایش شب و روز و جریان حیات و امیدواری است ،واین حیات فقط وقتی ممکن است که فرد ابتدا مصادیق حق و باطل را در وجود خویش باز شناسد و از الهامات درونی اش بیشترین بهره و نصیب را ببرد.توجه و اهتمام به توصیه های واعظ درونی از لازمه های شناخت رسول بیرونی است.
خود شناسی و فهم جایگاه خود در هستی ، در ک تمایز ها و تفاوت ها و عدم تساو ی ها ،باز شناختن مصادیق تسویه نفس ، اعتقاد به وجود همزمان مصادیق روز روشن و شب پوشاننده در انسان و اجتماع ودر نتیجه نگاه جریان دار و پویا داشتن به جای ایستایی و سکون از لازمه های امید واری در انسان است.

اعتقاد به الهام فجور و تقوی در نفس و متجلی شدن فطرت پاک انسان=مبعوث شدن رسول در اجتماع=حیات فردی و اجتماعی =تزکیه = فلاح و امیدواری
روی کار آمدن بدترین حالت در نفس انسانی = مبعوث شدن اشقی در اجتماع = = به هم ریختن مدار شب و روز(حیات)= اختلال در نظم و به هم خوردن تزکیه =دچارشدن به خیبت و ناامیدی فردی و اجتماعی

در یک نظام و مجموعه ی منظم عنصری که بر خلاف قوانین آن مجموعه حرکت و رفتار نماید قاعدتا حذف می شود این خود از مصادیق تزکیه است که دربعد اجتماعی این سوره قوم صالح اند که پس از پشت پا زدن به الهامات درونی و قول رسول بیرونی با خاک یکسان شده و اثری از آنها باقی نماند و در ساحت فردی وقتی از قوا و استعداد ها ی الهی بر خلاف الهام رفتار شود توان استفاده از نعمت و استعداد آرام آرام سلب شده تا جایی که اثری از آن باقی نمی ماند و این دچار شدن به تکذیب است جایی که آدمی کاملا مغایر با طبع سلیم وفطرت پاکش عمل میکند این فرایند ،فرایند خیبت و ناامیدی است یعنی ایجاد اختلال و جابه جایی در اجزای یک مجموعه منظم وجهت دارو فرو پاشیدن آن . پس برای امید واری باید برنامه ریزی دقیق و محکم داشت
خداوند از عاقبت کاری که می کند خوف ندارد زیرا او مدبرومالک مطلق است به تبع مسئله ی خوف از عاقبت باید در غیر خدا وجود داشته باشد خوف از عاقبت داشتن تنها برای انسانی ممکن است که به او فجور و تقو ی اش الهام شده باشد که از ورای آن الهام علم پیدا کند به این موضوع که در مقابل دو راهی عاقبت خوب و عاقبت بد ایستاده است و تشخیص این امر برای او ممکن شود تا در نتیجه با خوف از عااقبت ت سوء از آن دوری نموده و با علم به وجود عاقبت نیک امید وارانه در کسب آن قدم بر دارد پس از لازمه های وجود امید برای حصول یک منفعت خوف از درگیر شدن به ضرری است و در واقع خوف و رجا دو بال حرکت به سمت تقوی است.

فهم تفاوت میان شمس و قمر، لیل و نهار ، آسمان و زمین وشناسایی مصادیق آنها در نفس و در جامعه و نیز تمیز بین مصادیق فجور و تقوی در بعد فرد ی و اجتماعی از لازمه های رفع ناامیدی و به فلاح رسیدن است

بر طبق سوره مبارکه شمس توجه به آیات تکوینی و دریافت این موضوع که هر چیزی با خاصیت و ویژگی منحصر به فرد خود در همان مداری که برایش تعریف و الهام شده در حرکت و از آن تجاوز نمی کند انسان را به این باور می رساند که خود نیز به عنوان عضوی از این مجموعه تکوینا ویژگی خاصی دارد که با تکیه بر آن می تواند رشد و هدایت شود که یکی از این ویژگی ها الهام فجور و تقوی است که پایه عمل انسان قرار میگیرد و در صورت رجوع به فطرت می تواند راه هدایت و رشد را طی کند که به این کار تزکیه گفته می شود و در صورت عدم رجوع و خاموش کردن فطرت خود دچار نا امیدی می شود.
انسان ها اگر بدانند نظام عالم بر اساس تسویه خلق شده و این موضوع در جای جای عالم به چشم میخورد از ناامیدی خارج می شوند پس شاید بتوان گفت اولین قدم در جهت رفع ناامیدی تصحیح رویت و تقویت تفکر مشاهده ایست که بر طبق این سوره می توان از آیات و جلوه های طبیغت استفاده کرد
از طرفی در این سوره بیان شده که اگر افراد تحت ولایت و رهبری اشقیا در بیایند سرانجامی جز هلاکت نخواهند داشت و برای نجات ازاین عاقبت باید از رسول به عنوان نماد وعینیت بیرونی الهام فجور و تقوی پیروی کنند یعنی فرد یا باید تالی رسول ،که تبین کننده و جریان ساز حق و الهامات غیبی در جامعه است ،باشد و یا خود ازالهامات درونی بهره ببرد.
دیگر عامل ایجاد نشاط و پویایی است و دوری از درجازدن و ایستایی است
یکی از عوامل رفع نامیدی در سوره های لیل و شمس این است که در سیستم فکری افراد عاقبت بد و خوف از آخرت تعریف شود که در این صورت انساس با وجود قانون دوگانگی و تمایز این موضوع را برداشت می کند که حتما عاقبت خوبی نیز وجود دارد و این شوق حرکت به سوی خیر و خوف از گرفتار شر شدن را به وجود آورده و انسان به سعی برای نزدیک شدن به خوبی و دورشدن از شقاوت ونار می پردازد
اگر انسان ها بدانند که در دنیا تماییز وجود دارد و وجود و سعی همه برای پیشبرد سیستم الزامی و مکمل یکدیگرند چار قیاس نشده و از جایگاه خود راضی هستند.
در سوره مبارکه لیل بیان شده است اگر اعمال فرد برای ابتغا وجه رب باشد به حس رضایت خواهد رسید و به طور کلی عمل خالصانه منشا امید است
چیزی که از این سوره می توان دریافت این است که باورهای فرد منشا عمل است و تصدیق حسنی به عنوان پایه و اساس رفتار فرد میشود و سلسله اعمالی را در فرد منجر میشود به طوری که انجام کارها برایش آسان می شود.و اگر فردی دچار تکذیب شود اعمال او در این جهت رقم خورده و فرد را به سمت شقاوت سوق میدهد.پس تصحیح باورها یا اعمال انسان میتواند منشای برای ایجاد امید در فرد شود.
فهم و قرائت این مطلب که همه چیز به اذن و مالکیت خداست و هدایت از ناحیه اوست حس اطمینان به نتیجه را برای انسان به ارمغان می آورد.
اگر افرادی در جامعه با انجام انفاق و شناخت شکاف ها نواقص و ازبین بردن آنها تلاش کنند نوعی امید و رضایت عمومی به وجود می آوردند که راهی برای نجات وجود دارد.عمل و سعی بدون تاثیر نخواهد بود.
۲۳ آبان ۹۳ ، ۱۱:۴۸ سلیمانی، فولادچنگ
«یدالله مع الجماعه»
عوامل برطرف کننده ی ناامیدی
1)توجه به سیستماتیک بودن نظام خلقت است.
2)همان طور که پدیده های خلقت که به هدف غایی که برای آن خلق شده اند می رسند راه رهایی از ناامیدی برای انسان این است که بداند که حتما هدفی در خلقت اوست.
3) انسان ظرفیت و استعداد رسیدن به این هدف را دارد.
4) الهام فجور و تقوا ابزاری است که او را در رسیدن به هدف (فلاح) کمک می کند.
5) سعی موجب فعال شدن ساختار انسان است.
6)سعی انسان لشتی است فعال کننده ی الهام فجور و تقوا
رقم زدن شقاوت
7) منظور از شتی بودن سعی این است که انسان ها با وجود هدف یکسان، در راه رسیدن به این هدف متفاوت عمل می کنند. مثلا در سوره مبارکه ی لیل هم انسان انفاق کننده و هم بخیل هر دو در تلاش برای افزایش منفعتشان هستند اما سعی آن ها بر دو گونه است.
الف) اعطی+ اتقی + صدق بالحسنی فلاح
ب) بخل+ استغنی + کذب بالحسنی خیبه/ شقاوت: بدبختی که پایان ندارد.
8) توجه به داشتن اختیار در سعی یکی از راه های امیدواری است( توجه به باب تفعیل در واژه های زکّی ، دسّا و شتّی)
9) مالکیت برای خداست. پس آنچه انسان به دست می آورد یا از دست می دهد نباید موجب امیدواری و یا ناامیدی شود. و تمام داده و نداده های ما اعتباری است

به نام خدا
وجود سیستمی به نام تسویه که در سوره شمس خداوند خبر از وجود آن داده این امید را به انسانها می دهد که تمامی اجزای نظام آفرینش داخل در سیستم تسویه هستند یعنی هرگاه مجموعه ای از نظام یا حتی یک جزء از نظام بخواهد از مدار هدایت خود خارج شود خداوند بلافاصله آن را به حالت تعادل قرار میدهد بنابراین انسانها هیچ گاه نبایند از ظلم و جور و انواع نقصان هاو... ناامید شوند چرا که عالم همیشه در تعادل برای پیمودن مسیر کمال یا شقاوت قرار خواهد داشت.در سوره مبارکه لیل هم آن نکته ای که بسیار بارز و مهم است وعده حتمی خداست برای کسانی که خود را در مسیر تزکیه قرار داده اند که حتما خداوند مسیر را برایشان آسان خواهد کرد و البته آیه آخر سوره لیل هم بسار امید بخش است از این حیث که انسان متزکی به زودی جزای نیک خود را خواهد دید...
یا رب...

توجه به مطالب زیر در نگرش امیدوارانه موثر است...

1- آیات ابتدایی سوره مبارکه شمس و لیل به نوعی جریان هایی را بیان می دارد که می توان گفت خداوند متعال از ابتدای خلقت انسان تا پایان این دنیا برقرار ساخته است.این برقرای نور افشانی خورشید وحیات حاصل از ان، تلالو ماه و راه یافتن حاصل از ان برای پویندگان در شب ، گسترش زمین و در بر گرفتن تمامی موجودات در خود و هر نفسی که آن به آن به این دنیا پای مینهد خبر از جریانی عظیم دارد که هنوز به انتها نرسیده است و پایانش را جز خداوند متعال مطلع نیست توجه به این تداوم در امور کائنات انسان را از ورطه نامیدی بیرون کشانده و خیال باطل به پایان راه رسیدن را از او دور می سازد.

2- خالق نفس خداست و هدایت این نفس هم به عهده خود اوست(لیل)و الهام فجور و تقوی که خود از ارکان هدایت است از جانب خالق نفس است(شمس) او در نهایت رضایت و فلاح این نفس را خواهان است. و از انجا که مالک حقیقی خود اوست هیچ زشتی و عاقبت بد را برای مخلوق خود نمی پسندد وراه رسیدن به سعادت را برایش تیسیر می کند.بنا براین در جریان زندگی وسایل و ابزار رسیدن به سعادت توسط خود مالکی که جز کمال مملوک خویش نمی خواهد مهیاست.(شمس)

3- همانگونه که وجود خورشید و تابش او عاملی است برای تمییز روز از شب ، نفس انسان و برخورد او نسبت به عوامل هدایتش(رسول و کتاب) موجب قرارگیری او در دسته اتقی یا اشقی می شود.و این گروه بندی در ذات آفرینش قرین است.(شمس و لیل)
4- در ذات این دنیا شتی و گوناگونی است _همانطور که از قسم های سوره برمی آید_ و همین خود عاملی است برای فهم این مطلب که قرار نیست همیشه همه امور انگونه باشد که ما میپسندیم بلکه عملکرد ما در مقابل اتفاقات است که مارا چون روز روشن یا چون شب تاریک می کند.(لیل)
5- طبق2و3 آنکه خودش را از این تیسیر یسرو خیربرای دیگران محروم سازد به ناچار گرفتار عسر است.
6- شاید آنکه بخل می ورزد و از کمک به دیگران امساک می کند چند صباحی را در راحتی ظاهری بگذراند ولی این مال در برابر تلظی نار برای او سودی ندارد.(لیل)
7- وعده حتمی خداوند برای انکه از کمک دوری میکند سخت شدن امور و گرفتاری است و برای آنکه بخشش و تقوا پیشه می کند و وعده الهی را تصدیق، آسان شدن خیر بیشتر در امور است.(خود تنظیمی مثبت هم در خیر و هم در شر!)(لیل)
8- آنکه با انفاق مال خود برای رضای الهی طلب تزکی می کند(لیل) و نفس خود را دچار پلیدی نمی سازد از نار تلظی دور نگه داشته وقطعا راضی می گردد.

۲۳ آبان ۹۳ ، ۱۱:۳۲ صفیه بلالی
یا منفس الکرب
"خیبت" به معناى ظفر نیافتن و نرسیدن به هدف است و "افلح" به معناى ظفر یافتن به مطلوب و رسیدن به هدف است پس با توجه به این دو گزاره هرچیزی که در راستای فلاح انسان باشد امید را برای وی به همراه خواهد داشت و هر آنچه انسان را به سوی خیبت سوق دهد موجب نا امیدیش می شود.
با توجه به این که راه رسیدن به فلاح تزکیه ی نفس است پس برای رهایی از نا امیدی و قرار گرفتن در زمره ی امیدوارن لازم است که راه های تزکیه ی نفس را بیابیم و بر طبق سوره ی مبارکه ی لیل نفسی که پس از الهام فجور و تقوا راه تقوا در پیش گیرد و از آنچه خدا به او عطا نموده انفاق کند(به نجوی شایسته) مسیر برایش آسان خواهد شد و در مقابل آن فردی که بخل را سرلوحه ی خود قرار دهد چیزی جز آتشی که تلظی می کند نصیبش نخواهد شد.
به طور قطع سوره ی مبارکه ی شمس تلاش دارد که این نکته را به یاد انسان آورد که نا امیدی سهم کسی است که نفس خود را درون انبوهی از جهل پنهان کرده و به آن اجازه ی بروز نمی دهد و طغیان او موجب تکذیبش شده او را به عذابی مداوم و تدریجی دچار خواهد کرد.
بسم الله الرحمن الرحیم...

با توجه به الهام فجور و تقوی بر نفس انسان ، به انسان مبانی تشخیص خوب وبد داده شده است وکسی که از این داده ها استفاده کند ونفس خود را تزکیه کند می تواند به فلاح برسد و کسی که نفس را به گناه آلوده کند آن را دچار خسران نموده است.در واقع عامل اصلی نا امیدی درانسان آلوده شدن نفس به گناه است کما این که در آیه 53 سوره زمرفرموده: " (اى رسول رحمت) بدان بندگانم که (به عصیان) اسراف بر نفس خود کردند بگو: هرگز از رحمت (نامنتهاى) خدا ناامید مباشید، البته خدا همه گناهان را (چون توبه کنید) خواهد بخشید، که او خدایى بسیار آمرزنده و مهربان است"
پس دیدن رحمت و آمرزش بی حد و حساب خداوند در بخشیدن گذشته انسان و همچنین اراده کردن در:
1.به نیکویی تصدیق کردن آخرت
2.احسان و اعطا کردن
3.تقوا پیشه کردن
روح امیدواری به زندگی برای تحمل سختی ها و انجام امور نیک را در انسان تقویت می کند.

توجه به وعده های خداوند به تقویت این موضوع بسیار کمک می کند.
1.آیه 7 سوره لیل"ما هم البته کار او را (در دو عالم) سهل و آسان مى‏گردانیم. "
2.آیه 21 سوره لیل"و البته (در بهشت آخرت به آن نعمتهاى ابدى) خشنود خواهد گردید"

ویژگی های متقین در سوره لیل این گونه بیان شده :
1." آن کس که مال خود را (به فقیران اسلام) به وجه زکات بدهد. (18)"
2. و حال آنکه هیچ کس بر وى حق نعمت ندارد تا به پاداش آن بدهد. (19)
3. (او احسان نکند) جز در طلب رضاى خداى خود که برتر و بالاترین موجودات است. (20)

به نام دوست..
نقطه مقابل نا امیدی در سوره شمس فلاح معرفی شده و راه رسیدن به فلاح تزکیه است. میشود اینطور نتیجه گیری کرد که انسان مادامی که نا امید نشده به دنبال تزکیه خود است و مادامی که به فکر تزکیه خود است نا امید نشده است.از راه های تزکیه , ایتای مال بدون چشم داشت و دغدغه ابتغای وجه رب داشتن است. با این دغدغه نه تنها خود فرد از نا امیدی دور میشود بلکه انسانهای دیگر را هم متوجه مرکز امید (رب-وجه رب) خواهد کرد. نکته دیگر این است که توجه به این مساله که در شرایط زمانی, مکانی ودر اقتضاىات مختلف زندگی, الهام فجور و تقوا از سوی خداوند صورت میگیرد و انسان هیچ گاه به حال خود رها نشده و نخواهد شد از عواملی است که امید را در انسان شعله ور خواهد کرد. قسم های ابتدای سوره نیزبه پتانسیل امید در بسترهای مختلف اشاره میکند و اینکه در هر بستری انسان امکان رشد و شکوفایی را خواهد داشت. امید داشتن را شاید بتوان معادل تصدیق حسنی در نظر گرفت چرا که انسان به میزان تصدیق حسنی به خدا حسن ظن و به وعده های الهی امید خواهد داشت و به همین میزان بیشتر در مسیر تزکیه و تقوا جهت نزدیک شدن به حسنی تلاش خواهد کرد.
۲۳ آبان ۹۳ ، ۰۰:۰۴ فاطمه سعیدی

بنام خدا
درسوره مبارکه شمس:
از مهم ترین عوامل رفع ناامیدی در این سوره توجه به الهامات الهی و تمییز دادن فجوروتقوا ازهم می باشد. کسی که به الهامات الهی توجه می کند به تزکیه می رسد و فلاح می یابد وکسی که به الهامات توجه نکند از تزکیه دور می شود، در نتیجه رسول را تکذیب می کند وتکذیب رسول باعث ناامیدی در فرد می شود.
در سوره مبارکه لیل:
از عوامل رفع نا امیدی در این سوره این است که بدانیم خدا مالک همه چیز است، دنیا واخرت همه برای خداست. و این که خدا برخود واجب کرده است که انسان ها را هدایت کند. واینکه کسی که برای رضای خدا انفاق می کند خداوند او را زود در مسیر اسانی قرار می دهد.واین که اگر بخل بورزیم یا انفاق برای خدا نباشد زود در مسیر سختی قرار می گیریم پس نوع سعی انسانها متفاوت می باشد و باید به این تفاوت ها توجه کنیم.
۲۲ آبان ۹۳ ، ۲۳:۱۷ ف. سبکتکین
سوره مبارکه شمس:
قرار دادن خود در معرض پرتوهای الهام الهی و فطرت سبب شکوفایی استعدادها و امیدواری میشود.در سیستم منظم عالم تکوین، همه جهان خصوصا انسان در حال تسویه شدن هستند. در این سیستم کسی که مسیر فلاح را طی نکند تکوینا به هلاکت میرسد. پس به امید رهایی از هلاکت باید تزکیه کند.انسان همواره از طریق الهام به عالم ملکوت متصل است و رها شده نیست، فهم این مطلب سبب امیدواری انسان است.نظم داشتن و برنامه ریزی در امور سبب امیدواری است.هماهنگ شدن با قوانین عالم و فطرت سبب بروز تواناییها و امیدواری است.داشتن هدف در زندگی سبب امیدواری است و خدا در این سوره هدف خلقت انسان را فلاح از طریق الهام و تزکیه بیان کرده است.
سوره مبارکه لیل
توجه به شب و روز و ذکر و انثی از این بعد که با وجود ماهیت یکسان کارکرد و آثار متفاوتی دارند انسان را به این نتیجه میرساند که سعی او از نظر نفس عمل و اثر متفاوت است. و باور به این امر که ذره ای عمل خیر با ذره ای عمل شر برابر نیست انسان را امیدوار به انجام امور خیر میکند.حسن ظن داشتن به صدق وعده الهی و تصدیق آن سبب ایجاد انگیزه و نیز گشوده شدن مسیر یسر و توفیق عمل صالح برای انسان میشود.انجام عمل صالح خود عامل افزایش انگیزه و توفیق است.اینکه سعی انسان عامل دوری و نزدیکی او به آتش است انسان را نسبت به شتی بودن سعیش هشیار میکند.وجه رب میتواند هدفی باشد که سبب ابتغاو سعی و امید در انسان شود.امید به جزای رب اعلی سبب انگیزه انفاق و عمل صالح میشود.
۲۲ آبان ۹۳ ، ۲۰:۳۵ مریم احمدی
(قد افلح من زکیها): افلح به معنای ظفریافتن به مطلوب در رسیدن به هدف است و درست در مقابل خیب (و قد خاب من دسیها) به معنای ظفر نیافتن و نرسیدن به هدف می باشد .
برای شناسایی عوامل ناامیدی ویا خیب باید عوامل فلاح را شناسایی نمود. در یک کلام میتوان گفت نهایت رستگاری آدمی تسلیم شدن در برابر خدا در مقابل آنچه خدا از ما میخواهد که همان دین است می باشد.مانند:
آراستن نفس به تقوا که در مقابل فجور و دوری از عملی است که با کمالات نفس منافات دارد قرار دارد که همان ورع و پرهیز از محرمات الهی می باشد البته خداوند صفات عمل انسان را به شناسانده و به او فهمانده عملی که انجام میدهد تقوی است یا فجور (فالهمها فجورها و تقویها)
تزکیه نفس که به معنای رشدی صالح و پربرکت و ثمربخش می باشد و سعی (ان سعیکم لشتی) عملی است که با کمال اهتمام انجام شود و هدف آن جز برای رضایت خداوند نباشد مانند انفاق مال در راه رضای خدا و به دور از هرگونه قصدی دیگر باشد.انفاق در مقابل بخل قرار دارد و باید با نهایت تقوا انجام شود و با تقواتر کسی ست که از خدا پروا کند و مال خود را در راه او انفاق کند کسی ست که از خسران آخرت بپرهیزد و از خسران دنیا کمتر بترسد

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی