طبیب دوار

جمع دانشجویان علوم پزشکی مدرسه قرآن و عترت دانشگاه تهران

جمع دانشجویان علوم پزشکی مدرسه قرآن و عترت دانشگاه تهران


اردوی علمی - زیارتی مشهد (بیستم تا بیست و سوم بهمن ماه)
طبیب دوار
طبقه بندی سوره ها

تکلیف دوم...

سه شنبه, ۳۱ تیر ۱۳۹۳، ۰۳:۴۹ ب.ظ

دوستان طبیب دواری لطفا:

اسماءو صفات الهی ذکر شده در دو سوره ابراهیم و دخان را که به صورت تک کلمه ای یا دوکلمه ای و یا به صورت جمله آمده است را با رنگ سبز مشخص نموده و سپس تاثیر آن را در انتقال غرض بیان کنید.

به عبارت ساده تر، با محوریت اسماء و صفات، غرض سوره را شرح دهید و تا ساعت 12 شب یکشنبه 5مرداد در قسمت نظرات همین مطلب وارد کنید.

با تشکر...

موافقین ۳ مخالفین ۰ ۹۳/۰۴/۳۱
طبیب دوار

نظرات  (۲۷)

۱۲ مرداد ۹۳ ، ۱۶:۰۳ صفیه بلالی
سلام یه سوال، دیگه خبری از تکلیف نیست؟
۰۶ مرداد ۹۳ ، ۰۲:۵۶ مهسا سیفی الان
خداوند در سوره مبارکه ابراهیم قرآن را مایه ی خروج مردم از ظلمات به نور معرفی میکند،که این خروج با اذن سوق دهنده به سوی کمال و به صراط عزیز( عزیز کسی است که در اثر نیرومندی امرش غالب و جاری است و مقهور نمی‌شود.)حمید صورت میگیرد.
و هدایت مردم از طریق رسولی که به زبان مردم سخن میگوید و از طرف همان خدای عزیز فرستاده شده ،بر اساس حکمت انجام میشود.
در داستان حضرت موسی هم ایشان بعنوان رسولی معرفی شده اند که هدفشان هدایت قومشان از ظلمات به نور است و خداوند با صفات غنی و حمید ذکر شده است.
در برابر این نعمت بزرگ انسان ها دو دسته برخورد دارند یا مومن ان د به کتاب و رسول که مورد ازار و اذیت کافران قرار میگیرند و وظیفه شان صبار شکور بودن است یا اینکه دچار تشکیک میشوند و خداوند با صفت قهاریت و عزیز ذوانتقام با انها برخورد میکند

در سوره مبارکه ی دخان در مورد عذاب دنیایی و اخرتی کفار و کسانی که به خدا و رسول شک دارند صحبت میکند و انزال کتاب و ارسال رسول رحمتی از جانب رب عالم است که در صورت پذیرش آن خداوند سمیع علیم با عزت و رحمتش انسان را به کمال سوق می دهد و در صورت تشکیک و کفر فرد کافر با صفت انتقام گیرنده خدا روبرو خواهد بود.
هو الحق
سوره مبارکه دخان
غرض کلی سوره چنانچه از سیاق آیات و تمثیلات برمی اید "انذار" است
هشدار به کفار از فرا رسیدن عذاب دنیوی و اخروی
ترتیب صفات به گونه ای حیرت آور رعایت شده است
در ابتدا خود را " منذر و مرسل " میخواند تا حجت بر بندگان تمام شود و سپس سخن از انتقام و عذاب پیش می آورد
سوره مبارکه ابراهیم
اراده ی ذات بی نیاز الهی بر این است که انسانها را به اذنش و به واسطه ی قرانی که آیت و نشانه است از ظلمت به نور که همان صراط عزیز حمید است هدایت کند
خدایی که حکیم است و منزه از انجام کار عبث و چه زیبا بیان میدارد که دعوت میکنم تا بیامرزم
تا صفت غفران خود را به نمایش بگذارم...
غرض دعوتش جز آمرزش نیست(اینم تو پرانتز:میهمانی خاصه اش رو به اتمامه,اگ تحفه ای به دست آوردین که حتما آوردین خواهرانه با خواهراتون شریک شید "التماسا")
۰۶ مرداد ۹۳ ، ۰۰:۵۷ رضوانه نجفی
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

سوره مبارکه ابراهیم

قرآن نازل شده تا مردم را از ظلمت بیرون بیاورد به سمت نور=صراط . این خروج بر مبنای رب بودن خداوند است و آن صراط ، صراط عزیز حمید است.صراطی ک در آن هرچه تاریکی کمتری داشته باشی جلوه بیشتری از صفات را بروز میدهی. بی نیاز میشوی از هرآچه جز خودش ، چون او خود بی نیاز از همه است
این هدایت به دست خود اوست، هرکس را که لایق تر ببیند بیرون می آورد. البته بر اساس آیات سوره این امکان برای همه مردم وجود دارد ، او حتی خود را رب کافران هم میخواند؛ حال بسته به میزان یقین، توکل، خوب دیدن خلقت به حق آسمان ها و زمین و ثابت بودن در قول(ابراز)، خداوند مردم را به سمت نور خارج میکند و مهمتر انکه ثابت میکند. حال اگر کسی توجه نداشت به اله واحد، اگر حیران او نشد و هم خودش ندید، هم نگذاشت بقیه ببینند، باز راه بسته نیست؛ چرا؟ چون او هم غفار است هم رحیم است هم سمیع دعا، زود دست از مخلوقش برنمیدارد. تا جایی ک دیگه مجرم خود را مکار ببیند و زرنگ و فکر کند که خدا مخلف است، به انچه حکم کرده عمل نمیکند...اینجا او عزیزی و قهاری ش را نشان مجرم میدهد.


سوره مبارکه دخان

ابتدا از شب قدر سخن می آورد که در آن گره هر کاری باز میشود، بر اساس رحمت رب است، ربی که شنوا و دانای به به گره قلوب مردم است، زنده و مرده کردن قلوب دست اوست، رب اسمان ها و زمین و ما بینهماست فقط یقین می خواهد تا کسی بفهمد چطور از سفره استفاده کند. میشود از سفره هم به نان خشکی بسنده کرد و حاجات کوتاه خواست و هم از صاحب سفره فیض برد و به او دل داد و "حی" شد، موقن شد.
در ادامه باز توضیح میدهد ک یکم بفهمید "لو کانوا یعلمون". خلقت سماوات و ارض و ما بینهما بازی نیست، خلقت حق است،چرا فقط در شک خودتان را به بازی میگیرید؟ در آن لحظه ک لحظه جدایی و تمایز است، هیچی برای شما باقی نمیماند، هیچ یاوری! مگر اینکه یکاری کنید ک رب بهتون رحم کند، او عزیزه ولی در عین حال رحیمه...

استغفرالله ربی
اللهم ان لم تکن غقرت لنا فی ما مضی من رمضان، فاغفرلنا فی ما بقی منه...

بچه ها التماس دعا :)
۰۶ مرداد ۹۳ ، ۰۰:۱۰ عاطفه جنت علیپور
ارسال کتاب هدایتگر قرآن، رحمتی بوده از طرف پروردگار برای انسان ها که پیامبر به وسیله ی آن مردم را انذار دهد.
سوره دخان حول محور اثبات امکان معاد و توانایی خداوند بر زنده ساختن دوباره انسان ها می پردازد.
سپس به مبحث قیامت و چگونگی زندگی مومنان و کفار رجوع داده و از انسان ها می خواهد که بدانند که خداوند عزیز و مهربان است و کسانی را که به سمتش آمده و ایمان بیاورند، دچار کامیابی بزرگ می کند.
۰۶ مرداد ۹۳ ، ۰۰:۰۷ فاطمه معصومه منوچهر
یا فاطر
سوره ابراهیم
خداوند عزیز و حکیم است-->نمیشود که حکیم بی هدف و مقصد بیافریند-->اخرتی وجود دارد
چگونگی هدایت انسان ها و خروج انها از ظلمات جهل به هدف آفرینش:خداوند وسیله هایی از جمله کتاب و پیامبران را قرار داده و در کتاب هم مثال هایی میزند...
دلایلی که پیانمران برای کفار می اورند:
1-خداوند فاطر اسمان ها و زمین،غنی و حمید است -->نیازی به شما و ایمانتان ندارد...به خاطر خودتان ایمان بیاورید
2-عزیز بودن خداوند -->اگر خدا بخواهد شما را میبرد و خلق جدیدی را میاورد... پس باز هم به خاطر خودتان ایمان بیاوردی...
در سوره به صفات غفور و رحیم بودن و عزیز و ذوالنقام بودن خداوند اشاره میکند و هردوی این صفات اورده شده تا بندگانی که یک سر از صفات خدا را غالب میبینند بفهماند اینگونه نیست...
سمیع الدعا بودن خداوند را بعد دعاهای حضرت ابراهیم اورده که بگوید سمیع و بصیر(الله)میشنود و میبیند دعاهای بندگان را

سوره دخان؛
ربی که سمیع و بصیر و یگانه و محیی و ممیت برای انذار بندگان وسیله هایی گذاشته پیامبر و کتاب(مثل سوره ابراهیم) که این رحمت و لطفی است از جانب باری تعالی برای اهل یقین...
چون خداوند این وسیله هارا فرستاده حجت بر کفار تمام میشود و به علت وجود این وسیله ها و عدم استفاده انها خداوند انتقام میگیرد از کفار
سیستم دیگری که در سوره استفاده میشود برلی رساندن موضوع مثال زدن است...مثال قوم حضرت موسی و انتقامی که خدا از کفار قوم بنی اسراییل گرفت
دوباره در پایان سوره مثل سوره ابراهیم اشاره به حق بودن و هدفدار بودن خلقت میکند
و در نهایت در باره ی غایت افرینش و اخرت صحبت میکند و سرنوشت دو گروه مومن و کافر
عزیز و رحیم بودن--> برای هیچ کس راه فراری نیست مگر انکه خدایش مورد رحمت قرار دهد
۰۶ مرداد ۹۳ ، ۰۰:۰۷ زهره سعیدی
بسم الله الرحمن الرحیم
هر دو سوره درباره نزول کتابی است که از ظلمات به نور هدایت میکند بنابراین انسان ها بر اساس توانایی و حکمت خداوند به دو گروه هدایت یافته و گمراه تقسیم شده اند. خداوندی که عزیز و حمید است و قرآن را بر اساس علم و حکمت بی انتهایانذار میش برای هدایت نازل کرد و به واسطه همین کتاب از عذاب شدید انذار می دهد. لذا استفاده از این کتاب شکرگزاری از خداوند غنی و حمید است خداوند یگانه و توانایی که عذابش شدید و انتقامش سخت است
۰۶ مرداد ۹۳ ، ۰۰:۰۴ صفیه بلالی
یا منفس الکرب
در سوره مبارکه ی دخان که جزو سوره های حوامیم به شمار می رود به نظر می رسد غرض سوره معرفی قرآن به عنوان انذار کننده ای آشکار است تا کفار را از شک رهانیده و عذابی را که در انتظارشان است را بیان کند. صفاتی که در این سوره به چشم می خورند سمیع علیم، یحیی و یمیت، عزیز رحیم و ... هستند. همه ی صفات به کار برده شده در این آیات به نوعی احاطه ی خداوند و قدرت مطلق اوبر بندگان را نشان می دهند خداوندی که شنوای درخواست ها و حوائج است و آنان را به سمت صراط مستقیم هدایت می کند و برای برطرف کردن حوائجشان کتاب و پیامبران را فرستاده، خدایی که مرگ و زندگی در دستان تدبیر اوست و بدین وسیله و با یادآوری این موضوع قصد در انذار از وقوع معاد دارد و غالبی که هرگز مغلوب نمی شود و برای عذاب و پاداش نیازی به دیگری ندارد و قدرت مطلق است.
در سوره ی مبارکه ی ابراهیم که به نظر می رسد قصد معرفی قرآن به عنوان کتاب و آیتی برای هدایت مردم از ظلمات به سوی نور و صراط مستقیم است دارد صفات حول محور عزت هستند و این عزت همراه با مجد و زیبایی است. صفات به کار رفته در سوره شاید در ابتدا به نظر قهری برسند ولی به شدت رحمت خداوند را به رخ می کشند رحمت خداوندی که عزت و قهرش هم نشأت گرفته از رحمت اوست چراکه به بهانه ی آن مومنان شناخته شده و بهشت به وجود می آید.
{تفسیر المیزان: آیات کریمه این سوره، پیرامون اوصاف قرآنى که بر پیغمبر اسلام (صلوات اللَّه علیه) نازل شده بحث مى‏کند و آن را با اوصاف زیر معرفى مى‏نماید: این کتاب، آیت و معجزه و نشانه رسالت آن جناب است و مردم را از ظلمت‏ها به سوى نور بیرون مى‏کشد، و به راه مستقیم خدا راهنماییشان مى‏کند، خدایى که عزیز و حمید است، یعنى غالب و قاهرى است که هرگز مغلوب کسى نمى‏شود، و غنى و بى نیازى است که هرگز محتاج کسى نمى‏گردد، خدایى که در کارهاى خدائیش جمیل است، یعنى براى مردم جز خوبى و نعمت منظورى ندارد.
وقتى خدا منعم و غالب و بى نیاز و پسندیده کار باشد، بر مردم که" منعم علیه" او هستند لازم است که دعوت او را لبیک گویند، تا در نتیجه از نعمتهایى که او به ایشان ارزانى داشته برخوردار شوند، و آن نعمتها به سعادتشان تمام شود.
و نیز لازم است که از غضب او بر حذر باشند، زیرا پر واضح است که عذاب خدایى که هم قوى است و هم بى نیاز مطلق، شدید خواهد بود، چرا که او مى‏تواند از وجود بندگانش چشم پوشیده، همه را دستخوش هلاکت نماید و به دیار عدم بفرستد، و از نو خلق و بندگان دیگرى بیافریند هم چنان که همین عمل را در امم گذشته انجام داده است.
آرى، تمامى موجودات ریز و درشت و زمینى و آسمانى این عالم، با زبان حال، گویاى این حقیقتند که" رب العزة" و" ولى حمید" تنها او است، و رب دیگرى غیر از او نیست.}
بسم الله الرحمن الرحیم

سوره مبارکه دخان در مورد کتاب مبین ،شب قدر و تقدیر مقدرات در آن ،محیی و ممیت بودن خداوند و انذار در مورد قیامت و شک همیشگی کفار پیرامون معاد و اسراف کاری انان صحبت می کند.
کتاب مبین کتابی است که در آن مسیر صزاط مستقیم به وضوح ترسیم شده و جای هیچ شکی را باقی نمی گذارد و ابن به علت صدور امر حکیم از ناحیه خداوند حکیم است و همچنین وجود شب قدر که در ان این امر تقدیر شده و خداوند در همه حال نسبت به دعای بندگان سمیع و به احوال آنان علیم است ازجمله در این شب..


در سوره مبارکه ابراهیم هدف از نزول کتاب ،خروج انسانها از ظلمات به سمت نور و صراط عزیز حمید بیان شده است.در این بین کسانی هستند که می خواهند سایرین را از این صراط باز دارند که خداوند با آنان از موضع عزت و قدرت برخورد می کنند.بر مومنین هم لازم است که بر آزار آنان صبار شکور باشند واین به نفع خود آنان است چرا که خداوند نسبت به هر دو گروه کافر و مومن غنی حمید است.
همچنین هر دو گروه باید بدانند که خداوند عزیز ذوانتقام است و این بشارتی است برای مومنان و انذاری است برای کافران .
۰۵ مرداد ۹۳ ، ۲۳:۲۵ مریم السادات فخری بافقی
بسم الله الرحمن الرحیم
در سوره مبارکه ابراهیم به مواردی از قبیل وجود بستر های هدایت انسان از ظلمات به نور در زندگی(قرآن و رسول)-ضرورت شکر نعمت برای ازدیاد آن-لزوم توکل در زندگی برای آرامش واقعی و یگانه دانستن هدایت خداوند در تنگنای پرپیچ و خم زندگی-درخواست زندگی سرشار از ایمان و امنیت از خداوند-طلب مغفرت از خداوند-یگانه و بی نظیر دانستن قدرت خداوند و بی تاثیر دانستن مکر مخلوقات در برابر عظمت خداوند و باور داشتن به روزی که هرکس به کیفر آنچه کرده میرسدو... اشاره شده است.
سوره مبارکه دخان نیز به فراهم بودن زمینه های هدایت انسان(قرآن و رسول)-باور داشتن به روز جزا-پرهیز از تکبر و طغیان در برابر خداوند و ... اشاره شده است.
در کل غرض مشترک این دو سوره این است که تنها صاحبان خرد و اهل ذکر هستند که به این باور رسیده اند خداوند واحد بهترین و آسانترین راه را به بشریت هدیه داده است.
به امید آنکه روزی از این گروه باشیم
یاحق
۰۵ مرداد ۹۳ ، ۲۳:۰۸ یا کاشف الکرب
یا کاشف الکرب.....
او رب عزیزی است که هرچه هست در ملک تصرف اوست(ربوبیت)جز او هیچ نیست (معبودیت).چون حکیم است می آفریند و برای هدایت رسولانی را پی در پی می فرستد .چون عزیز است تکذیب و تصدیق به حالش هیچ تاثیری ندارد.هرگز مغلوب نمیشود.چون حمید است به جهت جزا مورد مذمت قرار نمی گیرد.چون سمیع علیم است طبق شاء هرکس موجبات هدایتش را فراهم می کند.در واقع او بی نیازی است که همه فقیر اویند.هیچ چیز را عبث نیافریده.چون بنده به سمت او گام بردارد به سمت نور هدایتش می کند و اورا زنده و عزیز می کند...چون بنده راه ضلالت را در پیش گرفت در زندگی دنیا اورا می میراند و در زندگی آخرت سخت انتقام می گیرد که بین این دو فاصله ای نیست.......
پاسخ:
لطفا ، نظرات با نام شخصی خود اعضا گذاشته شود.
باتشکر...
خداوند کتابی را نازل کرده که انسان ها را از ظلمت ها به سوی نور تاریکی ها و ابهامات به سوی نوری که همه چیز را آشکار میکند، هدایت میکند. خداوند عزیز و حکیم رسولانی را از خود مردم به سوی مردم فرستاده تا این پیام هدایت را به بهترین و آشکارترین و واضح ترین روش ممکن برای انسان ها بیان کنند.خداوند خالق و رب و اله آسمان ها و زمین و فاطر آن هاست خداوند غنی و حمید و عزیز است ونیازی به ایمان ما نداردو اگر بخواهد مارا از بین میبرد و خلق جدیدی می اورد اما به سبب رحمت و فضل خود ما را به بهترین و برترین(خیر) راهی که به نفع ما باشد ، آن هم به واضح ترین روش ممکن هدایت میکند.و به واسطه غفور بودن ما را می امرزد.اما با این حال برخی(همانند قوم نوح و عاد و ثمود) به سبب ظالم و جبار و عنید بودنشان پس از اینکه بینات را دیدند باز هم نمی خواهند و نمی توانند دعوت پیامبرشان به سوی اله واحد را بپدیرند.وبه جایی میرسند که این دعوت نه تنها حقیقت را برایشان اشکار نمیکند بلکه بر شک(ریب) انها افزوده میشود. یا مانند بنی اسرائیل که خداوند ان ها را از شر فرعون نجات داد و ان ها را بر گزید و ایات مبین را به آن ها نمایاند اما باز هم ان ها هدایت نشدند.
یکی از نشانه های حاکمیت خدا را بر همه اسباب و علل و عوامل گذر ایام است و اتفاقات و حوادثی که رخ میدهد و بلاهایی که به ئچار میشویم و نعمت هایی که به ما داده میشود وظیفه ما در برابر بلاها صبر و در نعمت ها شکرگزاری است و در صورتی که صبور نبوده و شکر نعمت را به جا نیاوریم دچار عذاب شدید خداوند میشویم.و این شیوه پیامبران هم بوده است که در برابر ناسپاسی و ازار قوم خود صبر میکردند در برابر نعمت هدایت شکرگزار بوده و به خداند توکل میکردند.
۰۵ مرداد ۹۳ ، ۲۱:۵۴ فاطمه سعیدی
بسم الله الرحمن الرحیم
سوره مبارکه دخان
رب آسمان ها و زمین این دو را بدون هدف و به بازی خلق نکرده است وهمه به حق اند وهمه بندگان در یوم الفصل جمع می شوند.روزی که هیچ کس به کمک انسان نمی اید تنها خدا..... خداوند عطا کننده رحمت به مومنان و انتقام گیرنده از کافران است.

سوره مبارکه ابراهیم
خداوند خالق اسمان ها وزمین و هر چه در انها است می باشد وهمه به امر او واقع می شود او اگاه از همه امور و هیچ کاری بر او دشوار نیست. او عزیز حکیمی است که هر که را بخواهد هدایت و هر که را بخواهد گمراه می کند.
خداوند پیامبران بسیاری برای هدایت بندگانش فرستاده است و قران را که در آن سرگزشت قوم های پیشین در ان است را برای هدایت بشر فرستاد ولی کافران از راه خود بر نگشتند و به خود ظلم کردند در حالی که خداوند غنی حمید است و بی نیاز از ستایش انها و کافران در نتیجه کفرشان گرفتار عذاب الهی در دنیا وسپس گرفتار جهنم و اب چرک و خونینش می شوند
بسم الله

سوره مبارکه ابراهیم:
آیات کریمه این سوره، پیرامون اوصاف قرآنى که بر پیامبر اسلام (صلوات اللَّه علیه) نازل شده بحث مى‏کند و آن را با اوصاف زیر معرفى مى‏نماید: این کتاب، آیت و معجزه و نشانه رسالت آن جناب است و مردم را از ظلمت‏ها به سوى نور بیرون مى‏کشد، و به راه مستقیم خدا راهنماییشان مى‏کند، خدایى که عزیز و حمید است، یعنى غالب و قاهرى است که هرگز مغلوب کسى نمى‏شود، و غنى و بى نیازى است که هرگز محتاج کسى نمى‏گردد، خدایى که در کارهاى خدائیش جمیل است، یعنى براى مردم جز خوبى و نعمت منظورى ندارد.
وقتى خدا منعم و غالب و بى نیاز و پسندیده کار باشد، بر مردم که" منعم علیه" او هستند لازم است که دعوت او را لبیک گویند، تا در نتیجه از نعمتهایى که او به ایشان ارزانى داشته برخوردار شوند، و آن نعمتها به سعادتشان تمام شود.
و نیز لازم است که از غضب او بر حذر باشند، زیرا پر واضح است که عذاب خدایى که هم قوى است و هم بى نیاز مطلق، شدید خواهد بود " انّ الله عزیز ذوالنتقام"، چرا که او مى‏تواند از وجود بندگانش چشم پوشیده، همه را دستخوش هلاکت نماید و به دیار عدم بفرستد، و از نو خلق و بندگان دیگرى بیافریند هم چنان که همین عمل را در امم گذشته انجام داده است." ان یشاء یذهبکم و یات بخلق جدید"
آرى، تمامى موجودات ریز و درشت و زمینى و آسمانى این عالم، با زبان حال، گویاى این حقیقتند که" رب العزة" و" ولى حمید" تنها او است، و رب دیگرى غیر از او نیست. " انّما هو اله واحد و لیذّکّر اولوالاباب"

سوره مبارکه دخان:
غرض سوره در یک کلمه خلاصه مى‏شود، و آن این است که مى‏خواهد کسانى را که به کتاب خدا شک دارند از عذاب دنیا و عذاب آخرت انذار کند. " انا کنّا منذرین"
و این غرض را در این سیاق بیان مى‏کند که: قرآن کتابى است روشن که از ناحیه خدا نازل شده بر کسى که او به سوى مردم گسیل داشته، تا انذارشان کند. و به این منظور نازل کرده تا رحمتى از او به بندگانش باشد. "رحمه من ربک، انّه هو السمیع العلیم"
و در بهترین شب نازل کرده، شب قدر که در آن شب هر امرى بطور خلل‏ناپذیرى تقدیر مى‏شود.
" یُحْیِی وَ یُمِیتُ"- این دو صفت از خصوصى‏ترین صفات خداى تعالى است که از شؤون تدبیرند، و در نامبردن آن دو، نوعى زمینه‏چینى است براى انذار به معاد که به زودى مى‏آید.
چیزى که هست مردم- یعنى کفار- در باره آن خود را به شک مى‏اندازند، و با هوى و هوس خود بازى مى‏کنند، و به زودى عذابى دردناک در دنیا از هر سو ایشان را احاطه مى‏کند، آن گاه به سوى پروردگار خود برمى‏گردند، و خداوند بعد از فصل قضاء و محاسبه دقیق با عذابى جاودانه از ایشان انتقام مى‏گیرد. "انّا منتقمون"
آن گاه براى آنان مثالى در خصوص عذاب دنیوى مى‏آورد و آن داستان موسى (ع) است، که به سوى قوم فرعون و براى نجات بنى اسرائیل گسیل شد، و فرعونیان او را تکذیب کردند، و خداوند به همین جرم در دریا غرقشان کرد.
و سپس براى عذاب دومشان که آن را انکار مى‏کردند، یعنى بازگشت به خدا در روز فصل قضا (قیامت) چنین اقامه حجت مى‏کند که: قیامت آمدنى است، چه بخواهند و چه نخواهند. و در آخر پاره ‏اى از اخبار قیامت را و آنچه بر سر مجرمین مى‏ آید و آنچه از انواع عذاب به آنها مى‏رسد، برشمرده " ذق انّک انت العزیز الکریم"
قسمتى هم از ثوابهایى را که به متقین مى‏رسد که حاصل جمعش عبارت است از حیاتى طیب و مقامى کریم، بیان مى‏کند." الّا من رحم الله، انّه هو العزیز الرحیم"

یاعلی
۰۵ مرداد ۹۳ ، ۲۰:۰۱ زهرا احمدی
خداوند عزیز حمید برای هدایت انسانها و خروج آنها از تاریکی ها و ظلمات جهل ,کتابی مبین(قرآن کریم) را بر پیامبرش نازل میکند.به مقتضای عزیز بودنش قادر بر انجام هر کاری هست( خلق آسمان و زمین,مسخر کردن آسما ن و زمین و شب و روز و ماه و خورشید و... که همه در جهت رساندن انسان به کمال نهایی خود است )ولی به مقتضای حکمتش کسی را بی جهت هدایت و یا گمراه نمیکند.در صورت ایمان به او در مسیر هدایت خود گام برداشته( اولوالالباب) و در صورت کفر ,خود را محروم از نور مطلق کرده زیرا که خداوند چنان غنی حمید است که کافر شدن تمام خلایق , لطمه ای بر دامان کبریایی او وارد نمیکند زیرا که او قادر بر آفریدن خلقی جدید است که همه به او ایمان داشته باشند.و در نهایت در روز قیامت انسان با تمام وجود خود (حسابی که به همراه خود دارد یا تجسم اعمال )در برابر خداوندی که بر درون و برونش تسلط دارد حاضر میگردد برای حسابرسی سریع.
سوره دخان
منذرون – مرسلون: غرض سوره دخان ذکرپذیری بندگان بواسطه انزال کتاب مبین و ارسال رسول است و ارتباط مستقیمی با منذر بودن خداوند دارد چرا که انذار یکی ازابزارهای ذکرپذیری است .
سمیع علیم:علت انزال کتاب و ارسال رسول این است که خدا به حوائج بندگان که هدایت باشد اگاه است.
رب السماوات والارض: لازمه ربوبیت اینست که اسباب هدایت بندگان به سوی کمال فراهم شود و این امر بواسطه ارسال رسول و انزال کتاب رخ میدهد.
یحیی ویمیت: یکی از اصلی ترین موارد یاد شده در کتاب و سخن رسول بحث معاد است و این دو صفت برای انذار نسبت به معاد به کار رفته اند.
منتقمون: از صفات انذاری سوره است که با توصیفی که سوره از قیامت و عذاب به جهت ذکرپذیری بندگان دارد کاملا منطبق است.
عزیز رحیم:بندگان متناسب با میزان ذکرپذیری و بهره ای که از رسول و کتاب مبین میبرند در معرض عزیزیت و یا رحیمیت خدا قرار میگیرند.

۰۵ مرداد ۹۳ ، ۱۸:۵۶ سیده مریم احمدی
در هر دو سوره خداوند اوصاف قران را بیان نموده و همه کسانی را که به کتاب خدا شک دارند را مورد انظار قرار میدهد .در هر دو سوره خداوند مردم را به خداشناسی تذکر میدهد و با مثال هایی معاد را ثابت میکند و عمل حق بودن(شجره طیبه) و عمل باطل (شجره خبیثه) را معرفی مینماید.
برداشتی از المیزان:
قول به وحدانیت خدا و استقامت بر آن قول حقی است که دارای اصلی ثابتاست و به همین جهت از هر تغییر و زوال و بطلانی محفوظ میماند و آن اصل خدای عز اسمه و یا زمینه حقایق است و آن اصل دارای شاخه هایی است که بدون هیچ مانع و عایقی از آن ریشه جوانه میزند و آن شاخه ها عبارت است از معارف حق فرعی و اخلاق پسندیده و اعمال صالح که مومن حیات طیبه ی خود را به وسیله آنها تامین نموده و عالم بشریت و انسانیت به وسیله آنها رونق و عمارت واقعی خود را میابد و این همان شجره طیبه است که در مقابل شجره خبیثه (شرک به خدا)قرار گرفته است.
۰۵ مرداد ۹۳ ، ۱۷:۳۷ فاطمه صالحی
بسم الله الرحمن الرحیم

در سوره ابراهیم صحبت از نزول قرآنی است که موجب خروج از ظلمت به نور می شود و صراط مستقیم خدا را نمایان می کند. ربی که عزیز و حمید است یعنی هیچ چیز بر او قهر و غلبه ندارد و تمام خوبیها و جمال به او منتهی می شود و تمام حمدها برای اوست.
وحدانیت خدا در ربوبیت و عزیز و حمید بودن او در کادهایش ، و آن چه این صفات اقتضا دارند یعنی ترس از عزت مطلقه و شکردر برابر نعمت هایی که ارزانی داشته و اعتماد به نعمتهایی که وعده داده و ذکر آیات ربوبیتش مطالب عمده این سوره هستند.
"الله الذی له ما فی السموات و ما فی الارض" و این حجتی است بر عزیز و حمید بودن خداوند، چون مالک هر چیزی است مالک هر عزت و غلبه ای نبز هست و به هر صورت که تصرف کند نیز پسندیده است پس او حمید است.
ضلالت گمراهان و هدایت ره یافتگان دلیل بر حکمت خداوند است چون مشیتش بر کار عبث تعلق نمی گیرد و این دلیلی است بر حکیم بودن خدا در قدرت و سلطنتش.
هر موجودی با تمام وجودش خدا را حمد می کند چه مومن و چه کافر. و خداوند نه از شکر کسی بهرمند میشود و نه از کفر کسی متضرر.
هر کس چه هدایت رت برگزیند چه ضلالت را، در هر صورت از قدرت و اختیار خداوند بیرون نمی رود و عزت و حمد مخصوص اوست.
نعمت های تذکر داده شده در این سوره ( توفیق اجتناب از بت پرستی ، نعمت امنیت و تمایل دلها و...) همگی نشان از عزیز و حمید بودن خداوند می دهند.
واحد قهار بودن و ذو انتقام بودن، عزت و غلبه و تسلط خداوند را توصیف می کنند . خداوند خلف وعده نمی کند و پاداش مومنین و عذاب ستمگران را در وعده قیامت نمایان خواهد کرد.البته خداوند سریع الحساب است و بدون فاصله و مهلت, جزا می دهد و ظهور و تحقق آن را قیامت قرار داده است.
سلام دوستان خودم
خوب در سوره ابراهیم کلمات الله و رب تکرار شده است. از یک طرف وحدانیت و خالقیت خدا ذکر شده و از طرف دیگر رب بودن. در سیستم ربانیت خدا کلماتی دیگر نیز وجود دارد: نزول کتاب، اذن، دعا، شکر، توکل و قرار و ثبوت.
در سوره دخان گروهی اورده شده که ابتدا در قوم فرعون به سوی خدا دعوت شده اند و از دست فرعون با معجزه ای رهایی پیدا کرده اند و تبدیل به گروهی شاخص در علم شدند و هم اکنون به انکار قیامت پرداختند. در اینجا در سوره از وحدانیت و خلاقیت و ربوبیت خدا گفته شده ولی انچه در برابر رفتار کافران با ویژگی کبر و عزت پدیدار میشود عزیز بودن خدا و نشان دادن قدرت اوست.
اگر بخواهیم مقایسه ای بین دو سوره داشته باشیم هردو سوره از یک ویژگی مشترک و ان شک کافران یاد کرده است و نتیجه ان را نشان داده است. در سوره دخان به کلمه مبین به طور ویژه اشاره شده و جزو کلماتی است که میتوان سوره را یک دور از منظر ان قرایت کرد. و در ان فرق لعب بودن و نبودن خلقت و یقین داشتن و در شک بودن و نوع رفتار انان و نتیجه ی رفتار انان و..را گفته و در سوره ابراهیم سیستم 'همه چیز از اوست' را به راه انداخته؛خلقت از اوست اجازه از اوست شکر برای اوست هدایت کننده اوست عالم اوست توکل بر اوست سمیع اوست جزا دهنده اوست ..رب اوست. کلی بیان به کار برده و فرق ایجاد کرده...سوره ها حرف زیاد دارند..
انشالله خداوند از میهمان هایش راضی باشد...
بسم الله الرحمن الرحیم
در سوره مبارکه دخان سیستم ربوبیت الهی در نظر گرفته شده به طوریکه بعد از دعوت به نظر در ربوبیت آسمانها و زمین و پدران گذشته ،انسان را متوجه تنها رب خود که همان رب عالم است فرا می خواند و فعل رب اساسا نوعی رحمت است وچه رحمتی بزرگتر از انزال کتاب از جانب ربی که علاوه بر رحیمیت ،سمیع به دعای خلق و علیم به نیازها و رفع نیازهایشان است، برای هدایت انسان می توان متصور شد کتابی که کل امور در آن یفرق شده است ...
بنابراین در این سوره علاوه بر اینکه اشاره به شدت رحمت الهی از حیث انزال کتاب دارد بلکه از عزیز بودن خداوند نیز خبر می دهد و با ذکر مثالی از اقوام گذشته،عزیز بودن خداوند را در عین ربوبیت وی (شکافته شدن دریا برای مومنین و غرق کردن مجرمین ) به تصویر کشیده است.
سوره مبارکه ابراهیم که یکی از سوره های بسیار توحیدی به نظر می رسد بیان می دارد که رسل در مواجه با اقوام مختلف برای دعوت آنها به توحید و خداپرستی ، آنها را به نظر در فاطر و خالق آسمانها و زمین دعوت می کرده اند یعنی انسانها برای خداپرستی نیاز به معجزات و نشانه های خارق العاده ندارند بلکه نظام آفرینش خود سرشار از نشانه های روشن برای یکتاپرستی است البته برای کسی که نسبت به پیام جدیدی که به وی می رسد کافر نباشد بلکه با دقت در محتوای پیام و صداقت پیام آور،رویکرد شکر را داشته باشند که این وعده الهی است که لئن شکرتم لازیدنکم و لئن کفرتم ان عذابی لشدید... انسان ها باید در برابر حقیقتی که قرار می گیرند رویکرد شکر را داشته باشند همانند حضرت ابراهیم که نه تنها خود ایشان حقیقت را پذیرفت بلکه با دعاهای فراوانی که داشت و با اعمالی که انجام داد در پی تجلیل از نعمتی بود که خدا به وی عطا کرده بود که همانا خداوند نیز نعمت اعطا شده به ایشان را در نسل وی گسترش داد گسترشی به بزرگی تاریخ...
درواقع شکر حضرت ابراهیم کلمه طیبه ای بود که تاریخ میوه های آن را هنوز هم می چیند البته به اذن خدا ... وکفر کافران را ببین که : " کرماد اشتدت به ریح فی یوم عاصف " !
واگر بخواهیم مقایسه ای بین این دو سوره به عمل آوریم سوره ابراهیم بیشتر جنبه توحیدی انسان را قوت می بخشد به سند محتوا و پرتکرارترین واژه که الله است اما در سوره دخان بحث ها کمی از مسایل بنیادی توحیدی (توحید در مالکیت و خالقیت) فراتر میرود و انسان را از شرک در ربوبیت برحذر می دارد...
اللهم صل علی محمد و آل محمد...
دخان:
سوره حول محور "فیها یفرق کل امر حکیم" بنا شده و این فعل محقق نمی شود مگر اینکه کسی که "یفرق" را انجام می دهد ربّ کل سیستم باشد (رب اسموات و الارض) (لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ یُحْیی‏ وَ یُمیتُ رَبُّکُمْ وَ رَبُّ آبائِکُمُ الْأَوَّلین‏) و از قوانین سیستم(وَ ما خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَیْنَهُما لاعِبِینَ ما خَلَقْناهُما إِلَّا بِالْحَق‏) از قبل از فعلش خبر داده باشد (إِنَّا کُنَّا مُنْذِرِین‏، إِنَّا کُنَّا مُرْسِلِین). همچنین فعل یفرق بطور کامل انجام نمیشود مگر اینکه گروهی مورد رحمت حق قرار گیرند(رَحْمَةً مِنْ رَبِّکَ إِنَّهُ هُوَ السَّمیعُ الْعَلیمُ، إِنَّهُ هُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیم ) و گروهی مورد غضب حق (إِنَّا مُنْتَقِمُون‏)...
ابراهیم:
بحث سوره پیرامون "عزیز" بودن خداست. نور یک جا ثابت است و "بندگان" باید به سویش حرکت کنند، حرکتی که این صفت "عزیز" بودن را با خود داشته باشد (صبّار شکور، توکّل، قول ثابت) تا از تاریکی خارج شود و در "صراط العزیز الحمید" جاری باشد. وگرنه به رستگاری نرسیدن ما چیزی از خدا نخواهد کاست (فَإِنَّ اللَّهَ لَغَنِیٌّ حَمِید) حتّی حضرت ابراهیم هم در مقابل سختی و "عزیز" بودن راه، با دعا طلب نور میکند (رَبَّنا إِنِّی أَسْکَنْتُ مِنْ ذُرِّیَّتی‏ بِوادٍ غَیْرِ ذی زَرْعٍ عِنْدَ بَیْتِکَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنا لِیُقیمُوا الصَّلاةَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوی إِلَیْهِمْ... ) و به سرانجام حرکت ایمان دارد (إِنَّ رَبِّی لَسَمیعُ الدُّعاء) و می داند "فَلا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ مُخْلِفَ وَعْدِهِ رُسُلَهُ إِنَّ اللَّهَ عَزیزٌ ذُو انتِقام‏" "وَ لا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ غافِلا..." و اینکه این سیستم (أَنَّ اللَّهَ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَق‏) با اسم "عزیز حکیم" بنا شده تا کسی که به سمت نور حرکت کرده از افراد در تاریکی جدا شوند(لِیَجْزِیَ اللَّهُ کُلَّ نَفْسٍ ما کَسَبَتْ إِنَّ اللَّهَ سَریعُ الْحِساب‏)
پس از طرف خدا حجّت تمام است، فقط حرکت ما مانده...
در سوره ابراهیم انزال کتاب بر رسول به هدف خارج کردن از ظلمت به نور بیان شده است و آن را به عزیز حمید متعلق میداند و ابن هدف را به سبب نیاز فطری مخلوقات به صراط میداند چون خدا غنی مطلق است و ازطرفی چیزی را که اراده کند حتما میشود و کسی مانعش نیست و در عین حال تمام کارهایش حسن است پسعزیزحمید میخواندش....
در آدامه دو نوع رویکرد نسبت به این کتاب وجود دارد
1.کفران آن که نتیجه ی حب دنیا و درخواست عوج و منحرف کردن مردم است و ایجاد شک همراه با بددلی
2.لبیک دعوت حق و شکر آن در نتیجه خوف از مقام و وعید های او چون او عزیزحمید است
و بیان میکند که خداوند هرکه را بخواهد هدایت و هرکه بخواهد ضال میکند و این براساس حکمت ضورت گرفته چون خداعزیزحکیم است
یکی دیگر از نکات این است که شکر یا کفران نعمت که کتاب هم یکی از آنهاست به نفع یا ضرر خود انسان است چون خداوند غنی حمید است و بریست از نیاز....
یکی از مکانیسم هایی که کافران درپیش گرفتند ایجاد شک همراه با بددلی است و سوره آنها رو به اسم فاطریت خدا ارجاع میدهد...
مکانیسم دیگر کفار برای دورسازی مردم همان دادن وعده های دروغ
در این سوره مکانیسم های مقاومت درربرابر جریان و تبلیغ سازی کفار برای دورکردن از سبیل را بیان می کند که همان توکل بر خدای عزیزحمید و صبر است
از طرفی در این سوره می فرماید هرچه را خواستید به شما داده شده که این هم اسم سمیع الدعا رو تداعی میکند و از طرفی چون خدا غفور رحیم است در این دنیا می توان با تمسک به این اسم از ظلمت به نور خارج شد و در لوای رحیمیت خدا که همان نور است قرار گرفت...
یکی دیگر از اسما خدا در این سوره عزیزذوالانتقام است با توجه به این سوره به سبب اینکه حقی و قانونی زیر پاگذاشته و درست انجام نشده است خداوند منتقم است نه به خاطر نیاز برآورده نشدن خودش و در این وعده ای که داده تخلف نمیکند چون عزیزاست ....
و به علت عزیز بودنش است که سریع الحسابست...و در روز قیامتست که همه درمیابند هوالواحد القهار
با توجه به آیه انتهایی ورود به نور باعث اولوالباب شدن میشود که برای این باید تبلیغ انذار و علم و ذکر باشد...
شاید بتوان گفت این سوره نوعی حرکت اجتماعی رو بیان میکنه برا رسیدن به اینکه هو اله واحد...
در سوره ابراهیم، هدف و غرض خروج از ظلمات به نور بیان شده: از ظلمت جهل به نور دانش ، از ظلمت کفر به نور ایمان، از ظلمت ستمگری به نور عدالت، از ظلمت پراکندگی به نور وحدت... و همه اینها به واسطه نام عزیز حمید و به برکت نزول قران اتفاق افتاده است.
مثلا نجات از شر فرعونیان که بلای عظیم بودند، نعمتی است که شکر بر آن سبب خروج بنی اسراییل از ظلمت زور و ستمگری شد، و به واسطه این شکر، خود انسان نیز افزوده میشود(لازیدنکم) چرا که هر مرحله نور نسبت به مرحله قبل، ظلمت است. البته بسیار مهم است که انسان بداند خدا از این شکر "غنی" است. و از این روست که انسان باید بر خدایی توکل کند که فاطر سماوات و ارض است و انسانها را خوانده تا "لیغفر لکم" یعنی انها را در سیستمی وارد کند که رو به صعود و خروج است.
سمیع الدعا بودن پروردگار انسان را در این مسیر مشتاق و امیدوار نگاه میدارد. این سیستم همان شجره طیبه است که اصلی ثابت دارد و ثمره ان رشد به سمت اسمان و خروج از خبیثات است.و صفت" غفور رحیم" راه را برای بازگشت به این سبیل برای همه باز گذاشته است.
حضرت ابراهیم از پروردگار سمیع الدعا "بلد امن" و توحید را طلب میکند . پس انسانها در طول زندگی دنیا فرصت دارند وارد این بلد امن و شجره طیبه بشوند تا در آخرت در امان باشند از صفات "عزیز ذوانتقام، واحد قهار و سریع الساب"...
در سوره دخان هم از نزول کتاب در شبی پربرکت سخن رفته است. در ثواب قرایت این سوره امده که" هر که سوره دخان را در نمازهای یومیه و نافله بخواند در قیامت در امان است و خدا او را در سایه عرش قرار میدهد و حساب را بر او آسان میگیرد"
در این سوره شب قدر شبی عنوان شده که انسان با درخواست از خدای "سمیع علیم" در این شب تلاش میکند قدر خود را با دریافت بیشتر این نزول مبین و دستیابی به تفصیل آن بالا برد. و این درخواست فقط به جانب "رب سماوات و ارض" است چرا که او "لا اله الا الله" است و اوست که "یحیی و یمیت"، گویا انسان در این شب اگر از تنزیل بهره ببرد به حیات دست میابد. این انسان در روز قیامت مورد رحم "عزیز رحیم" واقع میشود و همرا متقین در "مقام امین" سکنی می گزیند و به فوز عظیم که فضل پروردگار است دست میابد، این انسان در قیامت در امان و در سایه ی عرش الهی است....
یا حکیم
 برای آنکه بتوان جریان سازی کرد تا روح پذیرای حکومت الهی در انسان ها ایجاد شود، نیاز است که به وسیله "تبلیغ و انذار" تلنگر ها زده شود تا ظرفیت ها و علم و تعداد افراد جامعه بیشتر شود. چراکه برای جریان سازی الهی، فقط ظرفیت و علم  امام نبی رهبر  کافی نیست. تا بتوان به وسیله همت همگانی، شجره طیبه حکومت الهی (آیه ۲۴ابراهیم)را کاشت، تا که محصول آن بیداری اسلامی باشد و حضور هرچه بیشتر مردم آنرا تنومند تر کند.
و در این دو سوره به خاطر مکی بودنشان، فضایی تبلیغی و انذاری وجود دارد تا ریشه این شجره سالم باشد 
چراکه دلیل مقاوت ،همین ریشه سالم است که اگر سالم نباشد می شود شجره خبیثه که جز ضلالت محصولی و جز هلاکت عاقبتی ندارد(آیه۲۶تا۲۹ابراهیم)
 و خداوند عزیز حکیم (آیه۴ ابراهیم) با فرستادن  دو نعمت پیامبران و انزال قرآن مجید(آیه۱ابراهیم و ۳دخان) سعی در افزایش علم و دست گیری بندگانش دارد تا که به بندگانش عزت دهد و از آنها اولوالالباب (آیه۵۲ابراهیم) بسازد و برسند به فوز عظیم(آیه۵۷دخان)
به همین خاطر پیام پیامبران و قرآنش را انذار و خروج از ظلمت و ورود به نور اعلام کرد(آیه ۱و۵و۵۲ابراهیم و ۳دخان)
چرا که او شنوا به اقوال همه و دانا به احوال همه است (آیه ۳۹ابراهیم و آیه۶ دخان) و از سر رحمیت (آیه۶و۴۲ دخان) اوست که اینگونه وسایل لازم برای رسیدن و طی کردن صراط عزیز حمید(آیه ۱ ابراهیم) فراهم شده است وگرنه خداوند غنی (آیه ۸ابراهیم)است و چیزی برای خود نمی خواهد.
در هر دو سوره مثال های زیادی برای تلنگر زده شده است و خدای سوره سمیع خوانده شده است اما انسان های کافر،هرچه خداوند برایشان بیشتر مثال زد ، بیشتر گوششان را گرفتند...
و در این میان، فقط اولوالالباب می دانند ان الله سریع الحساب ....واحد قهار....عزیز ذوانتقام یعنی چه(آیات ۴۷،۴۸،۵۱ابراهیم) و می دانند که همه نعمت های لازم این مسیر به حق (آیه ۳۹دخان)برایمان گذاشته شده است ، باشد که با استفاده خود شکر بگذاریم و از اسراف کاران نباشیم(آیه۵ و۳۷ابراهیم).
۰۴ مرداد ۹۳ ، ۲۳:۴۶ میرتاج الدینی
بسم الله الرحمن الرحیم...
به نظر میرسد که غرض سوره ابراهیم خروج مردم از ظلمات به سمت نور به اذن رب عزیز حمید می باشد خروجی که به واسطه انزال کتاب و به سمت صراط صورت می گیرد.
در این سوره مصداق های ظلمت بیان شده که از مهم ترین آنها حب دنیا و ترجیح آن بر آخرت وبازماندن از راه خداست...
براین اساس بعضی آیات در صدد اثبات آخرت و عذاب وپاداش اخروی اند و بعضی اسامی خدا نیز این امر مهم یعنی وقوع حتمی قیامت را تایید میکنند اسامی سریع الحساب ، عزیز ذوانتقام ، واحدالقهار
براساس اسم عزیز حکیم خداوند بندگان قطعا به دو گروه هدایت یافته و ضال تقسیم میشوند و بنا بر اعمالشان جزا یا پاداش میبینند ...
نقش انذار توسط رسولان با بینه به زبان قومشان نقش تذکر ایا الله، صبار شکور بودن و توکل بر خدا در خروج از ظلمت در سوره مشهود است.
خداوند غنی حمید خوانده شده تا روشن کنداثر شکرنکردن و کفران نعمت بنده گریبان گیر خود اوست و فاطر آسمان ها و زمین گفته شد تا علیه هر شکاک مریبی احتجاج کند و اورا هم به فطرت خودش و هم به آیات آفاقی رجوع دهد....
خداوند بنده را میخواند تا او را بیامرزدو شیطان میخواند وخلاف وعده عمل میکند خدای غفور رحیم و سمیع دعا هیچ سلطانی برای شیاطین باقی نگذاشته و هیچ راهی برای ماندن در تاریکی ها قرار نداده پس همین خدای سمیع الدعا دعوت کفار برای بازگشت به دنیا را رد میکند
ودر آخر صراط برای هدایت کردن اولو الالباب به سمت "اله واحد" و فهم و علم پیدا کردن به این کلمه توحیدی حق است و قران ابلاغی است برای تحقق این مهم


خ
ن
یا رب
در هر دو سوره ی دخان و ابراهیم صحبت از انزال کتاب توسطخداست که این خدا در دو سوره با ویژگی های متفاوتی معرفی شده است.
در سوره ی دخان خداوند که به عنوان رب سماوات و الارض معرفی شده در یک پس زمینه ی رحمت صفات مربوط به عزت خود را معرفی نموده است.درواقع خداوند سوره انذار دهنده است و امتحان کننده انتقام گیرنده از کسانی که علیرغم تمام مبین های ارسالشده ازطرف خدا کماکان فی شکهم لیلعبون هستند.
در سوره ی ابراهیم خداوند مالک,خالق و خاطر سماوات و الارض معرفی شده و همچنین خدایی با این عظمت بسیار غفار است و سمیع الدعا.در واقع با توجه به صفات ذکرشده برای خدا در این سوره انسان های مومن باید با شکر و دعا برای خود و سایر مومنان و توکل خود را مشمول رحمت کنند و انسان های کافر هم با توبه از ظلمات به سمت نور خارج شوند.
بسم الله الرحمن الرحیم.....
در آیات ابتدایی سوره مبارکه ابراهیم ،غرض انزال کتاب آسمانی بیان شده که همان خروج مردم از ظلمات به سوی نور است....ونور به منزله قرارگیری در صراط عزیز حمید است وسپس برای قرارگیری ویا باقی ماندن در این صراط راهکارهایی مطرح شده است...
قرارگیری در صراط عزیز حمید نیازمند صبروشکرگزاری است وشکرگزاری موجب ازدیاد نعمت از جانب خداوند غنی وحمید می شود و البته حکمت خداوند عزیز اقتضا می کند که به اذن او بعضی هدایت شوند وبعضی در گمراهی وضلالت باقی بمانند.....
از دیگر ویژگی های مومنان به راه حق ،"صبر وتوکل برخداوند "است واین نشان از آن دارد که پیمودن این مسیر وپستی ها وبلند ی های آن نیازمند "استمرار" است وتوکل یعنی بنده،خدارا وکیل خود میگیرد تاهرتصرفی خواست در امور اوبکند ودر مقابل جبر وعناداز ویژگی های کسانی است که از این صراط دوری می گزینند.....
ثمره توحید و قرارگیری در مسیر حق به اذن خداوند حاصل می شود ودر واقع یکی از آثار یکتاپرستی داشتن "قول ثابت "در زندگی دنیا و آخرت است ،در حالی که کفر،ثمره واصلیتی ندارد.....
....



ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی