طبیب دوار

جمع دانشجویان علوم پزشکی مدرسه قرآن و عترت دانشگاه تهران

جمع دانشجویان علوم پزشکی مدرسه قرآن و عترت دانشگاه تهران


اردوی علمی - زیارتی مشهد (بیستم تا بیست و سوم بهمن ماه)
طبیب دوار
طبقه بندی سوره ها

سوره قیام

يكشنبه, ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۱۱:۱۱ ب.ظ

 

سوره ی مبارکه ی مدّثر

سوره مدّثر حاوی بخش های متعددی است که با اندکی تامل می توان ارتباط معقولی بین آنها برقرار کرد.

این سوره مبارکه در آیات 7-1 با دستوراتی برای قیام و مراقبت های قبل و حین قیام آغاز می شود.

 در شروع این آیات خداوند پیامبر را با کلمه ی مدثر (مدثر به معنای کسی که جامه ای بلند پوشیده که مانع حرکت اوست) مورد خطاب قرار می دهد و مولفه های لازم را برای قیامی که قرار است صورت پذیرد مطرح می کند

  • انذار
  • تکبیر رب
  • تطهیر ثیاب
  • هجرت از رجز
  • منت نگذاشتن
  • و صبر در مسیر ربوبیت خداوند 

بعد از آن به توصیف روز قیامت و هشدار برای کافران می پردازد ؛کافرانی که باید در معرض انذار پیامبر(ص) قرار گیرند ولی نسبت به این موضوع دچار عناد هستند.

درحقیقت در مورد باور و واکنش کافران صحبت می شود با نعمت های فراوان و فرزندان که داشتند طمع کردند و باعلمی که داشتند عنید شده و به دشمنی پرداختند.

معاندینی که در برابر پیامبر تکبر کرده و و همه ی داشته هایشان را از آن خود دیده و فراموش کردند که همه ی آنها از جانب کسی دیگر است و پیامبر را جادوگر خواندند.

خداوند عاقبت آن ها را سقر معرفی می کند و سقر یکی از نام های جهنم است که از ویژگی های آن این است که همه چیز را دگرگون می کند و کافرانی که چهره ی اجتماعی خوبی داشتند و خود را در یسر می پنداشتند، در این آتش گرفتار شده و هرآنچه داشتند نابود می شود.

در کل مقصد قیام پیامبر، انذار چنین آتشی و رهایی از آن است.

در آیات بعدی خداوند با معرفی 19 فرشته ی نگهبان جهنم بهانه ای به دست معاندین می دهد و این درحالی است که همین آیات نشانه ای برای تقویت ایمان اهل ایمان و یقین اهل کتاب محسوب می شود.لازم به ذکر است که این سرّ جز بر اهل غیب آشکار نمی شود و انسان های عادی با تفکر به دیدن این اسرار نمی رسند.

خداوند به قمر و لیل و صبح قسم یاد می کند و قمر همان قرآن است.

آری این قرآن منذر است که تاریکی و ظلمت را ازبین می برد و روشنایی و صبح را می آورد.همه ی این همان راهنمای انسان است که بدون آن در ظلمت می ماند.

در آیه ی 38 نفس انسان را که همان قوه ی تشخیص اوست، گروگانی معرفی می کند که با اعمال صالح و ایمان ، آزاد شده و درغیر این صورت همچنان رهین مانده و این رهین،همان ماندن در سقر است.

در این سوره با بیان جایگاه انسان ها در آخرت، در جنت و سقر صحبت می شود که از زبان مجرمین علت ماندن در سقر آ نها بیان شده که آنان می گویند :

1)    نماز نمی خواندند

2)    نطعم المسکین نداشتند

3)    بطالت

4)    تکذیب یوم الدین

آری که مجرمین از شفاعت شافعان بی بهره اند چرا که شفاعت نسیب کسانی می شود که حداقلی از ایمان و تقوا را داشته باشند.

(شفاعت ملحق شدن چیزی یا نیرویی به نیرویی دیگر است برای رسیدن به نتیجه ای مطلوب)

در حقیقت آنچه در بهره مندی شفاعت شافعین موثر است سنخیت داشتن با شفیع است.

در نهایت این سوره قرآن که محور قیام پیامبر بود تذکره است که بهره مندی از آن امری عقلی است.

و برای کافران همانندشیرحمله کننده است،همان معاندانی که قرآن را در دست نپذیرفتند.

و آیا این غیر از عدم ترس از آخرت نیست؟؟

که هرکس بخواهد از قرآن بهره مند شود و ذکر پذیر باشد و حدود را رعایت کند و اهل تقوا و معرفت باشد. ودر این شرایط است که می توان انتظار شفاعت شافی و غفران رب را داشت.

 

                                                                      و من الله توفیق

 

موافقین ۴ مخالفین ۰ ۹۳/۰۲/۲۸
طبیب دوار

نظرات  (۸)

باسلام و خدا قوت.

تذکر این سوره خیلی تکان دهنده و خاص است . این مدل انذار ها در قرآن خیلی انسان رو به فکر فرو می بره و هر چقدر هم که آدم میخواد خیلی سریع عبور کنه نمیشه و یه پالایش اساسی فکری و عملی و آمادگی ظاهری هم برای مواجه با قیام به ما نشون میده .
به امید بهره مندی .
خیلی ممنون.متن خلاصه و مفیدی بود
یه نکته خوب از تفسیر نمونه: فرار از حق مانند گورخران از شیر است.این حیوان به حکم وحشی بودن از همه چیز وحشت دارد تا چه رسد به دشمن خونخوترش شیر.ایه 50 و 51به وحشت مشرکان از ایات روح پرور قران اشاره دارد
باسلام
متن بسیار خلاصه و مفیدی بود.
راستش مطلبی درباره ایه 7 در تفسیر المیزان بیان شده بود که به نظرم جالب و قابل تامل بود
"و لربک فاصبر" این صبر مطلق امده و شامل همه اقسام ان یعنی صبر در هنگام مصیبت وصبر بر اطاعت و صبر بر ترک معصیت می شود.
و نکته مهم ان صبر بخاطر پرورگار است.
باتشکر......
یا هادی من استهداه
احسنتم...
یادمه سر کلاس که داشتیم بحث میکردیم یه مطلبی گفته شد در مورد فثیابک فطهر... گفتن ثیاب همون چیزی هست که پیامبر (در خطاب این ایه صرفا )با اون شناخته میشن... مثل امت ایشون... ما چه راحت گناه میکنیم و بار فطهر رو به دوش ایشون میگماریم...
دوستان پیش کسوت اگر اشتباه برداشت کردم حتما بگید.
۲۹ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۶:۰۶ میرتاج الدینی
ممنون از متنی که نوشتید....
فقط یه سوال؟!
چرا گفتید نفس همون قوه تشخیصه؟از کدوم قسمت آیه برداشت کردید ؟
آخه به نظر من اگرچه این دوتا به هم مربوطن ولی یکی نیستن....
۲۹ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۱:۲۷ مریم بخشی فرد
در آیه ی 38 نفس انسان را که همان قوه ی تشخیص اوست، گروگانی معرفی می کند که با اعمال صالح و ایمان ، آزاد شده و درغیر این صورت همچنان رهین مانده و این رهین،همان ماندن در سقر است.
نکته خیلی خوبی بود ارتباط معنی داری داشت
ممنونم دوستان
خیلی خلاصه ،جامع و...عالی بود
احسنت!
خوب بود...ممنون
یاعلی
انشاالله که همگی مشمول شفاعت شافعین باشیم.....
اجرکم عندالله....

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی