طبیب دوار

جمع دانشجویان علوم پزشکی مدرسه قرآن و عترت دانشگاه تهران

جمع دانشجویان علوم پزشکی مدرسه قرآن و عترت دانشگاه تهران


اردوی علمی - زیارتی مشهد (بیستم تا بیست و سوم بهمن ماه)
طبیب دوار
طبقه بندی سوره ها

اقرا باسم ربک الذی خلق

پنجشنبه, ۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۲:۰۰ ب.ظ

برای سوره مبارکه علق می توان 3 بخش را در نظر گرفت:

  • بخش نخست که با خطاب "اقرا" به پیامبر صل الله علیه و آله  آورده شده است. نشان دهنده وضعیت نوع انسان طغیان گر در استغنای از خداست.
  • بخش دوم که با خطاب "ارایت" آمده به بیان شاهد مثالی از یک انسان طاغی پرداخته است.
  • و در بخش پایانی سوره که با " کلّا لاتطعه" شروع شده است.

اقرا باسم ربّک الذی خلق... قرائت به اسم رب - که در اینجا رب با دو وصف "خلق انسان از علق" و "اکرم" آماده- جریانی است در سوق دادن فرد به سوی کمالش. یعنی این فرایند، جریانی است در وجود خود انسان که از جنس درک و فهمه و حظ فرد از فهم و قرائت آن موضوع موجب ارتقای وجودی اش میشه.
که حالا خود این امر به موجب رب بود خالق  اتفاق می افته.
گفتیم از رب در این سوره با دو وصف "خلق انسان از علق" و "اکرم" یاد شده (اینجا لازمه به معنی "علق" و "اکرم" اشاره بشه. علق در واقع تعلق داشتن به چیزیه به طوری که بدون وجود آن قوام شی حفظ نمیشه و "ربک الاکرم" هم به این مفهومه که پروردگار، بدون استحقاق عطا میکنه) که منظور اینه که انسان تمام و کمال نمی شه مگر به تدبیر مستمر پروردگارش، و تدبیر مستمر هم چیزی نیست مگر خلقت پی در پی!  این یعنی خدای متعال دقیقا به همون دلیل که خالق هست مدبر هم هست و تدبیر می کنه در کریم ترین حالت،بدون اینکه ما حتی استحقاقش را داشته باشیم!
 این شرایط در حالی است که پروردگار اکرم قرائت را به وسیله "قلم" به انسان آموخت. پس قلم واسطه ای برای دریافت علم از جانب خداست.
تا اینجا از آیات اینطور بر می آید که خدای متعال نعمت های بزرگی به انسان داده، پس شکر این نعمت ها بر انسان واجبه. اما!..."کلّا ان الانسان لیطغی ان رآه استغنی"
اما طبع بشر طاغی و سرکشه. او پا از حدودش فراتر گذاشته و خود را محتاج نمی بینه. از همین رو خدا را به کلی فراموش کرده و شکر نعمت به جا نمیاره.
در پایان قسمت اول، آیه سیاق تهدید می گیردو به بیان قانون مرگ و بعثت پس از آن اشاره می کند..."انّ الی ربک الرجعی"

در بخش دوم، سوره به بیان مصداق انسان طاغی پرداخته و در واقع زمینه چینی کرده برای تهدید صریح عذابی که در قسمت بعد وجود دارد.
در پایان این قسمت  به بیان آگاهی از استلزامی که وجود داره پرداخته: "الم یعلم بانّ الله یری" ... و این یعنی لازمه ی اعتقاد به اینکه خدا خالق هر چیزی هست اینکه خدا بر هر چیزی عالمه. نتیجه ی علم به رویت خدا اینکه انسان خود را هر لحظه محتاج خدا می بینه و همواره او را ولی نعمت خود میدونه. این احتیاج فرد را وادار می کنده همواره به یاد خدا و نعمت هایش باشه و در صدد شکر نعمت برآید. این فرایند یعنی بر طریق هدایت و تقوا بودن که یعنی همان قرائت صحیح!
(بر طریق تقوا بودن، یعنی مراقبت از خط مستقیمی که خدای متعال معین کرده است. پس در واقع این سوره ابتدا دعوت به قرائت صحیح می کنه و بعد انتظار داره قاری، دیگران رو هم به این طریق امر کنه)

و در آخر، قسمت پایانی سوره، لحن خیلی قاطع و صریحی داره. می فرماید:" مساله آن طور نیست که او پنداشته و خواسته است و یا او نمی تواند چنین کند. سوگند می خورم که اگر او دست از این بازداری اش از نماز برندارد و همچنان بنده ما را از نماز نهی کند، قطعا ناصیه ی او را به شدت خواهیم گرفت و به وضعی ذلت بار او را به سوی عذاب جذب می کنیم. ناصیه ای که صاحبش کاذب است و به خطا سخن می گوید و عمل می کند. به شدت جذب می کنیم."
ناصیه ی انسان نشان از سجده و خضوع بنده در برابر پروردگارشه. 
سجده که فرایند ارتقای وجودی انسان تا خالقه با قرائت اسم رب - که در اول سوره ذکر شد- هماهنگه.


علم ( به وسیله قلم)
رویت ( رویت خداوند)                            ---------> قرائت (محور سوره) -------> سجده ----> قرب
به اسم رب اکرم( خالق انسان از علق)

موافقین ۳ مخالفین ۰ ۹۳/۰۲/۲۵
طبیب دوار

نظرات  (۴)

دستتون درد نکنه،
۲۶ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۲:۵۰ فرزانه سروجهانی
ممنون از متن خوبتون
خیلی خوب بود....
ممنون.....
ارتباط آیات رو بخوبی نشون دادین...ممنون

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی